فقد اصلاح طلبی و فقر اصلاح طلبان در رقابت انتخاباتی مجلس یازدهم
انتخابات مجلس یازدهم را می توان نه پیکاری گفتمانی، بلکه رقابتی درون اردوگاهی بین خرده گفتمان های اصول گرایی به شمار آورد.
مازندنومه؛ سرویس سیاسی، دکتر علی کریمی مله، عضو هیات علمی دانشگاه مازندران: انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی ساعاتی دیگر به پایان می رسد و می توان انتظار داشت که نتیجه نهایی شمارش آرا برای بسیاری از حوزه های انتخابیه تا قبل از ظهر شنبه سوم اسفندماه 98 اعلام شود. تا حدود زیادی می توان برنده انتخابات را نه اکنون، بلکه می شد از چندین ماه پیش گمانه زنی کرد.
به گمانم از نخستین لحظه پایان رأی گیری، برندگان، هوادارانشان و از همه پرهیاهوتر، دستگاه رسمی رسانه ای و تبلیغی، نتیجه انتخابات را هوشمندانه، اصیل، برآمده از خواست حقیقی جامعه، منطبق با آرمان های والای اسلامی و منادی تشکیل مجلسی قوی، جهادی و انقلابی خواهند دانست و این پیروزی را حاصل خودآگاهی مردم و بازگشت آنان از انتخاب های اشتباه گذشته اشان معرفی خواهند کرد. از آن مهم تر، این نتیجه را حاصل انتخابات رقابتی، حضور همه جانبه و هماوردی تمام عیار صاحبان دیدگاههای سیاسی مختلف، بویژه اصلاح طلبان و اصول گرایان خواهند دانست.
فارغ از این پروپاگاندا و تبلیغات، اما ادراک و تجربه زیسته نگارنده این سطور در متن سیاست و اجتماع، معنا و فهم متفاوتی را یادآور می شود. بسیار خوانده و شنیده ایم که از منظر معناشناسی، انتخابات از رهگذر امکان حضور و رقابت آزادانه، برابر و منصفانه نه تنها نامزدهای متکثر، بلکه دیدگاههای متنوع، برنامه های متفاوت و ترجیحات و اولویت های گوناگون معنا پیدا می کند.
نتیجه آنکه، فقر یا فقد ویژگی های برابری، انصاف و آزادبودگی صحنه رقابت، به درجات متفاوت، انتخابات را از معنای حقیقی اش دور خواهد ساخت و برد یا باخت و برنده و بازنده را نسبتاً بی معنی می کند.
حال با توجه به چنین ادراکی، با اتکا به گزاره ها و ادعاهای متفاوت و متضاد- از آقای رییس جمهور روحانی که به طور رسمی و با اتکا به گزارش وزارت کشور 44 حوزه انتخابیه را غیررقابتی اعلام کرده تا برخی کنش گران نام آشنای اصلاح طلب که در دو سوم حوزه های انتخابیه رقابت را ناممکن دانسته اند- قدر مسلم آن است که اصلاح طلبان در بسیاری از حوزه های انتخابیه با فقر یا فقد نامزد مواجه بوده اند و رقابتی نابرابر از حیث عددی را تجربه می کنند.
اما آنچه شیرینی برد و حتی تلخی باخت را در انتخابات کنونی بی معنی می کند، فقر عددی اصلاح طلبان نیست، بلکه فقد معنایی-گفتمانی اصلاح طلبی است. بدین معنی که میدان انتخابات کنونی، نشانه های رقابت گفتمانی و در سطحی نازل تر حتی رقابت برنامه ای را نمایان نمی کند تا گفته شود، انتخاب کنندگان بین حاملان و عاملان گفتمان های متفاوت دست به گزینش زده و یکی را بر دیگر برتری داده و شانس پیروزی را از یک گفتمان ستانده و طعم شکست را بدان چشانده اند.
به عبارت دیگر، گفتمان اصلاح طلبی در میدان رقابت حاضر نبوده و بخشی از آن به خاطر نقصان های تاکتیکی، خطاهای راهبردی و ناکارآمدی های عملکردی حاملان و عاملان خود و بخش مهم تر به خاطر بازیگری سیاسی نابرابر رقیب سرسختش-اصول گرایان- از دستور کار رقابت انتخاباتی حذف شده است. به حاشیه رانی و حذف هدفمند و برنامه ریزی شده گفتمان اصلاح طلبی که از سال ها پیش آغاز شده و از ماهها پیش از انتخابات پارلمانی کنونی، در دستور کار کنش گران سیاسی رقیب قرار داشت، از آن چنان غلظتی برخوردار بود که حتی نامزدهای کم شمار اصلاح طلب در حوزه های انتخابیه خود، به ندرت امکان تبیین نسبت خود با گفتمان اصلاحات را پیدا کردند.
بنابراین انتخابات مجلس یازدهم را می توان نه پیکاری گفتمانی، بلکه رقابتی درون اردوگاهی بین خرده گفتمان های اصول گرایی به شمار آورد.
بدیهی است شادمانی و قدرت نمایی در آوردگاه سیاسی بی رقیب و غیبت رقبای توانا حتی برای کنش گران پیروز نیز دلنشین نمی نماید.
- چهارشنبه 7 اسفند 1398-21:53
از جناب کریمی مله شاید این سوال مجاز باشد ، مهمترین آیتم اصلاح طلبی برای اصلاح طلبان ما کدام بوده است ؟ حود جناب ایشان کدام آیتم مشخص را قبل از هر چیز در اولویت می دیدند و می بینند ؟ فقد اصلاح طلبی همینست که ندانیم کدام مورد مهم ترین است و چرا ؟ آیا جناب کریمی به این سوال پاسخی خواهند داد یا مثل همیشه منولوگ را به دیالوگ در مازند نومه ترجیح می دهند ؟
- شنبه 3 اسفند 1398-17:34
به نظرم در انتخابات مازندران نمی توان در گفتمان خاصی تحلیل کرد.برای همین من شرایط را آنومی گفتمانی و در حقیقت نوعی بیماری سیاسی می دانم که اصلاحات پیشتر با این بیماری از میان رفته است و بقیه گفتمان- ها در حال احتضار هستند و برای همین ناشیرینی انتخاب را نه از حیث نبود گفتمان رقیب بلکه ناشی از سرخوردگی سیاسی و شرایط آنومیک نفسیر کرد