کنسرت در محاق
عبدالحسین مختاباد گفت:با آنکه مازندرانی ام، وقتی میخواهم در زادگاهم کنسرت بدهم، با اشکال تراشیهای مقامات استان مواجه میشوم.
این حرف بی ربطی نیست که میگویند تهران مرکز همه چیز است. جریان اصلی سیاست و تجارت و ورزش و فرهنگ و هنر و صنعت در این شهر شکل میگیرد و دیگر شهرهای ایران یا اصولاً بی بهرهاند یا کم بهره.
در این میان موسیقی و اجرای صحنه ای آن خیلی بیشتر از سایر مقولات فرهنگ و هنری در مضیقه است.
بهطوریکه سهم خیلی از شهرهای ایران چیزی نزدیک به صفر ارزیابی میشود. بخشی از این اشکال به ساختار تمرکزگرای کشور مربوط میشود که تهران را به مرکز همه جریانات سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی تبدیل کرده و بخش دیگر هم از مشکلات خاص هنر موسیقی است که معمولاً دامن سایر مقولات را نمیگیرد. نوشته زیر کم و کیف اجرای زنده موسیقی در شهرستانها را با همفکری چند تن از فعالان موسیقی کشور بررسي كرده است.
شیراز، اصفهان، تبریز، کرمانشاه، مشهد و اهواز که جمعیتی میلیونی را در دل خود جای داده اند، از داشتن یک سالن هزار یا 2 هزار نفری مناسب موسیقی محروماند.
سید عبدالحسین مختاباد، آهنگساز و خواننده موسیقی سنتی از نبود سالن بزرگ مناسب موسیقی در شهرستانها اشاره میکند و میگوید:«شاید در شهری مثل اصفهان سالنی بالای هزار نفر پیدا شود ولی در 80 درصد شهرهای کشور چنین امکانی وجود ندارد و در نتیجه مکانهایی مثل استادیومهای ورزشی، کاربری هنری پیدا میکنند که مشکلات متعددی دارند، از جمله سرما و گرما و صداهای مزاحم.
مشکل صدابرداری هم در چنین مکانهایی به مراتب بیشتر جلوه میکند و از کیفیت کار به شدت میکاهد.»
اگر از کمبود یا نبود امکانات زیربنایی همچون سالن و تجهیزات صدابرداری بگذریم، مشکل مدیریت فرهنگی خودنمایی میکند.
عبدالحسین مختاباد که چند اجرای موسیقی در شهرستانها را تجربه کرده است، میگوید :«مسئولان محلی اهمیتی به اجرای موسیقی نمیدهند.
نه تنها کمک نمیرسانند، بلکه گاه سنگ اندازی هم میکنند.
خود من با آنکه مازندرانی ام، وقتی میخواهم در زادگاهم کنسرت بدهم، با اشکال تراشیهای مقامات استان مواجه میشوم.
هر کدام از منظری به کار ما ایراد میگیرند. برای مثال میگویند کنسرت باعث شلوغی و قاطی شدن زن و مرد میشود. آیا در تجمعات دیگر چنین نمیشود؟»
یکی از نتایج زیانبار کم توجهی به موسیقی شهرستانها، عدم آگاهی مردم نسبت به مقوله کنسرت است. اینکه آیا کنسرت همان جنگ شادی است یا چیز دیگر، هنوز برای خیلی از مردم، تعریف نشده است.
عبدالحسین مختاباد این مسئله را ناشی از کاستیهای دنباله دار میداند و میگوید:«وقتی امکان اجرای موسیقی زنده برای توده مردم وجود نداشته باشد، طبیعتاً آنها شناخت صحیحی از موضوع ندارند و فرهنگ کنسرت رفتن را پیدا نمیکنند.
در نتیجه به فرض حل سایر مشکلات مربوط به اجرای موسیقی در شهرستانها، ناچاریم با این موضوع هم کنار بیاییم.»(hamshahri)