خطر دو پاره شدن جنگل هیرکانی در شرق مازندران
محمد عظیمی ،مدیر انجمن دوستداران میراث فرهنگی هوتو
ما ساکنین کهن ترین زیستگاه بشریت هستیم و سرزمین ما به تمامی، میراثی گرانبها است و هر گونه غفلت در حفظ و نگهداری مظاهر آن خیانتی بزرگ به کره ی زمین محسوب خواهد شد.
سرزمینی که مردمانش در آغوش جنگل و دریا می زی اند و از بازماندگان انسان متفکر عصر نئاندرتال محسوب میشوند که نشانه های حضور این افراد در غار هوتو و کمربند به دست آمده است.
حضور دریاچه ی مازندران به عنوان بزرگترین دریاچه ی جهان، بازمانده ی دریای بزرگ تتیس بوده که از نواحی مرکزی آسیا تا جنوب شرقی اروپا گسترده شده است.
آب اين درياچه از سطح آب درياهاي جهان، 1/26 متر پايين تر است و با چندین شبه جزیره، نقش مهمی در تداوم زیستی جانوران و پرندگان مهاجر جهانی داشته و شبه جزیره میانکاله به عنوان دومین زیستگاه بیوسفری از موقعیت ویژه ای در جهان برخوردار است. در بخش جنوبی دریاچه مازندران حضور کوه البرز خودنمایی می نماید و در باور اسطوره ای ایران، مرکز جهان محسوب می شود.
بام بلند ایران همچون سیمرغی ست که بال های خود را با مهربانی و سبزینگی گشوده است و این مهربانی با سلسله جبال تناورش از جنگل استان گلستان تا منطقه هیرکن جمهوری آذربایجان گسترده شده است و فرزندانش را از دامن سبز خود سیراب می کند.
امروزه در زبان انگليسي به درياي خزر، كاسپين و هيركانين هم گفته ميشود و اين جنگلها به نام جنگلهاي هيركاني خوانده ميشوند. جنگلهاي هيركاني ايران جزو جنگل هاي بازمانده از دوران سوم زمينشناسي بوده و با توجه به اینکه در دوران چهارم، يخبندان جهان را فرا گرفت و تمامي جنگل هاي اروپا از بين رفتند، توانست به حیات خود ادامه دهد.
آنچه امروزه در اروپا ديده ميشود جنگل هاي جواني است كه متعلق به بعد از دوران چهارم زمينشناسياند. به اعتقاد بسياري از كارشناسان، اين جنگلها قابليت تبديل شدن به موزه طبيعي را دارند. از لحاظ تقسيم بندي جهاني، جنگل هاي هيركاني شمال جزو جنگل هاي پهن برگ خزان كننده با اقليم نيمه مديترانه اي مرطوب هستند. ميانگين بارندگي آنها ساليانه از 600 ميليمتر در شرق ( گرگان ) تا دو هزار ميليمتر در غرب جنگلها ( بندر انزلي ) در نوسان است.
جنگلهاي شمال ايران داراي 80 گونه درختي ، 50 گونه درختچهاي و صدها گونه علفي يكساله و چند ساله هستند. از مشهورترين درختان آن ميتوان راش، بلوط، توسكا، ممرز، افرا، انجيلي، نارون، زبان گنجشك، گيلاس وحشي، بارانك، سرخدار، نمدار، شمشاد، لرگ، ليلكي، خرمندي، آزاد، انجير و ... را نام برد.
از درختچههاي اين جنگلها نيز ازگيل زالزالك، زغال اخته، آلوچه وحشي، انار، جل، خاس، كوله خاس، سيب وحشي و ... قابل ذكر هستند. قديميترين آماري كه از مساحت جنگلهای شمال ایران وجود دارد، در حدود 50 سال پيش برآورد شده و طبق اين آمار، مساحت اين جنگلها در آن زمان سه ميليون و چهارصد هزار هكتار بوده است و اکنون به حدود یک ميليون و هشتصد و چهل و هشت هزار هكتار رسيده است. جنگل هایی که از گلیداغی در شرق آغاز می شود و تا آستارا در غرب امتداد می یابد.
جنگل های هیرکانی آذربایجان در حدود هیجده هزار هکتار می باشد. بنابر آمار، در سال ۱۳۴۰ میزان پوشش جنگلی ایران ۱۸ میلیون هکتار و از این میزان ۷/۳ میلیون هکتار سهم جنگلهای هیرکانی بود، اما هم اکنون کل پوشش جنگلی ایران ۷/۱۲ میلیون هکتار بوده و ۷/۱ میلیون هکتار آن سهم جنگلهای هیرکانی است.
سوال این است که ۶ میلیون هکتار اراضی جنگلی در طی ۴۴ سال اخیر چگونه از بین رفته است؟ براساس تحقیق کارشناسان محیط زیست، گياهان و درختان اين جنگل جد و نياي جنگلهاي اروپايي محسوب ميشوند و اگر كسي بخواهد بر روي تاريخچه ی جنگلهاي اروپايي تحقيق كند، ابتدا بايد به اين منطقه بيايد كه متاسفانه حجم كمي از آن باقي مانده است.
اين نوع جنگل را بجز کرانه های دریای مازندران و قسمتهاي كوچكي از آذربايجان در هيچ جاي دنيا نميتوان يافت. جنگل خزري هيركان كه از منطقه هيركن جمهوري آذربايجان شروع و تا استان گلستان در ايران ادامه دارد، با قدمت 40 ميليون سال يكي از ارزشمندترين جنگلهاي جهان است. اين در حالي است كه جنگلهاي اروپا به گفته كارشناسان تنها 11 هزار سال قدمت دارد.
از منظر گردشگری، بیشتر جهانگردانی که جذب این جنگلها میشوند دیدگاهی علمی دارند و این جنگلها مانند فسیل زنده هستند. درختان و گونههای گیاهی موجود در این جنگلها در اروپا به صورت فسیل یافت میشوند و زندگی این گیاهان برای تمام دنیا ارزشمند است. کشف قدیمیترین گیاه آوندی دنیا در کنار هتل رامسر نمونه ی گویایی از این اهمیت بوده و به قول دکتر آقاجانی، استاد محیط زیست دانشگاه: (اگر این اتفاق در کشور دیگری افتاده بود، ارتش آن کشور برای حفظ این گیاه بسیج میشد، زیرا این گیاهان نادر نه فقط ارزش زیستمحیطی دارند، بلکه منبع درآمد کشور از طریق جذب گردشگران خارجی خواهند شد).
این استاد دانشگاه، گردشگران جنگلهای شمال را به سهدسته تقسیم میکند و میگوید: "بخشی از این گردشگران، گیاهشناسانی هستند که برای دیدن گونههای نادر گیاهی موجود در جنگلهای هیرکانی به ایران میآیند.
دسته دوم توریستهای عمومی هستند که بیشتر از کشورهای آسیای میانه و خاورمیانه به ایران میآیند، چرا که آسیای میانه و خاورمیانه در منطقهیی خشک واقع شده و ایران نزدیکترین کشور در این منطقه است که جنگل دارد.
گروه سوم نیز ایرانگردهایی هستند که برای بازدید گیاهان خاص، کمیاب، حیاتوحش و یا اماکن تاریخی و تفریح به ایران سفر می کنند".
بی شک تا هنگامی که ارزش جنگلهای هیرکانی و گونههای گیاهی نادر و قدیمی این جنگلها برای متولیان امور روشن نشود و راهی برای حفظ این گونهها و تبدیل جنگل به یک موزه نیابند، راهی نیز برای جذب گردشگر خارجی نخواهیم یافت.
ثبت جهانی جنگل هیرکان از سوی مرکز میراث جهانی یونسکو یکی از راه های توجه به این میراث جهانی و توجه علمی نسبت به حفظ و نگهداری آن است. اقدامی که می تواند آخرین بخش باقیمانده از جنگل هایی که در گذشته دور از کنار دریا تا کوه امتداد داشت را دریابد و از نابودی بسیاری از گونه های گیاهی و جانوری جلوگیری کند. باید اذعان کرد که به علت عدم آگاهی از اهمیت جنگل ها و نبود کارشناسان متخصص و کوته بینی متولیان امور، بخش اعظمی از جنگل های شمال در حال تخریب ونابودی می باشد.
متاسفانه يكي از وظايف سازمان منابع طبيعي، بهرهبرداري از جنگلهاي كشور است درحالي كه چنين امري در هيچ جاي دنيا مرسوم نيست و بهرهبرداري فقط از جنگلهاي دست كاشت و مصنوعي انجام ميشود. کارشناسان، بهرهبرداری بیرویه شرکتهای بهرهبردار از جنگلها، قاچاق چوبهای جنگلی، حضور بیش از حد دام در جنگل و مرتع و تبدیل جنگل به اراضی کشاورزی و باغی را از عوامل تخریب جنگلها میداند.
به گفته معاون حفاظت و امور اراضی اداره کل منابع طبیعی منطقه ساری، در سالهای ۱۳۵۶ تا 1358 بیشترین تجاوز به عرصههای جنگلی توسط قاچاقچیان چوب در جنگلهای شمال کشور صورت گرفت و بیش از ۵۰۰ هزار هکتار از عرصههای جنگلی بخصوص در مناطق روستایی مورد استفاده قرار گرفت و افراد ناآگاه، جنگلها را تبدیل به زمینهای کشاورزی، باغ و مناطق مسکونی میکردند.
پروژه آزادراه شمال که با گذر از جنگل های حساس و شکننده البرز مرکزی به اجرا درآمد و استقرار بیش از پنجاه معدن زغال سنگ در سطح تقریبی بیش از ۶۰ هزار هکتار از جنگل های شمال کشور، احداث چندین سد مخزنی در نواحی جنگلی و تخلیه زباله های شهری در جنگل از جمله خطرات پیش روی جنگل های هیرکانی می باشند.
از سوی دیگر احداث و نگهداری شبکه جاده های جنگلی در طرح های جنگلداری با درجه ها و کیفیت های مختلف، فارغ از اینکه طراحی آنها تا چه میزان با اصول و موازین علمی و فنی منطبق بوده است، یا اینکه پراکنش آنان چگونه بوده یا از چه نوع جاده یی به شمار می آیند از بلایای حضور انسان و شکار بی رویه حیوانات و تخریب جنگل محسوب می شود.
برای مثال در حوزه جنگل های مازندران (ساری) بالغ بر دو هزار هکتار جاده جنگلی احداث شده است که تحقیقاً عدم راهداری درست و نگهداری لازم از آنها، منشاء بروز بسیاری از فرسایش ها و سرآغاز هدایت جریان های سیلابی به پایین دست شده و به دلیل فقدان مرمت و راهداری مناسب و تنها با کاربرد حمل محموله های چوبی از جنگل های تحت بهره برداری استفاده و کاربرد قطعی آن نیز مدنظر بوده است.
از آخرین اتفاقات نگران کننده در مورد تخریب جنگل های شمال کشور، ایجاد جاده ای چهار بانده از بندر شهید هاشمی نژاد بهشهر به شهرستان دامغان است که تحت عنوان کریدور شمال – جنوب، قصد دارد تا 60 کیلومتر از مسیر جنگلی را با عرض یکصد و پنجاه متر ایجادنماید. متاسفانه این جاده می تواند علاوه بر تخریب جنگل، در خطر انقراض قرار دادن گونه های جانوری و کوچک کردن زیستگاه حیوانات، آلودگی صوتی و آلایندگی مواد نفتی و دیگر عوامل تهدید کننده را ایجاد نماید.
مشخص نیست که با توجه به ساخت جاده ی پاسند – دامغان در بخش غربی بهشهر و جاده گلوگاه – دامغان، چه عمدی در ایجاد راهی جدید جهت حمل و نقل وجود دارد. مدیریت های غیرکارشناسی و سلیقه ای موجب شده است تا هر روز جاده ای در دل بخش های بکر جنگلی زده شود و خطرات غیرقابل جبرانی را به چرخه ی حیات وارد نماید.
ایجاد جاده ای در بخش شرقی بهشهر با نیت دفن زباله در منطقه ی جنگلی – تاریخی پلنگ خیل و ایجاد شدن آلودگی در آبشار سنگ نو، ایجاد جاده جنگلی در منطقه ی تاریخی عباس آباد و تخریب آثار تاریخی و ضعف شدید مدیریت میراث فرهنگی در شهرستان و سعی در ساخت جاده در میان تالاب بین المللی میانکاله جهت وصل بهشهر به دریا از آخرین نشانه های هجوم به مظاهر طبیعی و تاریخی است.
مناطقی که به ادعای کارشناسان بین المللی می تواند به عنوان موزه ای طبیعی و یگانه، عامل حضور گردشکر و جذب منابع مالی باشد و اکنون جاده سازی به عنوان گام اول تخریب، عوارض فراوانی را به ارمغان خواهد آورد. كارشناسان درباره اثرات ساخت جاده از ميان جنگلها معتقدند که: مهمترين عارضه كشيده شدن جاده از دل جنگل، وارد شدن نور به داخل آن است.
همچنين جاده به همراه خود، آلودگي و سر و صدا ميآورد و سبب آسيب ديدن حيوانات ميشود. اين خود تبعاتي در بر دارد كه از جمله آن ميتوان به جدا شدن حيوانات از يكديگر اشاره كرد. اين حيوانات از هم جدا ميافتند و توليد مثل اين گونههاي جانوري را با مشكل روبهرو ميكند.
با اين شواهد به نظر ميرسد كه بايد اين راه از جنگل منحرف شود. مسلما احداث جاده به همراه خود هتل، پارك، پاركينگ و مسافرخانه خواهد داشت و با ایجاد چنین مسیرهایی که هر روز به بهانه و چشم اندازی کوتاه مدت ایجاد می شود، از جنگل و گونه های گیاهی و جانوری چیزی باقی نخواهد ماند.
ایجاد شناسنامه ای جهت جنگل های هیرکانی، حفط و شناسایی گونه های گیاهی و جانوری، حفاظت از حیوانات و پرندگان در معرض خطر و نظارت بر کلیه ی عواملی که می تواند مجموعه ی موجود جنگلی را تهدید نماید، موجب می شود تا این مناطق همچنان به عنوان جنگل خاص جهانی، با درختانی دیرزیست، تنوع شرایط اقلیمی، حضور فسیل زنده و وجود گونه های نادری نظیر سوسن چلچراغ، چلچراغ سبزینگی در جهان باشد.
دی ماه 1386 - انجمن دوستداران میراث فرهنگی هوتو - (hotongo@yahoo.com)
- سه شنبه 4 خرداد 1395-12:51
موضوع مورد بحث من در خصوص جنگل های هیرکانی است که فرمانداری نکا برای احداث جاده به طول 4.5 کیلومتر و به عرض 10 متر کمر همت بسته تا این جاده را به سرانجام برساند . برای من جای تعجب است که این افراد شایسته از کدام تخم مرغ شانسی در آمدن که این عرق مازندرانی بودن را به فراموشی سپردند من نمی دانم این اشخاص و امثالهم ایرانی هستند یا یک طایفه تکفیری ، که اینچنین همت نمودند که هرآنچه را که داریم به یغما برده و نابود کنند . نمونه های اینچنین زیاد است که با نابود نمودن منابع طبیعی حال دردسرهای آن از قبیل طوفان های گرد و غبار و سیلاب و دیگر بلایای طبیعی که به هر شکلی در این سرزمین ایجاد میشود تاثیر همان غیرکارشناسان دلسوز این مملکت هستند حال که برای درست نمودن ابرو ، چشم را هم کور میکنند . درست کردن جاده خودخواهی و خودمحوری در جنگل یا انتقال آب از دریای مازندران به سمنان .
وای خدای من ، در تعجب ام که این موضوع دو علت دارد : 1 - میدانند چه میکنند؟ 2- نمیدانند چه میکنند؟
پاسخ یک جوابش احمق اند پاسخ دوم نادان . اگر نمی خواهید برای آیندگان ارثی نگذارید پس حال روزتان مشخص است که این سرزمین برای شما مهم نخواهد بود و این پیراهن پاره کردن و سجاده آب کشیدن ها فقط عوام فریبی است .
اگر ایران و سرزمین آن و هر آنچه که درآن است پس باید برای حیات وحش آن - آثار تاریخی آن جنگلهای آن - ... الخ که همه اینها شناسنامه پر افتخار این سرزمین است به حفظ آن کوشا و پویا باشیم و برای آیندگان این مرزو بوم میراث با ارزشی را هدیه دهیم - دوشنبه 10 آبان 1389-0:0
به نظر بنده تا مردم ما به اهميت اين جنگل ها پي نبرد در حفظ آن كوشا نيستن پس بايد راهي براي فرهنگ سازي پيدا كرد . از همان سال هاي اولدبستان كه شخصيت كودكان ما شكل ميگرد
- چهارشنبه 30 تير 1389-0:0
اگر بهره برداري اصولي همگام با حفظ محيط زيست و رعايت و تداوم توسعه پايدار به معناي واقعي به اجرا درآيد هم طبيعت حفظ ميگردد و هم مشكلات بيكاري كه امروزه بعنوان يكي از حادتريت مشكلات جامعه مي باشد حل خواهد شد
- دوشنبه 3 خرداد 1389-0:0
سلام من واقعا اسمم محمد عظيمي هستش خوشحالم ازاينكه يه هم اسم پيدا كردم دوباره بهتون سر ميزنم
- چهارشنبه 29 ارديبهشت 1389-0:0
khob
- يکشنبه 31 خرداد 1388-0:0
بسیار قابل تآمل و جالب و بحث برانگیز است خواهشمند است سایر اطلاعات را به آدرس من ارسال فرمایید.
- يکشنبه 19 خرداد 1387-0:0
بنده هم به نوبه خود حرفهاي آقاي علي ملتي را كاملا تائـد و قبول دارم وقتي كار و اقتصاد مردم يك شهر از بين برود ديگر هيچ چيز جلودار امرار معاش آنها از قاچاق چوب گرفته تا شكار غير قانوني بهتر است مسئولان ذيربط هر چه زودتراين بزرگراه كه خود مي تواند منشاء كار و رونق اقتصاد شهر شود شود
- يکشنبه 28 بهمن 1386-0:0
در مورد راه بهشهر به میانکاله از آنجایی که تقریبا از نزدیک در جریان مسایل هستم ذکر چند نکته ضروری است:
1- کسی در پی تخریب شبه جزیره نیست.
2- مسیله اینست که ما در یک دو راهی گیر کرده ایم:
الف- بیکاری و فقر مردمی که بخشی از آنها برای زنده مانی و سیر کردن شکم خانواده به محیط زیست دست اندازی می کنند. روند شکارهای قاچاق و تخریب میانکاله حتی الان که راهی در آن نیست به شدت ادامه دارد. لازم به ذکر نیست که بعد از ورشکستگی چیت بهشهر دو هزار کارگر و به اتفاق خوانواده هایشان ده هزار نفر یعنی یک هشتم جمعیت بهشهر تحت تاثیر عواقب اقتصادی آن هستند.
ّّب - تخریب محیط زیست که علیرغم خواست همه ما و سخت گیریهای سازمان مربوطه همچنان وجود دارد.
خوب راه حل چیست؟
می توان بدون توجه به تمام جنبه های اقتصادی و اجتماعی به حفاظت محیط زیست پرداخت: مدیر کل محیط زیست فرمودند که تمام صنایع بهشهر بجز کمپوست آلوده کننده محیط زیست هستند. در اینکه بشر به صرف زنده بودنش محیط زیست را نابود می کند شکی نیست. اما این ما را به این نتیجه نمی رساند که همه خود کشی کنیم. بدون شک با این دید فعالیت هایمان کم نتیجه خواهد بود .
راه حل دیگر اینست که به ایجاد یک اکو توریسم کمک کنیم. تا اشتغالی ایجاد شود و به تبع آن روند تخریب کاهش یا بد. و برای اینکار راهی نیاز داریم تا توریستها به آنجا بروند. و این همان کاری است که دوستان در شهر دارند انجام می دهند.
اما بعضی از استدلال ها وجود دارند که قابل قبول نیستند مانند اینکه حضور توریستها حیات وحش را از بین می برد. بحث این است که آنچه که حیات وحش را از بین برده و می برد شکارچیان قاچاق هستند و نه توریستها و حضور شکارچیان قاچاق با توجه به ورود توریستها کم میشود . در نتیجه اینکه ورود کنترل شده توریستها حیات وحش را چگونه از بین می برد هنوز کامل معلوم نیست.
- يکشنبه 14 بهمن 1386-0:0
خیلی جالب بود، واقعا متاسف شدم...
- يکشنبه 23 دی 1386-0:0
باسلام واحترام
جناب آقاي عظيمي از زحمات شما در معرفي تمدن 12000ساله مازندران متشكريم