گوزنها خودشان مردند، شغالها مقصر نبودند
ماجراي يک روزنامه کشوري ومحيط زيست مازندران بر سر گوزن زرد.
اداره كل محيطزيست استان مازندران درباره اين خبر جوابيهاي به اين روزنامه فرستاده است كه بخشهاي غيرتوهينآميز آن به شرح زير است:
"گوزن زرد ايراني بهمنظور جلوگيري از انقراض نسل آن درپي كاهش شديد جمعيت آن در زيستگاههاي طبيعي در سال 1342 با تلاش كارشناسان كانون شكار ايران در طي دو نوبت در جنگلهاي منطقه حلوه واقع در استان خوزستان زندهگيري و سپس به مازندران منتقل شدند.
اين گونه پس از سازگاري با محيط و اعمال مديريت مناسب در دشت ناز ساري بهتدريج ازدياد نسل كرده بهطوريكه نگهداري آن در فضاي 55 هكتاري محدود دشت ناز ميسر نشد بنابراين آمادهسازي مناطق در استان مازندران و ساير نقاط كشور در دستور كار قرار گرفت كه در اين راستا منطقه جنگلي – جلگهاي سمسكنده ساري آمادهسازي، محصور و از سال 56 لغايت 78 انتقال تدريجي تعدادي گوزن از دشت ناز به سمسكنده و همينطور به مناطقي ديگر از كشور نظير پارك طبيعت پرديسان، ميان كتل فارس، جزيره اشك در آذربايجان غربي و اخيرا باغ شادي يزد و گيلان انجام گرفته است و اما در ارتباط با اعلام مرگ 52 رأس گوزن زرد در منطقه سمسكنده از سوي نويسنده محترم لازم به ذكر است كه گوزنها نيز همانند ساير موجودات داراي طول عمر محدودي بوده و با احتساب 13 – 12 سال حداكثر طول عمر، قطعا و طبيعتا جمعيتهاي اوليه با گذشت بيش از 30 سال از زمان انتقال به منطقه محكوم به مرگ بودهاند و بهتر بود كه تهيهكننده مطلب مدارك و مستندات گفتار و توزيع زماني مرگ و مير اعلام شده را بيان مي نموده اند.
همچنين علت جابهجايي محل دفن زباله ساري بهدليل نزديكي با سكونتگاههاي انساني و آلودگيهاي بهداشتي بوده و گزارشي از سوي كارشناسان اداره كل حفاظت محيط زيست و درخواست اين اداره كل مبني بر انتقال مكان به جهت افزايش جمعيت شغال و مزاحمت ناشي از آن براي گوزنهاي زرد به شهرداري ساري موجود نمي باشد.
بنابراين آن گونه اعلام گرديده منطقه سمسكنده ساري بهدليل تراكم و انبوهي پوششهاي جنگلي و عوارض طبيعي و وسعت زياد آن (400 هكتار) عملا امكان مشاهده مستقيم و تعيين جمعيت موجود را غيرممكن ميسازد و اظهارنظر مبني بر وجود 10 رأس گوزن زرد در حال حاضر در اين منطقه غيركارشناسي و كذب بوده و بدون اطلاع از آمار جمعيتي منطقه مي باشد و مضافا اينكه جمعيتي بالغ بر 22 رأس گوزن زرد تاكنون از اين منطقه به ساير نقاط كشور نظير پارك ملت تهران، پارك طبيعت پرديسان، جزيره كيش (لاوان) و... منتقل شده است كه نويسنده مقاله اين تعداد را ظاهرا به حساب مرگ و مير آورده است."
توضيح روزنامه همشهري را هم بخوانيد:
منبع خبر روزنامه گزارش ميداني يكي از كارشناسان محيطزيست است، كه البته مستنداتي نيز در اينباره ارائه كرده است.
البته اگر هم مستنداتي ارائه نكرده بود، اكنون با جوابيه اداره كل سازمان محيطزيست موضوع كاملا مستند بهنظر ميرسد. كاهش قابلتوجه تعداد گوزنها ظاهرا مورد تأييد سازمان فوقالذكر است.
و در اينباره به دو عامل اشاره شده است:مرگ طبيعي گوزنها چون بالاخره گوزنها هم مثل بقيه موجودات ميميرند و انتقال تعدادي از آنها به مكاني ديگر.
كارشناسان محترم محيطزيست حتما اذعان دارند كه گوزنها فقط نميميرند، بلكه به دنيا هم ميآيند و قاعدتا در يك «پناهگاه حيات وحش» انتظار منطقي افزايش تعداد جانوران پناه يافته است نه كاهش تعداد آنها.
مضاف بر آنكه ظاهرا اداره كل مذكور هيچ آماري از تعداد موجود گوزنهاي زرد سمسكنده ندارد. كه اين موضوع بهتنهايي ميتواند مؤيد با نمايه جز همشهري باشد.