درباره ضرورت انتشار مجموعهی پژوهشهایی درباره کرانههای دریای کاسپین
در شماره ششم «پژوهشهایی درباره کرانههای دریای کاسپین» علاوه بر مقالههایی در باره اساتیر ایران، زبانشناسی و گویشهای ایرانی، مطالبی در باره باستانشناسی ایران، افغنستان، آسیای مرکزی گزارشهای تحلیلی آمده است. ضمن آن که در حوزه هنر بخش نخست هنر مازندران باستان (دوران پارینه سنگی ، میان سنگی و نوسنگی) و هم چنین گفتارهایی در باره رقص آستیانی، بازماندگان هنر گوسانی، موسیقی مازندرانی (در باره واژه لاره) وموسیقی استان سمنان آمده ... است.
مازندنومه، طیار یزدان پناه لموکی: کار ما به لحاظ علمی–پژوهشی به عنوان یک رویکرد راهبردی در منطقه مورد پژوهش (حوزه دریای کاسپین) از کنار دیوار چین تا قفقاز، در چهار حوزه تاریخ اقوام، فرهنگ، هنر و زبان، بر پایه چگونگی شکل گیری جامعه انسانی و قومی و نیز مهمتر بررسی چگونگی نوع مناسبات انسانی بین طوایف و قبایل مد نظراست.
از جمله مهم ترین موضوع مورد بررسی این دفتر به نگاه ما، درباره ی تاریخ شکلگیری مناسبات همزیستی مسالمتآمیزاست که نخستین تجربه این گام بلند، ازعصر کاسیهای ساکن در مازندران باستان با آسیای مرکزی (دوره فلز حداقل از اواخر هزاره پنجم تا هزاره دوم پیش از میلاد) برداشته شده است که بر اساس آن، داشتن ارتباط اقتصادی، علمی، فرهنگی و هنری، برخورداری از تجربیات دانش یکدیگر، مناسبات قومی، پذیرش اقوام کوچی، تاثیر پذیری فن ساخت، مهندسی ذوب، قالب سازی، پیکرتراشی، سفال گری، به کار گیری رنگها، شکلیابی نماد ها و... در دوره های یاد شده و حتی پیش تر، از نیمه دوم هزاره ششم پیش از میلاد پایهگذاری شده است .
شایسته اشاره است که اگر بنا به ضرورت های جبری، آن اتحاد و همزیستی نخستین، از کف کار ، به ویژه صنعت عصر نوسنگی، در دوره توسعهیابی دامداری و کشاورزی برخاست و قد برافراشت و فرهنگ و زبان زمان خود را آفرید. به نمونه آگاهانهتری در دوره تاریخی به ویژه پس از شکلگیری جاده ابریشم قدیم، در نخستین سده های میلادی، میتوان اشاره کرد که به صورت یک خط بارزگانی، دیپلماسی، فرهنگی و هنری و... که از هند و کاشغر، آسیای مرکزی، ایران و... در عصر کوشانیان (از سال 50تا 220 میلادی ) بین سه امپراتوری «هان در چین "»، امپراتوری کوشانیان (با محدوده ارضی از هندوستان، آسیای مرکزی، از سغدیانا، گرفته تا افغانستان مرکزی، شرقی، جنوبی، ماورالنهر) وامپراتوری روم برقرار شده بود، به اوج شکوفایی خود رسید.
گفتنی است پیش از این درباره دو قوم قدرتمند باستان (کاسی ها و هوریانی ها با تمام اقوام خرد و کلانی که با نام آن دو نامبردار بود ند و منشا پیدایی آنان را دانشمندان قوم شناس، کرانه جنوبی دریای کاسپین دانستهاند (از اواخر هزاره پنجم به این سو) به صورت دو گفتار مستقل از هم، در همین «مجموعه مشترک مستقل» آورده شد.
با این یاد آوری که هیچ سند متقنی به ویژه ژنتیک در باره قوم و یا اقوامی پیش از کاسیها در مازندران در دست نیست که آیا حضور انسان های هوشمند که از هزاره یازدهم به این سو تا شکلگیری قوم در هزاره هشتم پیش از میلاد که در گزارش های باستان شناسی آمده و تا اواخر هزاره پنجم پیش از میلاد (آغازحضور اقوام کاسی) تداوم داشته، آیا نیای قومهای کاسی و هوریانی در کرانه جنوبی دریای کاسپین بوده اند، یا این که آنان نسل و نژاد و زبان دیگری داشتند.
در واقع پژوهشهای باستان شناسی در این باره بسیار نارساست، با این تقریر که مناسبات آن اقوام با همسایگانشان و تاثیر و تاثر آنان نسبت به یکدیگر، بنا به یافتههای باستانشناختی از هزاره ششم به این سو انکار ناپذیر است.
شایسته یاد آوریست، رد پای تاریخی وجود انسان های دوران کهن سنگی را که به طور پراکنده در مازندران باستان بنا به کاوش های باستانشناسی به دست آمده، نمیتوان از نظر دور داشت. گرچه پراکندگی انسان های دوران کهن سنگی به نسبت در این منطقه و غالب مناطق جهان، مصداق عام دارد .
علاوه بردو قوم یاد شده، پرفسور الکساندر بویارف( آمده دردفتر ششم) بر این نظر است که اقوام هندو-اروپایی در دوران «کهن سنگی» در آسیا بودند (جنوب سیبری، کوههای آلتایی، سایان و پیرامون دریاچه بالکان و در هند) و در «میان سنگی» و «نوسنگی» به اروپا کوچیدند.
دیگر آن که به لحاظ ژنتیک اورالیها نه با ترکها و نه با هندو اروپایی ها پیوندی ندارند. بودباش نخستین آنان در جنوب سرزمین چین بود که در 20 الی 15 هزار سال پیش، بازماندگان آنان به جنوب سیبری کوچ کردند. ترک ها که برجسته ترین آن ها سرخ پوستان امریکایی اند از جنوب سیبری بر خاسته بودند شاید ازآسیای مرکزی، آنان صنعت سنگ را به عنوان یک فرهنگ در عصر حجر در منطقه رقم زدند .
در مورد زبانهای اقوام یاد شده پرفسور بویارف بر آن است: «در باره زبان کاسیت ها (کاسی ها)، هیچ چیز روشن نیست ... به احتما ل زیاد هوری (هوریانی) اند.»
از آنجایی که در باره زبان هر دو قوم (کاسی و هوریانیهای غیر ایرانی) در مباحث یاد شده با نام زبان کاسی ها پرداخته شد، از بازگویی مجدد آن پرهیز می شود. درباره سارماتهای خاوری بر آن است که از بازماندگان آریایی ها نیستند. البته این نگاه مشمول سارماتهای جنوب اورال، نمی شود.
در ادامه مولف می افزاید: بازماندگان تیرههای آریایی، اکنون در بخش خاوری هند و تیره های ایرانی کوچی در بخش شمال باختری آن سر زمین به سر می برند. اشکانیان، بلخیها ایرانی تبارند که با تورانیان خویشاوندی داشتهاند
با توجه به آرایش مختصر و کلی قدامت قوم های کهن در منطقه ی گسترده و پردامنهی حوزه دریای کاسپین، جا دارد به امپراتوری کوشانی به عنوان فراهم آورنده امنیت و ثبات سیاسی در نخستین سده های میلادی اشاره شود که برآیند آن عامل پیدایی مناسبات نوین اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و هنری ... با دو امپراتوری دیگر (چین و روم) شد.
روشن است امپراتوری روم در این دوره بسیار ثروتمند بود و مشتاق پارچههای ابریشمی چین و عطریات و ادویه جات هند بودهاند. از این رهگذر طلای زیادی به بازار دو امپراتوری (کوشانی و هان در چین) ترانزیت می شد.
درباره تاثیر اتحاد سه امپراتوری، از روم تا چین که از طریق خشکی و دریا با یکدیگر در ارتباط بودند حاصلش در بخش سیاسی یک نظام واحد توافق شده بر پایه بردباری، دگر پذیری و همزیستی مسالمت آمیز بود که با داشتن چنین پروتکلی (قرار داد بین مقامات عالی رتبه سه امپراتور) هیچ برتری ایدئولوژیک به ویژه دینی حاکم بر روابط آنان نبود، به ویژه حاکمان کوشانی به عنوان حلقه ارتباط دو امپراتوری شرق و غرب از همه ی نحله های فکری و فرقه های مذهبی پشتیبانی می کردند.
به کار گیری چنین سیاستی موجب ثبات نسبی آزادی به ویژه باورهای دینی شد. ساخت بناهای مذهبی، نیایشگاهها ، معابد الاههها، آزادی مبلغان مذهبی از راهبان و کاهنان بودایی، زرتشتی و خدایان محلی، عرصه ای یافتند.
نکته قابل مکث آن است که وجود جریان ها و نحله ها ی دینی به معنای نابودی و حذف باور ها، آداب و سنت های یکدیگر نبود
در بخش فرهنگ در هم آمیزی و پویایی، جلوه برجسته ای یافت سنت های مشترک در فرهنگ ها پدیدار شد و حتی بر روی سکه های این دوران سی تن از خدایان اقوام مختلف ثبت شد.
فرهنگهای محلی نیز مجالی برای حضور یافتند. در هنر، سنت های رومی (بیزانسی) ایرانی، تخارستانی و سغدی گسترش پیدا کرد. هنرهای تزئینی اززرنگاری، گوهر کاری، دانه نشانی، زیور آرایی، نگارگری و نیز ساخت تندیس های خدایان، گچبری، پیکرتراشی به ویژه ساخت پیکره خدایان در سیما و هیات های انسانی... نمود پیدا کرد
به لحاظ خط و زبان باید گفت شش نوع خط از باختری، یونانی، هندی، براهمی و خروشتی، سغدی و پارتی اشکانی رایج بود. زبان سغدی زبان رسمی گفتوگوها به ویژه در زمینههای بازرگانی نقش مهمی ایفا میکرد
آنچه مختصر در باره دومین تجربهی گرانسنگ همزیستی مسالمت آمیز بین خلق ها، اقوام و ملل مطرح شد، بیش تر می تواند بیانگر این نکته مهم باشد که ضرورت پایه گذاری این دفتر و کوشش در راه شناخت اقوام، فرهنگ، هنر و زبان منطقهای به چنین گستردگی، امری تصادفی و باری به هرجهت نیست. دانشمندان و اندیشمندان مجموعه مشترک با رویکردی انسانی روی مناسبات پیوند فرهنگ ها... به دور از هر تنشی اندیشه می کنند. با این آگاهی که مردم منطقه مورد نظر حد اقل نسبت به دو تجربه یاد شده، دوهزار سال از آنان در همه عرصه ها پیشرفته ترند .
همان طور که پیش تر اشاره شد، کار ما در بخش مناسبات علمی–پژوهشی ، در حوزه دریای کاسپین آغاز سومین تجربه است که در سال 1394 ( 3015 میلادی ) پایه گذاری شده است و تاکنون ادامه دارد.
محصول آن شش دفتر در 5 مجلد است که بیش از 150 مقاله و نزدیک به سه هزار صفحه را در بر دارد.
شورای علمی آن از زبده ترین شخصیت های علمی–پژوهشی منطقهاند و حتی برخی در محافل علمی–پژو هشی جهان آوازه و مقام بلندی دارند. گفتنیست دهها دانشمند و اندیشمند این حوزه در تدوین این مجموعه مشارکت فعال دارند و تاکنون مجلد نخست این دفتر کتاب سال مازندران شد و همچنین از طرف انجمن مفاخر ایران و پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات ایران لوح افتخار دریافت داشت .
شایان ذکر است در این شماره (ششم) علاوه بر مقالههایی در باره اساتیر ایران، زبانشناسی و گویشهای ایرانی، مطالبی در باره باستانشناسی ایران، افغنستان، آسیای مرکزی گزارشهای تحلیلی آمده است. ضمن آن که در بخش یاد کردها از دانشمندانی مانند دکتر آزا ... کریم اوا، دکتر محسن ابوالقاسمی، استاد پرویز شهریاری و هنرمند برجسته مازندرانی تبار گیلان، فهیمه اکبر(سیمین اسفندیاری) سخن رفته است.
در حوزه هنر بخش نخست هنر مازندران باستان (دوران پارینه سنگی ، میان سنگی و نوسنگی) و هم چنین گفتارهایی در باره رقص آستیانی، بازماندگان هنر گوسانی، موسیقی مازندرانی (در باره واژه لاره) وموسیقی استان سمنان آمده و در فصل فرهنگ به جشن ختنه سوران از رودبار تا تاجیکستان و قفقاز ... و در پایان به یادمان ها اختصاص دارد که از زنده یادان دکتر جلال ستاری، دکتر محمد رضا باطنی، نجف دریا بندری سخن رفته است ...
*دفتر ششم در یک نگاه:
📗 پژوهشهایی درباره کرانههای دریای کاسپین (دفتر ششم)
🖌 نویسنده: جمعی از نویسندگان
🔗به سرپرستی: طیار یزدانپناه لموکی
📌ناشر: پژواک فرزان
📎چاپ اول: 1400
💳 قیمت: 225,000 تومان