سبک خاص خودم را دارم
بخشی از گفتوگو با هنرمند بنام موسیقی محلی: در سال ۱۳۳۷ در کانون موسیقی و هنر در خدمت استادان حبیبالله بدیعی و جهانگیر کامیاب به تلمذ موسیقی پرداختم. ردیفها را با ویولن آموزش دیدم. برای خواندن و یادگیری آواز از کتاب استفاده میکردم. استاد زندهیاد بدیعی فرمودند حفظِ اشعار موجب بیان احساس بیشتر است، تا از روی نوشته. این نصیحت استاد را سرلوحه آموزش قرار دادم.
مازندنومه؛ سرویس فرهنگی و هنری، امیرحسین اصغری: «عبدالحسین شیخالاسلامی» برای اهالی میانه و شرق مازندران، خیلی شناخته شده نیست. نام او را پیشتر در چند آلبوم منتشر شده موسسه جهانگیری در کندلوس کجور -زادگاه این هنرمند- شنیده بودیم. فرصتی دست داد تا بیشتر با شیخ الاسلامی -پیشکسوت موسیقی مازندرانی- آشنا شویم.
– استاد شیخالاسلامی، لطفاً برای شروع، مختصری از خودتان بفرمایید.
– عبدالحسین شیخالاسلامی کندلوسی متولد شهریور ۱۳۲۰ خورشیدی در روستای زیبا و دلانگیز کندلوس هستم در ارتفاع ۱۴۰۰ متر از سطح دریا و از توابع بخش کجور شهرستان نوشهر. تحصیلات ابتدایی را در سال ۱۳۲۸ در کندلوس و متوسطهام را در تهران پی گرفتم.
– موسیقی را از چه سنی شروع کردید؟
– خواندن را در دوران ابتدایی همراه با مراسم تعزیه و نوحهخوانی در زادگاهم آغاز کردم. با [نواختنِ] هیچ سازی آشنایی ندارم. صدای خوش در خانوادهی ما موروثیست؛ پدربزرگ، پدر و برادر.
– اولین آلبوم را شما در میانسالی منتشر کردید. حدود سی سال قبل. درسته؟
–بله، اولین اثر هنری را در ۴۷ سالگی، در سال ۱۳۶۷ منتشر کردم. چون رغبت به حرفهایبودن نداشتم. فقط به ۶ اثر که ۳ تا به مازندرانی و ۳ تا به فارسیست، بسنده کردم. این آثار به کرات از شبکههای صدا و سیما پخش شد.
– با چه هنرمندانی در دو آلبومتان همکاری داشتید؟
– آهنگهای ارائهشده ملودیهای بازسازیشدهی مازندرانیست؛ و هنرمندان، استاد مهرداد دلنوازی، فریدون احتشامی و علیرضا بست.
– چرا انتشار آثار شما در جایی متوقف شد و آلبومهای دیگری منتشر نکردید؟
– چون معتقدم صدای خوش عطیّه الهی است و سر سوداگری با آن گناه، فقط برای دلم و مردم زادبومم خواندم و خدای را شاکرم که توفیقی عنایت فرموده تا بتوانم این نعمتی که به بندهاش عطا فرموده را به سمع بندگانش برسانم.
طبیعت بینظیر خطهی زرخیز و هنرپرور مازندران هنرمندان فراوانی را پرورانده که عموماً سزاوار تقدیرند و بنده صلاحیت انتخاب بزرگترین و کوچکترین را ندارم، استادان بزرگی که حق بزرگی بر گردن ما دارند تا زبان مادریمان را حفظ کرده و اشاعه دهند. بزرگان هنرمندی که با توجه به کهولت سن هم وظایف موسیقیایی خویش را انجام میدهند، موجب سربلندی موسیقی مازندران عزیز هستند.
– حضور جوانان را در عرصه موسیقی محلی چگونه ارزیابی می کنید؟
– من جوانان بسیار خوشصدایی را میشناسم البته از طریق صدایشان. صدای بسیار رسا، دلانگیز و مطلوب دارند و آیندهی درخشانی در انتظارشان است، لکن بر خود واجب میدانم با کمترین دانشی که در زمینه موسیقی دارم پیشنهادهایی به جوانان هنرمند عزیز خواننده و نوازنده بکنم. هنر موسیقی ایرانی افتخار چندهزارسالهی ایران عزیز است. پاسداشت آن، ترویج آن و تکامل و تحول آن وظیفهی هر ایرانی (تمام اقوام ایرانی) است. اول اینکه دانستن ردیفهای ایرانی و شناخت نسبی و آشنایی با دستگاه آوازی از ضروریات است. پس با تکیه به آموزشگاههای فراوانی که در ایران است کسب دانش موسیقی کنند. تمرین تمرین و تمرین موجب پختگی هنرمند میشود.
دوم اینکه بهعنوان یک شنونده موسیقی مازندرانی، این موسیقی خلاصهشده مجموعاً از شور، سهگاه و دشتی شامل فولکوریک سنتی. سوم اینکه اکثر ترانهها مونوتون هستند. در صورتیکه لذت شنیداری در حظ استماع فراز و فرود است که متاسفانه این امر با کمکاری عزیزان صورت نمیگیرد. استفاده بیشتر از سازهای ایرانی (مانند سرنا و دهل سنتی) در خلق یک ترانه و تصنیف، تراکم و حجم یک اثر را مطلوبتر به شنونده انتقال میدهد. ترانهها نیز عامل موزونشدن آوای سنتی میگردد، مگر اینکه تجاری برخورد شود.
نظرتان را راجع به رویکرد صدا و سیمای مازندران به هنرمندان غرب استان بفرمایید؟
– اکثر موسیقی شنیداری در صدا و سیمای استانی از شرق مازندران است. توجه بیشتر به فراوردههای موسیقیایی غرب مازندران، موجب همبستگی بیشتر هنرمندان شرق و غرب مازندران و بهره گیری از تجربیات همدیگر میشود. درخواستم از مسئولان این است که این مهم را تسهیل کنند. برای من شنیدن موسیقی فولکلوریک مازندران نشاط بخش است.
– یکی از خاطرههای سالهای فعالیتتان را تعریف کنید.
– در سال ۱۳۳۷ در کانون موسیقی و هنر در خدمت استادان حبیبالله بدیعی و جهانگیر کامیاب به تلمذ موسیقی پرداختم. ردیفها را با ویولن آموزش دیدم. برای خواندن و یادگیری آواز از کتاب استفاده میکردم. استاد زندهیاد بدیعی فرمودند حفظِ اشعار موجب بیان احساس بیشتر است، تا از روی نوشته. این نصیحت استاد را سرلوحه آموزش قرار دادم. هرگز از اشعار با خواندن کتاب شعر هنگام آموزش استفاده نکردم. در سالهای ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۱ بدون حتی یک جلسه غیبت در کلاس حاضر شدم. عشق و رغبتی که به فراگرفتن آواز داشتم از تمام آوازهایی که با صدای هنرمندان وقت از رادیو پخش میشد بهرهمند شدم. هرگز مایل نبودم به سبک هیچ خوانندهای بخوانم، بلکه در اثر ممارست و تمرین فراوان دارای سبک منحصربهفردِ خودم شدم.
منبع: چهاردانگه نیوز
- جمعه 27 ارديبهشت 1398-6:1
مازندنومه لطفاً قطعه ای از صدای ایشان را ما نیز بشنویم !