مرگ آرام رودهاي خروشان
يادداشتي از:حسينعلي مهجوري،نماينده انجمن كوهنوردان ايران در مازندران
بشر در طول تكوين تمدن خود به مرور پي برد كه اين مايع حيات همه جانداران و نباتات و گياهان، علاوه بر مصرف شرب، براي كشاورزي، پرورش حيوانات، ماهيگيري و تهيه غذا، تفريح و قايقراني و حتي رشد صنايع نقشي بسيار با اهميت و حياتي دارد.
اين نماد زيبايي، در بيشتر آثار ادبي بزرگ، به شكوه و عظمت آن اشاراتي به چشم ميخورد. با اين اعتراف جاي بسي تأسف براي انسانهاي قرن حاضر است كه موجب شده تعادل زيستي رودخانهها و درياها و جنگلها دگرگون شده و به سمت قهقرا سوق پيدا كند.
از شروع قرن بيستم تاكنون، توسعه صنايع و احداث كارخانههاي بزرگ در حاشيه رودخانهها و درياها، حرمت و پاسداشت انسان به رودخانهها را روز به روز كمرنگتر كرده است.
جاري ساختن فاضلاب خام شهري و صنعتي به آبهاي جاري، موجب آلوده شدن كرانههاي شهرهاي ساحلي، محلهاي شنا و ماهيگيري ميشود و نيز اين عمل باعث كم شدن اكسيژن محلول در آب و در نتيجه از بين رفتن آبزيان، به ويژه ماهيها ميشود.
علاوه بر انتشار بوهاي ناخوشايند، احتمال گسترش بيماريهاي گوناگون و به خطر انداختن سلامت ساكنين شهرهاي مجاور رودخانهها و درياهاي آلوده را افزايش ميدهد.
اگرچه، آبهاي روان، داراي خاصيت تصفيه طبيعي هستند و با اين كار قادرند از ميزان آلودگيهاي ورودي به درون خود بكاهند، اما براي تصفيه خود به خودي اين آلودگيها نيازمند به گذشت زمان مناسبي هستند. افزون بر آن آبهاي جاري، تنها در محدوده خاصي ميتوانند به پالايش آلودگيها بپردازند.
آلودگي رودخانههاي استان مازندران كه تا چند سال قبل جدي گرفته نميشد اكنون باعث نگراني مردم شده است. تغيير رژيم بارندگي كه موجب كاهش شديد و حتي خشك شدن برخي از رودخانهها در چند سال اخير شده باعث گشته تا آلودگي رودخانهها بيش از پيش خود را نشان دهد.
حاشيهنشينان رودخانههاي مازندران ديگر در فصل تخمريزي و صيد ماهيان در رودخانههاي اين استان انبوه ماهيان را نميبينند و در عوض هراز چند گاه شاهد مرگ شمار زيادي بچه ماهي در آنها هستند.
كاهش ماهيان در رودخانهها و كم شدن صيد ماهيان تكثير شده به شكل طبيعي در درياي خزر در چند سال اخير حتي صيادان مازندران را نيز به مسئله آلودگي رودخانهها حساس كرده، به گونهاي كه در جشن آغاز فصل صيد امسال از اين مشكل به عنوان يكي از اصليترين معضلات صيادان ياد شد.
كاهش تعداد ماهيان تنها جلوه آلودگي رودخانههاي مازندران نيست و انبوهي زبالهها بد بو ناشي از مواد آلاينده به ويژه در فصل كمآبي، آشكارا توجه مردم را به آلودگي رودخانهها جلب ميكند.
رودخانههاي مازندران در روزهايي نه چندان دور، به عنوان زيباترين چشماندازهاي طبيعي و تفرجگاه مسافران و منبع درآمدي براي حاشيهنشينان آنها محسوب ميشوند. علت اصلي آلودگي رودخانهها، ورود پساب فاضلابهاي شهري و صنعتي و زبالههاي خانگي است.
سهلانگاري برخي از شهرداريها و بيتوجهي برخي مردم بومي و مسافران و ريختن زباله، نخاله، تفالههاي حيواني به داخل رودخانه از جمله علل آلودگي رودخانهها ذكر ميشود كه كاهش آن بيش از هر چيز نياز به اقدام فرهنگي دارد.
پاكسازي رودخانهها، داراي متولي و اعتبار خاصي نميباشد. و زبالهها و نخالههاي انباشته شده در رودخانهها، عمدتا در جريان سيلابها به درياي مازندران سرازير ميشود. در اين استان بيش از 100رودخانه كوچك و بزرگ جريان دارد كه 20رودخانه از نظر زيستمحيطي و شيلاتي نسبت به بقيه از اهميت زيادي برخوردار است.
آلودگي آبها
زماني ميتوان آبهاي جاري را آلوده بناميم كه يك نوع معين يا انواع گوناگوني از آلودهكنندهها به ميزان قابل توجهي در آنها وارد شوند. مواردي كه در اثر تخليه فاضلابهاي صنعتي و پسابها وارد آب جاري ميشوند كه به طرز معمول شامل نمكهاي معدني، مواد آلي، آب گرم، رنگ، اسيدها، موادجامد معلق، موادجامد و مايع شناور، قلياها، موادشيميايي سمي، موجودات زنده ذرهبيني، مواد راديواكتيو و مواد كفزا... هستند.
فاضلاب هركارخانه صنعتي براساس محصول نهايي و موادخام و مراحل اوليه خاص توليد با فاضلاب ديگر كارخانه متفاوت است و در نتيجه مواد آلودهكننده در فاضلاب كارخانهها، با يكديگر تفاوت دارند. براي مثال فاضلاب كارخانههاي كاغذسازي و نساجي، حاوي مقادير زيادي مواد كفزا هستند.
اثرات نامطلوب آلايندهها
از نظر اهميت زيان هاي زيستمحيطي و اقتصادي، برخي ازآلايندههاي موجود در فاضلاب و پسابهاي صنعتي قابل اهميت و بررسي بيشتري است.
مواد جامد و مايع شناور در كف رودخانهها رسوب ميكنند و همين امر موجب پوشاندن تخم ماهيها شده و مانع تكثير آنها ميشود. در ضمن اين مواد با كاهش حجم بستر رودخانه احتمال بروز سيل را افزايش ميدهد.
علاوه بر آن توليد لجن و بوي بدي كه دارند رودخانه و درياها را براي مصارف تفريحي غيرقابل استفاده ميكنند.
مواد مايع شناور
اين مواد چربيها و روغنهايي هستند كه در سطح آب شناور باقي ميمانند. آنها با افزايش كدورت آب، مانع از عبور نور خورشيد شده و در نتيجه رشد گياهان موجود در آب را كاهش ميدهند. ضمنا اين مواد براي گروهي از ماهيان نيز بسيار سمي و خطرناك است. حتي در برخي مواقع شناور بودن چربيها و روغنها در سطح آبها، احتمال بروز آتشسوزي بسيار زيادي را موجب ميشوند.
موادشيميايي سمي
موادشيميايي سمي موجود در فاضلابها حتي قادرند در غلظتهاي كم، به ماهيهاي آب شيرين صدمهزده و باعث از بين رفتن آنها شوند. چون اين تركيبات داراي اثرات تجمعي در بدن آبزيان هستند، در اثر تغذيه آنان، به انسانها نيز انتقال مييابند. اينگونه آلايندهها به ويژه در كارخانجات سازنده حشرهكشها، آفتكشها به وفور يافت ميشوند.
موادشيميايي سمي مثل: سيانور،جيوه و ساير فلزات سنگين تاكنون زيانهاي جبرانناپذيري به زيستبوم آبي و آبزيان و حتي به انسانها وارد آوردهاند.
متأسفانه مشاهده ميشود كه بسياري از كارخانجات صنعتي و كارگاههاي كوچك با تخليه فاضلاب خام و تصفيه نشده به درون رودخانهها و درياها، زيان بارترين آلودگيها را به زيستبومها تحميل ميكنندو در اثر افزودن سموم خطرناك و كاستن اكسيژن محلول آب، موجبات نابودي انواع جانوران آبزي را فراهم ميكنند، به گونهاي كه آبهاي روان را عملا به مردابي متعفن و لجنزار مبدل ميسازند و اين يعني مرگ تدريجي رودخانهها!!(hamshahri)