تعداد بازدید: 2009

توصیه به دیگران 3

دوشنبه 2 خرداد 1401-12:59

نظری بر مستند «هنوز در سفرم» ساخته محمد علی سجادی فیلمساز کهنه‌کار آملی

قطاری که سیاست می برد و چه خالی می رفت ...

سجادی در «هنوز در سفرم» تلاش کرده از تمام منابع صوتی، تصویری و مکتوب موجود در ارتباط با سپهری در مستند بلند خود بهره ببرد.


مازندنومه، علی احسانی: پرسه‌زنی حوالی حیات هنری «سهراب سپهری» شاعر نامی معاصر با جادوی تصویر در یک بازه زمانی حدود 7 سال (1393-1400) به همت «محمد علی سجادی» سینماگر آملی رقم خورده است.  ماحصل این مستند 90 دقیقه ای در گونه مستند اتوبیوگرافی قابل بررسی است.

در زمانه ای که بشر در جبهه تنازع برای حیات و زور آزمایی با ممات با انواع بیماری های خوش خیم و بد خیم مواجه است و به برکت پیشرفت دوربین های کوچک خانگی و ایضا حرفه ای، فیلمساز به سیاق دوربین- قلم مرحوم «ژیگا ورتوف» خود آستین همت را بالا زده و دغدغه های تصویری (التفات به نقاشی) و ادبی (یادداشت ها و دفترچه های شعری) را در نگاه تصویری و ادبی شاعر معاصر مرور کرده است.

سجادی در «هنوز در سفرم» تلاش کرده از تمام منابع صوتی، تصویری و مکتوب موجود در ارتباط با سپهری در مستند بلند خود بهره ببرد. آنچه که آشکار است در این پروسه روایی او همتش را در مصاحبه افراد مرتبط با سپهری متمرکز کرده تا از وجوه مختلف به منش و مرام سپهری در زندگی و خلق آثار تصویری و ادبی وی نزدیک شود.    
آنچه که شاید در بستر زیرین فیلم جاری و ساری است و به نوعی فیلمساز مازنی زیرکانه در مصاحبه با افراد و بازخوانی رخدادهای زمان حیات سپهری به آن نقب می زند نقد مناسبات سیاسی همعصران سپهری و چالش های مخالفان و منتقدان او به بهانه سبک کاری اوست که خلاف جهت جریان جامعه بسان یک رودخانه آرام به سر منزل مقصود می رفت.

مستندساز از میان مصاحبه های خود به مخاطب القا می کند که برخلاف نظر منتقدان «سپهری» دغدغه جامعه داشت و هیچ گاه هم بی تفاوت از رخدادهای پیرامون عبور نمی کرد. فیلمساز با مرور سفرهای سپهری به فرنگ مانند نمایشگاه نقاشی در فرانسه (1348)، سفر به امریکا (1349) و سفر به یونان و مصر (1352) و قیاس او با سایر هنرمندان زمانه اش او را هنرمند جهان – وطنی تعبیر می کند که دغدغه هایش مرز و زمانه نمی شناخت.

هر چند که فیلمساز در بررسی آثار سپهری در دو حوزه نقاشی و شعر به نوعی می خواهد موازنه و هم آوایی برقرار کند اما خود آثار مبین این هم سویی و هم آوایی نیستند و می توان این گونه تعبیر کرد که اشعار و نقاشی های سپهری نمایشگر دو وجه شخصتی او در زمان های متفاوت حیات او هستند.

سپهری در دوران حیات خود رویه درویش واری پیشه کرده بود و مادیات در زندگی او محلی از اعراب نداشت اما طنز ماجرا اینجاست که یکی از تابلوهایش در سال 97 توسط لیلی گلستان به مبلغ 5 میلیارد و صد میلیون تومان در حراج تهران به فروش می رود. او که نگران گِل نشدن آب و نوشیدن چند جرعه آب توسط کبوتر بود منتقدان سرسختی نیز داشت که برخی از سر ِحسادت و برخی از نادانی او را می نواختند.

البته سجادی در مصاحبه هایش بیشتر با موافقان مرام و مسلک سپهری باب گفت و گو را پیش برده و از منتقدانش کمتر ردی در فیلم می توان دید. نکته ای که در باب برخی از مصاحبه ای سجادی می توان ذکر کرد اندکی بی نظمی و کج سلیقگی وی مرتبط است. بخصوص در مصاحبه با شمس لنگرودی که در منزلش انجام شده ، دوربین روی دست سجادی در مقام ثبت کننده تصویر آنقدر لرزش دارد و تصاویر به نوعی کج و معوج است که مخاطب یاد فیلم های بلند جنایی خود سجادی می افتد.

در بخشی که سجادی در محوطه باز (حیاط خانه) با دکتر سلاجقه گپ و گفت دارد آن قدر صدای محیط پیرامون بر فضای مصاحبه سنگین است که صدای خود دکتر در این هجمه صدایی شنیده نمی شود و محلی از اعراب ندارد. در بخش هایی از فیلم شتاب زدگی و شلختگی صوتی و تصویری عیان است و بر کلیت اثر سنگینی می کند. اما دربخش های دیگر هم سنجیدگی و پختگی در روایت عیان است.

یکی از منسجم ترین مصاحبه های فیلم گفت و گویی است که مستندساز آملی با «پرویز کلانتری» انجام داده که چه از لحاظ جای دوربین و موقعیت های متنوع تصویری و چه از منظر نوع داده های تازه ای که کلانتری درباره سپهری به مخاطب ارائه می دهد، بسیار با فیلم چفت شده است. مضاف بر این که سیاه سفید کردن این بخش از فیلم خود تنوع دیداری فیلم را رقم زده است.   

استفاده از نامه نگاری های سهراب با دوستانش و بهره بردن فیلمساز از شیوه میان نویس های متعدد خود بر غنای روایی اثر افزوده است. در بخشی از فیلم مستند ساز به قیاس مرام و مسلک سپهری و «فروغ فرخزاد» تمرکز می کند که این قیاس و موازانه،  ای کاش انجام نمی شد. از منظر ادبی شاید این دو شاعر سبک روایی به ظاهر مشترکی داشتند؛ ولی در منشور نگاه آن دو به زندگی، اجتماع و دغدغه ای انسان معاصر هر دو شاعر مرزهای تازه ای را درنوردیدند که قابل قیاس نیست و نگاه سجادی به این دو هنرمند در این مستند که به زندگی سهراب سپهری نظر دارد بی شک کفه موازنه را به سمت سپهری سنگین تر کرده است.    

دریچه فیلم با صدای خود سجادی در مقام راوی در جاده کاشان – قم به جمال بیننده گشوده می شود. تم سفر از همان ابتدای اثر بخوبی در روایت رسوب کرده، سفرهای سهراب به نقاط مختلف کشور و سفرهای خارجی او و تمرکز فیلمساز بر این بخش از زندگی شاعر در مصاحبه های فیلمساز نیز مهم لحاظ شده و به این تم سفر نیز توسط سینماگر نقبی زده می شود.  

دریچه فیلم به نوعی با تکمیل پرتره سهراب که خود فیلمساز نقش شاعر را بر بوم می زند بسته می شود و این که سجادی نقاش زبردستی است و نمایشگاه های متفاوتی در کشور برپا کرده از دغدغه ها و دل مشغول های متنوع این هنرمند باسابقه مازنی خبر می دهد. اما در مستند «هنوز در سفرم» به نظر می رسد ای بخش از هنرنمایی خود سینماگر از فیلم بیرون زده و به تعبیری لایتچسبک است، ای کاش فیلمساز قاب پایانی فیلم را به صوتی از سهراب یا تصویر یکی از تابلوهایش مزین می کرد. به هر روی تلاش سجادی در به ثمر رساندن این مستند اتوبیوگرافی و صرف چندین سال از عمر خود بر آن قابل ستایش و احترام است.
                



    ©2013 APG.ir