امید اجتماعی با ورزش همگانی به وجود نمی آید!
آقای استاندار، گرچه تاکید بر پیاده روی خانوادگی و ورزش صبحگاهی و همگانی برای سلامت افراد بسیار سودمند و پر خاصیت است، در راه تحقق و تقویت امید اجتماعی هیچ سرمایه و دستاورد و خاصیت درخشانی را به دست نمی دهد.
مازندنومه؛ سرویس سیاسی، لطف الله آجدانی، مورخ و پژوهشگر: برای یک درک ساده اما صحیح از چیستی مفهوم و مولفه ها و اهمیت امید اجتماعی و الزامات و موانع آن، نیازی نیست آن قدر با سواد باشیم تا الزاما نظریه های فیلسوفان و جامعه شناسانی چون نظریه انصاف و عدالت اکتشافی و امید اجتماعی «آلن لید» و نظریه ظرفیت آرزومندی «آرجون آپادورای» و یا نظریه های «ارنست بلوخ»، «ویلفردو پاره تو»، «والرشتاین» و «ریچارد رورتی» را درباره مفهوم و ماهیت امید اجتماعی و اهمیت و الزامات و موانع آن را خوانده و درک کرده باشیم!
جناب آقای حسین زادگان استاندار محترم مازندران؛ اجازه می خواهم پنهان نکنم که گرچه تاکید بر پیاده روی خانوادگی و ورزش صبحگاهی و همگانی برای سلامت افراد بسیار سودمند و پر خاصیت است، در راه تحقق و تقویت امید اجتماعی هیچ سرمایه و دستاورد و خاصیت درخشانی را به دست نمی دهد.
امید اجتماعی یک احساس و باور منسجم عمومی به امکان پاره ای تغییرات مطلوب در آینده به رغم پاره ای نابسمانی های وضع موجود است. این احساس و باور عمومی یک ظرفیت بزرگ از اعتماد مردم به حاکمان و دولتمردان و والیان حکومت و دولت برای تلاش در راه ساختن فردا و آینده ای بهتر از امروز و گذشته است.
آن گاه و آن جایی که نهادهای حاکمیتی و دولت ها و نمایندگان آنها نخواهند و یا نتوانند در حیطه و حوزه قلمرو حکمروایی و اختیارات خود، به این ظرفیت آرزومندی مردم و شهروندان احترام بگذارند و با تحقق تدریجی اما مستمر آرزوها و منافع عمومی و نه آرزوها و منافع خصوصی افراد خاص، باور و اعتماد عمومی را از طریق اصلاح و بهبود وضع موجود به خود جلب کنند؛ هرگونه شعار امید اجتماعی، کوبیدن بر طبل توخالی و ناشی از بی دانشی به مفهوم امید اجتماعی و یا برآمده از رویکرد پوپولیستی آلوده به شائبه دروغگویی و فریبکاری مردم است.
جناب آقای استاندار؛ امید اجتماعی یک ساختار منسجم و در هم تنیده احساسات و باور و اعتماد عمومی است که امکان پویایی و تحول و شکل گیری انگیزه های جمعی و مشارکت را به مردم به عنوان بزرگترین سرمایه اجتماعی حکومت ها و دولت ها اعطا می کند.
به همان اندازه که احساس ناامنی و ترس از آینده به بی اعتمادی به حاکمان و نا امیدی از آنان در جامعه و تبعات اجتماعی آن در اشکال مختلف سرخوردگی و افسردگی و پرخاشگری و تعارض دولت - ملت در میان گروهها و طبقات و اقشار گوناگون جامعه می انجامد؛ تلاش و تدبیر کارآمد برای ایجاد و تقویت و گسترش امید اجتماعی در جامعه و مردم، از اساسی ترین راهبردهای تقویت انگیزه مشارکت مردم در امور خواهد بود.
تولید و تقویت و گسترش امید اجتماعی مستلزم احترام و توجه حاکمیت ها و دولت ها به تقاضاهای اجتماعی برای سیاست ها و اقدامات مبتنی بر کاهش انواع افسردگی ها و خشونت ها و بزهکاری ها و آسیب های اجتماعی و بی عدالتی ها و تبعیض ها و رانت خواری ها و فساد اداری و افزایش احساس عدالت و امنیت و نشاط و رفاه و حفظ و توسعه ی حقوق شهروندی در جامعه است.
جناب آقای استاندار محترم مازندران؛ بی هیچ تردیدی بر اهل انصاف و اخلاق و خرد پوشیده نیست که بخشی از فرآیند تحقق و گسترش امید اجتماعی در هر استانی از جمله در مازندران، تابع شرایط و سیاست ها و برنامه ها و اقدامات کلان ملی است؛ اما به همان اندازه نیز نباید تردید روا داشت که بخش مهمی از میزان تحقق و گسترش امید اجتماعی در هر استانی از جمله مازندران در چارچوب منابع و امکانات و اختیارات موجود نماینده عالی دولت قرار داشته و وابسته به میزان و چگونگی تدبیر و تصمیم و اقدامات محلی استاندار و تیم مدیریتی اوست.
تردیدی نداشته باشید اگر به دنبال هدف تولید و تقویت و گسترش امید اجتماعی در مازندران هستید -که هستید- این هدف از راه استفاده کارآمد و نه نمایشی و ابزاری از مشاوره نخبگان و صاحب نظران علمی، دانشگاهی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و نهادهای مدنی و نیز عزل و نصب های مدیریتی در چارچوب شایسته سالاری و نه باند بازی و ترجیج منافع عمومی بر منافع شخصی و باندی می گذرد. با تداوم حضور بعضی از مدیران و فرمانداران ضعیف در مازندران که چنان بر روی صندلی های خود چسببده اند که گویی حکم آنها ازلی و ابدی است و حتی قبل از تولدشان سند مالکیت آن صندلی ها را به نامشان زده اند، سخن از امید اجتماعی، نقش بر آب است.
تا هنگامی که جماعتی نالایق به دور از عدالت و با دور زدن قانون و با اتکای به پارتی و رانت، در حالی که هزاران جوان تحصیلکرده جویا و لایق کار بیکارند، در بعضی از شهرداری ها و ادارات به کار گرفته می شوند اما عزم جدی برای اصلاح امور دیده نمی شود؛ و تا هنگامی که فرصت های حمایت از صاحبان صنایع و تولید و سرمایه گذاران عادلانه توزیع نشود و کارخانه ها یکی پس از دیگری رو به تعطیلی نهند؛ و تا هنگامی که تکریم ارباب رجوع در ادارات در بند کاغذ و بخشنامه های بدون نظارت جدی بر عملکرد دستکاههای اداری و اجرایی محدود و محکوم باشند؛ و تا هنگامی که از فرصت ها و ظرفیت های مدیریتی، علمی، فرهنگی، رسانه ای، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، احزاب و نهادهای بخش خصوصی و غیر دولتی و تشکل های مدنی و مردم نهاد مازندران حمایت و استفاده کافی و اثر بخش نشود؛ و در چنین حالی از بی حالی و بدحالی و نابسمانی، اگر بارقه ها و پرتو امید بخش عزم و اجماع در تفکر، برنامه ، اقدام، پیگیری و نظارت جدی و قاطع برای به سامان رساندن نابسمانی ها درخشیدن نگیرد؛ سخن از امید اجتماعی، شعار پوچی است که از آن هیچ دستاوردی جز توهین به شعور اجتماعی بر نمی خیزد.
- چهارشنبه 24 بهمن 1397-9:30
خار بیه استاندار و صف جلوی دوربین لباس ورزشی دپوشینه. مثل وقتی شوننه به کمک سیل زدگان و یا جای دیکه با کت و شلوار حاضر نینه! البته آقایون صف دوم زحمت لباس عوض هکردنه نکشینه. دقت هکنین.
- چهارشنبه 24 بهمن 1397-9:27
1- این گفته «تا هنگامی که جماعتی نالایق به دور از عدالت و با دور زدن قانون و با اتکای به پارتی و رانت، در حالی که هزاران جوان تحصیلکرده جویا و لایق کار بیکارند» که از فراز آخر مقاله مرد سیاست و قلم گرفته شده است، به قول ما مازنیها «کفتل/ کپلی» است همه کاره که هم به وقت دفاع به کار می آید و هم به وقت حمله. من نمی دانم در وقت تصدی این بزگوار چه تعداد از این «جماعت لایق» به کار گمارده شدند. بدیهی است که تا وقتی ملاک و معیار دقیق، درست و ثابت و فراگیری برای تعریف لیاقت و شایستگی وجود نداشته باشد، هر کسی در هر دوره ای می تواند در تایید یا رد ادعای خود دلیل بیاورد و می آورد .
2- اما در مورد برنامه ها! (در واقع مانور های) استاندار جدید، تحلیلی در مقاله ای با عنوان «حسین زادگان؛ استاندار گفتمانی یا اجرایی» در مورخ 6 دی در همین مازندنومه منتشر شد که بسیار عمیق و زیرکانه بود. در آن مقاله استدلال شد که استاندار در شرایط کنونی که «کترا به به بشتی برسیه» نه باید و نه می تواند اراده محور- بگوییم برنامه محور؟ - باشد بلکه باید شرایط محور - بگوییم باد محور؟- باشد که هست. تاکید و تمرکز بر مراسم و شعایر مانند همین ورزش صبگاهی (الگوی مناسب زندگی شهری بی تحرک) در استانی که بیش از نیمی از باشندگانش به طور طبیعی پر تحرک محسوب می شوند، از نمونه های این مراسم و این رویکرد است. البته طبیعی است که این مانورها به کمک ماشین تبلیغات مهم جلوه داده شوند و با مشارکت بازار- به شکل توزیع کیک و کلوچه و آب میوه یا قرعه کشی- خلق الله تشویق شوند. البته در بی برگی و بی تحرکی و بی انگیزیگی این دوران خود این مانورها حداقل از نظر مدیران ابتکاری است و راهی. - شنبه 20 بهمن 1397-8:6
نکات ارزشمندی در نصیحت حاکمیت استانی جناب آجدانی بزرگوار وجود دارد و باید از این نکته ها استفاده نمود. بهانه ورزش صبحگاهی و پیاده روی برای گره زدن آن با افزایش امید اجتماعی و نقد کارکردهای سیاسی و مدیریتی خیلی مطلوب نیست و باید کار ارزشمند در قالب مناسب تبلیغ و تشویق شود. چند نکته در این مورد:
1. می توان در نقدها هم امید آفرید و از پاشیدن بذر نا امیدی و تخریب ناصواب خودداری کرد
2. باید با قوت و اصرار تبلیغ کرد که پیاده روی های جمعی کاری مفید و ارزشمند است و باید بر تعداد آن در شهرهای مختلف افزوده شود و به هماهنگی با صدا و سیمای کشوری و جایزه گذاشته ها و ... بسنده نشود. باید به یک فرهنگ عمومی تبدیل شود و پیر و جوان و زن و مرد همه و همه به حضور در راهپیمایی ها تشویق شوند.
3. سلامت عمومی از آنچنان اهمیتی برخوردار است که پیاده روی عمومی به عنوان پیام آور شادی های اجتماعی و نشاط و تازگی می تواند کمک شایان توجهی به تحقق آن بنماید. مردم با نشاط و شادمان و با توان جسمی بالا و برخوردار از سلامت می توانند بسیاری از معضلات را پشت سر گذاشته و در دفاع از آرمان های خود از اراده قوی تری برخوردار باشند.
4. حتم دارم جناب استاندار هم دغدغه خدمت به مردم استان را دارند ولی روش و سلیقه خاص خودشان را دارند. این روش و سلیقه حتما باید مورد نقد و نظر ناقدان و اندیشمندان واقع شود تا از خودکامگی و یکدندگی بیرون آمده و در ظرف اجتماع و فضای سیاست با پختگی عمل کند و از بروز اختلافات بچه گانه و بی ارزش من و تویی به تحول خواهی و نگاه به افق دور و آینده نگری و از شهرگرایی به استان گرایی و کشور گرایی متحول شود.
5. تاخیر در ارائه کارکرد و جهت گیری های امید آفرین حتماً برای تیم استاندار مفید نخواهد بود. استاندار هر که باشد برخی از پروژه ها با پیگیری دستگاهها انجام خواهد بود و رقم و تعداد مکفی برای افتتاح و بهره برداری ها در دهه های فجر و سایر مناسبت ها را ایجاد خواهد کرد. اما آنچه مهم است امید آفرینی در مردم برای پروژه های تازه تعریف شده و بزرگ و جهت دار و کار آفرین است که استاندار هرچه در این امور وقت بگذار کم است.
6. یکی از این امور که باید بالاخره حل شود و استان از این وضعیت کشمکشی بیرون بیاید، مسئله تعیین تکلیف و نهایی کردن مسئله بندر آزاد است. دولت و استاندار حتی به قیمت قربانی کردن آینده سیاسی خود و دریافت کارت زرد های متعدد از مجلس باید میل و گرایش شهریت گرایی نمایندگان را دور زده و با استقلال عمل و بر اساس نظرات کارشناسان و اولویت های موجود عمل نمایند. تعیین تکلیف این مسئله راه را برای تعداد زیادی از فعالیت های آینده استان و نقش آفرینی منطقه آزاد شمال در تعداد زیادی از استان های داخلی و مرکز کشور باز خواهد کرد و فصل بسیار مهمی از رونق اقتصادی را برای کل استان رقم خواهد زد.
7. توسعه کشتیرانی مسافریری در سواحل 5 کشور ایران، آذربایجان، روسبه، قزاقستان و ترکمنستان می تواند به توسعه اسکله های مسافربری دریایی و امکانات گردشگری و هتلینگ و رونق های بازارچه ای کمک شایان توجهی نموده و اقتصاد استان را از حالت بسته متکی به داخل به سمت اقتصاد حاشیه خزری توسعه دهد.
7. مهمترین فراز نوشتار استاد بزرگوار جناب آقای آجدانی این است که:
«تولید و تقویت و گسترش امید اجتماعی مستلزم احترام و توجه حاکمیت ها و دولت ها به تقاضاهای اجتماعی برای سیاست ها و اقدامات مبتنی بر کاهش انواع افسردگی ها و خشونت ها و بزهکاری ها و آسیب های اجتماعی و بی عدالتی ها و تبعیض ها و رانت خواری ها و فساد اداری و افزایش احساس عدالت و امنیت و نشاط و رفاه و حفظ و توسعه ی حقوق شهروندی در جامعه است.»
چیزی که دقیقاً مطابق با عقل است و منطق حکم میکند که تمام تلاش به این امور سوق داده شود تا دستگاههای مسئول در تحقق این امور فعال تر بشوند و استاندار جهت دهنده و سیاست گذار برای تحقق این آرمان باشد.
8. در دو پاراگراف بعدی از حضور تعدادی از فرمانداران به طور طولانی مدت نالیدند و با سابقه ای که در اذهان وجود دارد داستان به معرفی حضرت ایشان به عنوان فرماندار آمل و مقاومت فرماندار وقت به همراه نماینده در برابر این تصمیم بود که همچنان داستان باقی است. چالشی که در زمان اقتدار آقای فلاح و معاونت سیاسی جناب آقای یونسی و بعد از آن به راه حل مناسب نرسید. الآن هم به نظر می رسد ورود جناب حسین زادگان مفید فایده باشد و برای استفاده از توان مدیریتی و دانش ارزشمند جناب آقای آجدانی پست های زیادی می تواند مطرح شود تا توهم امر مقابله با فرماندار حاضر آمل در ذهن پاک شود. البته ایشان بزرگوارتر از آنی هستند که دامن قلم ناقد خویش را به این امور جزئی بیالایند و یقین دارم که ایشان بازگو کننده دردهایی است که هدف طرح موضوع شخصی نبوده و دوستانی که این امور را متذکر شدند خاطر جمع باشند که هدف ایشان اصلاح امور و ایجاد طراوت و شادابی در مدیریت های شهرستانی می باشد. - دوشنبه 15 بهمن 1397-10:26
آنچه که مرقوم داشتید را بعنوان یک اصل می پذیرم - مخصوصاً از شما می پذیرم که معلم ما هستید و بنده خود افتخار تلمذ محضرت را داشتم - اما حضرت عباسی بفرمائید که در این فرمایشات فیلسوفانه - و ارائه شده با شائبه اظهار فضل - زرنگیها و زبلی های رایج سیاسی را چاشنی دستخط شریف نفرمودید ؟ یعنی خدائی اش ، آقای حسین زادگان ، فشل تر از همان استانداری است که حضرتعالی مشار و مشیرش بودید ؟تصورم این است که ما داریم صداقتمان را هم از دست میدهیم و این جای حسرت و دریغ دارد نه مانورهای زعما همانند ورزش صبحگاهی !
آیا خاطر شریفتان شهادت میدهند که جناب استاندار ماضی - همان که شمایش همه کاره بودید- ضعیف ترین و بی دست و پا ترین مدیر در در انتخاب مهره ها ی سیاسی و اجرائی استان بودند ؟ البته از حق نگذرم و این را هم بگویم که ایشان و همانندشان به دست و بال بسته به منصب میرسند زیرا حاکمیت را خوش نمی آید جز این باشند ! شما خیال میکنید آقای حسین زادگان را جدا از تافته های دیگر بافتند ؟ نه استاد و معلم ارجمند من که ایشان هم به همین زربفت اند و به تافته ی مدیران صدر تا ذیل حکومت ....! شما هم یقیناً مستمع این روزهای منابر و تریبونهای شیوخ حکومت اید که به تبخترشان از چهل سالگی انقلاب میگویند اما کم حافظه اند و عنایت به صد گفته دیگر خود ندارند که همه اش شرح و گزارش غارتها و فرارهای سارقان و استضعاف عامه و خط فقر است ! مثلاً شرمی هم نیست که مسئول بنیاد ( مستضعفین) بگوید حقوق ماهیانه اش بیست میلیون تومن است !!! آیا میشود از این مسئول پرسید - شمای ناقد و آگاه و دانا میتوانید بپرسید - که چه جای افاده های طبق طبق است به چهل سالگی انقلابمان !؟
مرا ببخشید استاد و همشهری نازنین ام که ناچارم بگویم سخنهای اساسی ما وقتی مطرح میشود که از مناصب دورمان میکنند - و حیف ازین تاخیر !! آقای حسین زادگان قطعا بیشتر از من و شما با مضایق آشنائی دارند ولی امروز - مثل دیروز شما -وظیفه شان همان فرمایشات تبلیغی به ارزش صدتا یک غاز است و دفاع جانانه از سیاستهای حاکمیت که به فردای خلع باید منتظر باشیم از ایشان چه نقدی بر می آید . شاگرد بی مقدار شما- شنبه 20 بهمن 1397-7:29
با عرض معذرت در این نقد مورد پسندیده و اخلاقی و مفیدی یافت نشد. جسارت و نیش و کنایه و تخلیه عقده ها و آتش زدن همه مودت ها موج می زند و پیامی که بتوان با آن جایی را ساخت وجود ندارد. شبیه نوشته های فردی است که غوطه ور در مطالعات با اندیشه های صادق هدایت است و عاقبت ابراز نا امیدی و نمی شود ها و نق و نوق های بی انتها. انشاء الله از این قلم امید ببارد.
- دوشنبه 15 بهمن 1397-6:20
از این نوشتار معلوممان می شودکه استاندار مازندران به برنامه ای بی ضرر بلکه سودمند یعنی پیاده روی خانوادگی و ورزش صبحگاهی و همگانی توجه نموده است . از طرف دیگر متکلم وحده معروف ما جناب آجودانی که پیش از این در استانداری مازندران به مقام والایی تکیه داشت به یادشان می افتد که بگویند " جماعتی نالایق به دور از عدالت و با دور زدن قانون و با اتکای به پارتی و رانت، در حالی که هزاران جوان تحصیلکرده جویا و لایق کار بیکارند، در بعضی از شهرداری ها و ادارات به کار گرفته می شوند." به قول ساروی ها جناب استاد تا اسا کجا بودید !!