تنش يا آرامش
يادداشتي از:علی اصغر حسین زاده فر(کوثری) شاعر و نویسنده دفاع مقدس-درنقد اختلاف افکني ها ميان بابلسري ها وفريدونکناري ها.
يكي از دوستان با من تماس گرفت و فرمود: آیا به سایت شهدای بابلسر سری زدی؟ حتما به این سایت سر مراجعه کن. ( او می دانست که من عصر روزهای پنج شنبه به سایت های مربوط به شهدا سر می زنم، خاطره ای از آنان می خوانم و برای شادی روحشان فاتحه ای می فرستم).
این بود که به سایت http.//www.ya3ha.blogfa.com/post-29.aspx سری زدم. اما مطلبی با عنوان: بابلسر ـ فریدونکنار ـ تنش یا آرامش! نظرم را به خود جلب نمود.
(مازندنومه:متن کامل يادداشت مورد بحث در زير همين مطلب آمده است.)
در ابتدا با خود فکر می کردم شاید این عنوان مربوط به خاطره ای باشد از دوران دفاع مقدس زیرا در وبلاگ شهدا آمده بود. به دلم هزار راه خطور کرد! گفتم: شاید در زمان جنگ هم عده ای می گفتند: بابلسر به چپ چپ یا فریدونکنار به راست راست! اما نه؛ شاید می گفتند: بچه های بابلسر در ستون پنجم قرار بگیرند و بچه های فریدونکنار در ستون ششم!
یا اینکه می گفتند: بچه های فریدونکنار، امشب به خط بزنند و بچه های بابلسر فردا شب! اما به خود گفتم: باید موضوع مهمتر از اینها باشد که بخشی از وبلاگ شهدا را به آن اختصاص داده اند، حتما کسی خواب نما شده که فردای قیامت شهدای بابلسر در یک سوی بهشت باشند و شهدای فریدونکنار در سوی دیگر بهشت!
اما تا متن فوق را مطالعه نمودم، آه از نهادم برخواست، بغض سنگینی گلویم را فشرد و اشک در چشمان حلقه بست که چرا عده ای به خاطر مطامع دنیایی، از نام شهدا استفاده می کنند و از وبلاگی که برای شهدا طراحی گردیده سوء استفاده می نمایند.
غافل از اینکه فردا در محضر شهدا حضوری هست و سوالی و پاسخی! غافل از اینکه بصیر و نوبخت با هم عهد بستند که در زمره شهدا قرار گیرند. لابد نمی دانند که بصیر به نوبخت عشق می ورزید و نوبخت هم ذوب در بصیر بود. و اگر نه این بود که خوانندگان محترم متن مذکور، در همین وبلاگ دنبال جوابیه های می گردند، هیچ وقت به خودم اجازه نمی دادم تا جوابیه خویش را در این وبلاگ منعکس نمایم اما ناچاراً و با اجازه از محضر شهدا پاسخ ذیل را برای نگارنده محترم مقاله مذکور به قلم تحریر در می آورم.
جالب این است که نگارنده محترم برای مطلب خود، عنوان بابلسر ـ فریدونکنار ـ تنش یا آرامش را انتخاب نموده است. اما سوال اینجاست که چه کسانی دنبال تنش در منطقه اند و چه افرادی دنبال آرامش؟! که علی الظاهر نویسنده محترم با آن همه تعریفی که از دولت نهم در ابتدای نوشته خود آورده است بر این باورند که دولت با اعلام اینکه بخش فریدونکنار به شهرستان ارتقاء یافته، دنبال تنش در منطقه می باشد که با آن همه تعریف آغازین کلام تعارض دارد و اگر بخواهیم با همان زبان نگارنده محترم با وی سخن بگوئیم بهتر است چنین سخن برانیم که: احمدی نژاد، زیرک تر از آن است که با گذاردن هندوانه ای زیر بغل های او، بتوان او را از مسیر عدالت خواهی دور نمود.
حال گمان می رود که دستهای پس پرده مقاله مذکور، سعی در زمینه سازی تنش در منطقه را دارند (همچون تنش در انتخابات اخیر منطقه). البته ما هم مانند نگارنده محترم بر این باوریم که دولت نهم به دور از سنگ اندازی های مخالفانش، با رویکردی انقلابی به انجام وظایف خویش می پردازد چه رسد به سنگریزه هایی چون مقاله فوق الذکر.
ای کاش نگارنده محترم، این همه تعریف از دولت نهم را زمانی بر جریده کاغذ می راندند که دکتر محمود احمدی نژاد یکه و تنها، فریاد عدالت خواهی سر داده بود که اگر در آن زمان از دکتر احمدی نژاد تعریف می کرد شاید آرای انتخاباتی در دور اول چنین رقم نمی خورد. (البته عذر ما را به علت عدم دسترسی به مسئولین شهرستان جهت اخذ آمار دقیق آراء انتخابات پذیرا باشید.
هر چند گمان می رود که نگارنده محترم بتواند به آرشیو آرا سری بزند). نویسنده محترم از یک سو دولت را دارای برگ برنده ای به نام دکتر محمود احمدی نژاد می داند و وی را انسانی متفکر و صاحب سبک و نظر در تمامی امور محوله می داند و از سوی دیگر تصمیم اخیر هیات محترم دولت ـ که در راس آن دکتر احمدی نژاد قرار دارد ـ در خصوص ارتقا بخش فریدونکنار به شهرستان را کاری غیر کارشناسی تلقی می نماید و دولت را به عدم هماهنگی با مسئولین شهری (که امام جمعه محترم شهرستان بابلسر، یرخی از آنان را افرادی ضعیف النفس خواند که با عملکرد بسیار ضعیف خود سعی در کمرنگ نمودن عملکرد خوب دولت خدمتگذار دارند. ـ به نقل از روزنامه کیهان) محکوم می نماید.
از یک سو کار تقسیمات کشوری را کاری بزرگ می خواند که حمایت بالغ بر یکصد نماینده محترم مجلس از رئیس جمهور را در پی دارد و از سویی دیگر ارتقاء بخش فریدونکنار به شهرستان را موجب نگرانی مردم تلقی می نماید!
حال این طور سوال مطرح می شود که: نگارنده محترم! با این اوصاف مرغ همسایه غاز است یا مرگ فقط برای همسایه؟! سوال دیگری که در اینجا می توان مطرح نمود این است که: کدام مردم نگرانند؟ چند درصد مردم بین فریدونکنار و بابلسر فرق قائلند؟
آیا در زمان مرحوم مهندس مجدآرا، فقط اهالی قدرشناس فریدونکنار به ایشان رای دادند یا مردم فهیم بابلسر و بخش های دیگر نیز به او رای دادند؟ـ مهندس مجدآرایی که هاشمی رفسنجانی در تعریف از ایشان فرمود: اگر ما ده نفر مانند ایشان داشته باشیم غمی نداریم. ـ
آیا آقای مقداد نجف نژاد فقط با رای مردم قدرشناس بابلسر به مجلس راه یافتند یا مردم فهیم فریدونکنار و بخش های دیگر نیز به ایشان رای داده اند؟ آقای دکتر روحی با چند هزار رای به مجلس راه پیدا نمودند؟ آیا همه این آراء متعلق مردم فریدونکنار بود یا مردم عزیز بابلسر و بخش های دیگر نیز به ایشان رای داده اند؟
پس کوتاهترین نتیجه ای که می توان از کلام فوق گرفت این است که: عده ای برای رسیدن به مطامع دنیایی خویش، مردم را به جان هم می اندازند. وگرنه بابلسری ها هم آنانی اند که در زیر بیرق حسین (ع) سینه می زنند و فریدونکناری ها نیز همچنین.
پرسش دیگری دارم، چرا مسئولینی که شما، عدم هماهنگی دولت با آنان را موجب تنش خوانده اید، یکبار و فقط یکبار به خود اجازه نداده اند که برای رفع تنش های پیش آمده، گام بردارند؟ اگر واقعا خواهان رفع تنش می باشید، ما به شما یک پیشنهاد و راهکار ارائه می دهیم: مسئولین محترم شهرستان برای یکبار، بچه هیئتی های فریدونکنار را در تاسوعای حسینی به بابلسر دعوت نمایند تا در معابر شهر دسته روی و عزاداری کنند و در عاشورای حسینی، بچه هیئتی های بابلسر را به فریدونکنار برای عزاداری و دسته روی در معابر شهر دعوت نمایند تا به برکت خون اباعبدا... الحسین (ع) این تنش ها برطرف گردد.
(البته از شهر بابلسر برادر مجید کریمی و از فریدونکنار هم اینجانب شبیه چنین کاری را انجام داده ایم که اثربخش هم بوده است و با هم پیمان برادری داریم. ایشان برای شرکت در محفل لاله های زهرائی در بابلسر از ما دعوت می کردند و ما برای شرکت در محفل تشنگان کوثر در فریدونکنار از ایشان دعوت می نمودیم).
نگارنده محترم، یکی از دلایل فراهم آمدن تنشها در منطقه را جداسازی شهرک های دریاکنار و خزرشهر از بابلسر می داند که اگر نویسنده محترم به رای هیات محترم دیوان عدالت ادارای که در همين وب لاگ و نيز در تاریخ 31/2/85 نیز در نشریه ماوی به چاپ رسیده بود عنایتی داشتند، متوجه می شدند حرفی را که بر جریده کاغذ رانده اند خلاف قانون است مگر اینکه نویسنده اغراض دیگری را مد نظر داشته باشد و یا اینکه قانون نداند.
اگر طور دیگری به مساله بنگرید باز در می یابید که برای ارتقاء بخش به شهرستان، حتما باید توسعه جغرافیایی صورت گیرد چه رسد به اینکه دریاکنار و خزرشهر از ابتدا، جزئی از بخش مرکزی فریدونکنار بوده اند و حق مردم فریدونکنار 10 سال غصب گردیده بود که رای دیوان محترم عدالت اداری بر این امر صحه گذارده است.
اما شاید نویسنده محترم انتظار دارد که قسمتی از دریا را خشک کنند و خاک بریزند به فریدونکنار اضافه نمایند. جالب اینجاست که نویسنده محترم در قسمتی از بیانات خویش آورده است که: این بخش ها از ابتدا زیر مجموعه بابلسر بوده اند!
به صحت و صقم قضیه کار ندارم ولی نکته اینجاست که: درست است که فریدونکنار زیر مجموعه بابلسر است، پس نباید ارتقاء یابد؟ شاید آرزو دارید تا ابد فریدونکنار بخش بماند و فراموش کرده اید که روزی هم بابلسر زیر مجموعه شهرستان بابل بوده و به همت والای مرحوم مهندس مجدآرا، بابلسر از بخش به شهرستان ارتقاء یافته است.
به اطلاع نویسنده محترم می رسانم که ایراد مسافتها و کیلومترشماری ها، برای دهه های گذشته بوده و علم، روز به روز در حال پیشرفت است و اگر به توانمندی دولت محترم نهم یقین دارید پس به خود بقبولانند که: دولت توانمند نهم برای رفاه مردم منطقه بسیار اندیشیده است که چنین تصمیمی را اتخاذ نموده و بس. و این حرف ها نزنند که موجبات نگرانی امام جمعه محترم و برخی دلسوزان نظام را فراهم نماید.
اعلام نظر کارشناسی نویسنده محترم مبنی بر اینکه: فریدونکنار با الحاق مناطق فوق الذکر به آن، باز هم حائز شرایط ارتقاء به شهرستان نیست، بسیار حائز اهمیت است. شاید نگارنده محترم نمی داند که فریدونکنار نقطه صفر مرزی شناخته شده است، دارای بندر چند منظوره بین المللی گردیده است و... که جا دارد از زحمات ریاست محترم جمهور در همین جا قدردانی به عمل آید.
در پایان ضمن اینکه از خداوند مسئلت دارم تا تفرقه افکنان را ریشه کن فرماید نویسنده محترم را به تقوی الهی و پرهیز از هرگونه تنش زایی دعوت می نمایم. و شعر زیر را به همه اهالی فهیم منطقه تقدیم می نمایم.
آن شب که جنگ دین و دون را پا نهادند/ دل را بـه مـردان لـب دریـا نـهـادنـد
دریـا دلانـی از تبـار تـرکـش و تـیـر/ شیـران در وقـت سحـر با آه شبگـیر
آری دورنگـی آن زمـان معنا نمی شد/ جز عشق چیـزی در دل ما جا نمی شد
شهری زه هجـران رخ نـوبخـت نالـد /شهری دگر بر حاج حسین خویش بالد
شهری که دارد در دل خود ذوالفقاری/ با یاد اسـحاقـی شـود شهـری بهاری
شهری که شد مشهدسر و عشق است نامش/ شهـری دگـر گـشته قـم مـازنـدرانـش
آری شـهیـدان خـدا یکـرنـگ بودند /با یک دلی با دشمنان در جنگ بودند
یـاران شهیدان ناظـر ایـن کـارزارنـد/ وحدت میان دوستان را خواستـارنـد
همشهریان این حرف نوبخت و بصیر است/ تا اتحادی هست دشمن سربه زیر است
آبـاد کـی گـردد دیـارم بـا دورنگـی/ یک دسته بودن پـاک سازد لکه ننگی
شهری که سرداران جنگـش نامـدارند/ زشت است بر خون شهیدان پا گذارند
فرستنده:شعبان آزادي - (shakerin2003@yahoo.com)
www.freidounkenariha.persianblog.ir
--------------------------------------------
يادداشت مورد بحث:
دولت نهم از آغاز فعالیت خویش نشان داده است به دور از همه جنجالها ، اهانتها و سنگ اندازیهای مخالفانش ، با رویکردی انقلابی ، به انجام وظایف معطل مانده دولت به دلیل عدم انجام آنها در گذشته ، پرداخته و در فرصتی کوتاه ، اقداماتی تحسین برانگیز را رونمایی کرده است . اقداماتی که برخی از آنها از نظر متخصصان و منتقدان و حتی برخی مسئولان غیر قابل اجرا می نمود. کارهای بزرگی همچون توزیع سهام عدالت ، طرح کارت سوخت ، کاهش سود بانکی ، گشودن دوباره مسیر دستیابی به انرژی هسته ای ، سفر به همه شهرستانهای کشور و آشنایی و تلاش در حل مشکلات و بسیاری دیگر از اقدامات زیر بنایی که آینده ای روشن و امیدوار کننده را پیش روی ملت تصویر می کند.
برگ برنده دولت نهم ، شخصیتی است که آن را از دیگر دولتها متمایز می نماید و آن وجود دکتر محمود احمدی نژاد بعنوان انسانی متفکر و صاحب سبک و نظر در تمامی امورات محوله است . شکاندن بسیاری از اقدامات غلط و روزمره شده در سیستم ادا ری کشور این واقعیت را محسوس تر می کند که هر چه سالها انجام گرفته دلیل بر صحت آن نیست و می توان با روشهای نوین ساختارهای ناکارآمد گذشته را در مسیر رفاه عمومی دگرگون کرد.
این رویکرد دولت در حل سریع بسیاری از مشکلاتی که سالها موجبات اختلافات و انحرافات و برجاماندن خسارات فراوان گردیده بود ، در تصمیم اخیر هیئت محترم دولت در خصوص تقسیمات کشوری نیز دیده می شود، کار بزرگی که با تشکر و حمایت 105 نماینده مجلس شورای اسلامی از ریاست محترم جمهوری همراه گردید.
اما مدتی است بحث تقسیمات کشوری در شهرستان بابلسر و الحاق بخشی از آن به فریدونکنار حرف و حدیثهایی را ایجاد کرده و موجبات نگرانی مردم منطقه را فراهم آورده است. این شهرستان بدلیل شرایطی خاص که در انتخاباتهای چند دوره اخیر نمایندگی مجلس شورای اسلامی بوجود آمده ، بعنوان شهرستانی حادثه خیز می نماید که حتی در آخرین درگیری در جریان انتخابات مجلس هفتم موجب برجای ماندن یک کشته و خسارات فراوان به اموال عمومی گردیده است.
با این توصیف تصمیم اخیر هیات محترم دولت در خصوص اعلام بخش فریدونکنار بعنوان شهرستان و تاسیس فرمانداری ، علی رغم اقدامی شایسته در کاهش این تنشها ، به دلیل عدم کارشناسی و دقت لازم و توجه به شرایط ، مقتضیات و مختصات اجتماعی و جغرافیایی شهرستان و همچنین عدم هماهنگی با مسئولان شهرستانی موجبات تنش های دیگری را فراهم آورده است به نحوی که با جدا سازی شهرکهای دریا کنار ، خزر شهر ، روستاهای رودبست و سادات محله و بخشهایی از روستای اوجاکسر که از ابتدا زیر مجموعه شهر بابلسر بوده و تمامی امورات آنها در محدوده بابلسر و ادارات آن حل و فصل می شده است ، موجب گردیده زمزمه آغاز تنشها و درگیریهای جدیدی به گوش برسد .
تا جایی که شنیده ها حاکی از این است شورای اسلامی شهر بابلسر با اعتراض و پیگیری این موضوع ، در صورت عدم بازگشت این مناطق به بابلسر تصمیم به انحلال شورای اسلامی گرفته است . از سوی دیگر مردم روستای اوجاکسر که تنها یک کیلومتر با بابلسر فاصله داشته و طی 27 سال پس از انقلاب و حتی قبل از آن تمامی امورات و مسائل اداری و غیر اداری آن وابسته به بابلسر می باشد ، با نگرانی شدید از اقدام دولت و الحاق روستایشان به فریدونکنار که حداقل 5 کیلومتر با آن فاصله دارند و موجب سلب رفاه آنان گردیده که این امر منافی جهت گیری و اقدامات دلسوزانه دولت نهم در حمایت ویژه از روستائیان است ، در اقدامی خود جوش و مردمی اعتراضات آرامی را با کمک شورای اسلامی روستا به گوش مسئولان شهرستان رسانده و اکنون در انتظار تصمیم گیری آنان هستند.
با توجه به این نکته که بخش فریدونکنار حتی با الحاق مناطق فوق الذکر به آن ، باز هم حائز شرایط جهت ارتقاء به شهرستان چه از نظر جمعیتی و چه از نظر مساحت نمی باشد لکن به نظر می رسد در صورت اصرار دولت به ارتقاء آن از بخش به شهرستان ، لزومی به جداسازی مناطق فوق الذکر از بابلسر ، همراه با تنش و درگیری ، وجود نداشته باشد.
در پایان ضمن تقدیر از اقدامات شجاعانه دولت محترم ، تقاضای دلسوزانه میشود تا مبنی بر کارشناسی صحیح و مبتنی بر اقتضائات شهرستانی ، دولت تجدید نظر دوباره ای در تصمیم اخیر خود ( با توجه به عدم اعلام رسمی آن ) نماید.
- پنجشنبه 23 اسفند 1386-0:0
درغگو در محضر خدا بايد پاسخگو باشي