چهل تکهای به نام گردشگری مازندران
برخی استان های کشور مانند اصفهان، از کوچکترین ظرفیت خودشان برای جذب حداکثری گردشگر استفاده می کنند اما استان مازندران با داشتن خطوط هوایی، چندین راه زمینی، بندرها، دریا، کوه، جنگل و راه آهن درآمد و اندوخته مناسبی در حوزه گردشگری ندارد.
مازندنومه، فاطمه عربی: شمال کشور به دلیل دسترسی راحت تر برای همسایگانش و ارزان بودن، از گذشته های دور تاکنون مقصد گردشگران بوده است. مازندران هم در تابستان میزبان مسافران زیادی بود. این را می توان با گشتی کوتاه در سطح شهر فهمید، آمار 60 میلیون نفری مسافران در شش ماه اول سال که معاون سیاسی استاندار مازندران اعلان کرد و چادرهایی که توسط مسافران در تمامی بوستان و پارک های سطح شهر و حتی پیاده روها نصب شد. مسافرانی که از گاز پیک نیک مسافرتی، کاسه و بشقاب گرفته تا مواد اولیه خوراکی را به همراه دارند. این برای مازندرانی ها که انتظار دارند در تابستان اقتصاد گردش گری اش فعال باشد یعنی دادن خدمات رایگان! در حالی که اگر از بسیاری مازندرانی ها بپرسید آخرین باری که به دریا رفتید کی بود، به یاد ندارند.
در بازدیدی که از ساحل های فرح آباد، گهرباران و جویبار داشتم، انبوهی از زباله را دیدم که در جای جای ساحل رها شده است. وضعیت جنگل ها و حاشیه رودخانهها هم همین طور است. به جای اینکه ساعاتی را در ساحل دریا با آرامش سپری کنید، قلبتان از این همه سهل انگاری و بی توجهی به درد می آید.
برخی مسافران از مبدا زباله تولید و با پرتاب زباله هایشان از ماشین چهره شهر را زشت می کنند. هر جاهم بنشینند، زباله را در همان جا رها می کنند. به جای داشتن ساحلی تمیز و پوشیده از ماسه های طلایی و صدف ها، با انواع زباله ها مواجه ایم.
هنوز هم یک بخش های کوچکی از سواحل ما در محدوده روستایی توسط دولت و عده ای دیگر محصور نشده است و شاید تمیز تر از دیگر نقاط ساحلی باشد.نقاطی که با تپه های شنی بوته های تمشک ونی زار احاطه شده است.اما حالا باید گفت با هجوم مسافران به استان و ساحل،همین نقاط تمیز نیز به تلی از زباله تبدیل شده است. به یاد دارم در ایام کودکی و حتی نوجوانی، وقتی از ماشین پیاده می شدیم، کفش را به دست می گرفتیم و تمام مسیر منتهی به دریا رامی دویدیم. اصلا بخشی از لذت رفتن به دریا همین قدم زدن و دویدن در ماسه های داغ است. اما حالا ترسی ناشی از رفتن شئی تیز به پا و یا برخورد با زباله های آلوده وجود دارد که حاضر نیستیم کفش ها را از پاهای مان در بیاوریم. از حاشیه جاده تا نزدیک ساحل همیشه جایی تمیز برای استراحت بود اما حالا نه.
زباله بخش مهمی از معضل گردشگری ماست. عده ای که تعدادشان هم که کم نیست، اعتقادی به جمع آوری زباله های خود ندارند.رفتاری اشتباه که رفته رفته به فرهنگ غلط عده ای تبدیل شده است.
حوزه گردشگری استان با چالش های متعددی روبروست و با سطح وسیعی از آشفتگی مدیریتی مواجه ایم. هردولتی که سکاندار امور کشور می شود یا طرح های نیمه تمام دولت قبل را از اساس قبول ندارد و یا بودجه لازم را برای تکمیل ندارند. واژه هایی چون: برنامه های راهبردی، توسعه، چشم انداز، قدرت اقتصادی و قطب کشاورزی وگردشگری، کلیدواژه مسئولان و نمایندگان است برای خالی نماندن عریضه. وگرنه اگر به دانش وعملگرایی باشد چرا نباید برنامه هامان در بخش های مختلف تحقق یابد! مشکل این استان را باید در لابی ها و سیاسی بازیهایش جستجو کرد. حوزه های فرهنگ و گردشگری را نمی توان با سیاسی بازی توسعه داد.
هنوز زیر ساخت های جاده های دسترسی به سواحل فرح آباد وگهرباران و حتی کیاسر بوی مرگ می دهند. جان های زیادی در این جاده ها از دست رفت. عزیزان زیادی در دریا غرق شدند. هنوز در بحث مناسب سازی و ایمنی جاده ها کارهای ناتمام زیادی داریم. در گردشگری دریایی، روستایی و برنامه مفید برای استفاده ازکوه و جنگل، زیرساخت ها مهیا نیست. گردشگری در مازندران بیشتر به چهل تیکه ای شباهت دارد که تنها سلیقه هر فرد در آن اعمال شده است. این مساله حاکی ازنبود مدیریت یکپارچه در حوزه های مختلف اعم از کشاورزی، گردشگری، ورزشی و فرهنگی است.
آن قدر قوانین دست و پاگیر و کاغذبازی زیادی برای فرار سرمایه گذار داریم که نمیتوانیم به همه برنامه های توسعه ای مان برسیم. مهم هم نیست سرمایه گذار بومی باشد یا از نقطه دیگر کشور آمده باشد و یا سرمایه اش را به کدام شهر و حتی کشوری دیگر برده است؛ مهم این است که مسئولی نخواسته این امر تحقق یابد.
در حوزه گردشگری باید برنامه هایی برای مدیریت آب تهیه کرد، کاری که سایر کشورهای خاورمیانه کردند. اما هنوز شهرهای مازندران با مشکل کمبود آب و تصفیه آب فاضلاب مواجه اند. روستاهای مان در بالادست و پایین دست با کمبود آب و کشاورزی ما با بحران روبه روست.
در حوزه آبخیزداری هم نتوانستیم بحران را خوب مدیریت کنیم. تخریب جنگل و مراتع و مجوزهای بی حساب و کتاب برای تغییر کاربری زمین های کشاورزی، ویلاسازی و مانند اینها ذخیره آبی استان را به خطر انداختیم. با این اقدامات نه تنها به حوزه گردشگری کمکی نشده، کشاورزی مان را هم به ورطه نابودی کشاندیم.
زیر ساخت ها مثل دفع بهداشتی زباله، سیستم فاضلاب، سرویسهای بهداشتی و...را فراهم نمی کنیم آن وقت طبیعت بکر هم توسط گردشگران آلوده می شود.
گردشگری حوزه وسیعی است که برای ورود به آن هم جامعه میزبان و هم گردشگر باید آموزش های لازم را ببینند. گاهی مسئولی به اشتباه سعی می کند تا الگویی که مناسب با شرایط زیست محیطی منطقه دیگری است را در این استان اجرا کند. حال می خواهد این امر کاشت فلان گونه درخت جنگلی و یا ایجاد معدن در منطقه ای باشد. باید اجرای برنامه های گردشگری در استانی همچون مازندران که کوه هایش پوشیده از گونه های گیاهی است و جنگل و تالاب های حفاظت شده دارد، با لحاظ کردن شرایط اکوسیستم منطقه باشد.
در همین شهر ساری، پارکی را ابتدا برای بانوان احداث می کنند و بالاخره بعد از چند سال چشم انتظاری، پارک بانوان به دلیل مشرف بودن به ساختمان های مجاور، می شود پارک خانواده! سئوال این جاست پارکی که با اعتباری بالغ بر۸۰۰ میلیارد ریال ساخته شد، چرا باید بعد گذشت دوسال، فروشگاه، رستوران و کافی شاپ هایش خالی باشد؟ مگر از ابتدا جانمایی درستی برای احداث پارک ویژه بانوان نشده بود؟ این مثال را بیان کردم تا گواهی باشد بر سایر موارد مشابه در زمینه گردشگری.
در دوران کرونا که ما درگیر ساخت و واردات واکسن بودیم، کشورهایی نظیر ارمنستان و قطر، تور واکسن رایگان کرونا برگزار کردند، در نوروز و تابستان، ترکیه میزبان هزاران ایرانی می شود، آن وقت چند سال دغدغه مسئولان دوشهر این بوده که نام بهارنارنج را برای خود مصادره کنند!
ما نتوانستیم از ظرفیت راه آهن شمال درحوزه گردشگری ریلی استفاده مطلوبی کنیم. حتی نتوانستیم برای جذب گردشگر از قطارهای متروکه رها شده در ایستگاه های قطار و تبدیل آن به رستوران، کافی شاپ و اقامتگاه موقت استفاده کنیم.
برای استفاده از کوه و جنگل برنامه درستی تعریف نشده است، زیرساخت های ما در گردشگری دریایی مهیا نیست. فکر می کنیم قدم زدن در ساحل و شنا کردن در آب یعنی گردشگری.
گردشگری دریایی یک صنعت است که در آن تورهای کشتی های دریایی، اسکله های تفریحی، قایق های تفریحی، ورزش و تفریح های آبی،غ واصی، ماهیگیری، پارک های تفریحی، زیردریایی تفریحی، آفتاب گرفتن در شن های ماسه ای و... در آن تعریف شده است.
برخی استان های کشور مانند اصفهان، از کوچکترین ظرفیت خودشان برای جذب حداکثری گردشگر استفاده می کنند اما استان مازندران با داشتن خطوط هوایی، چندین راه زمینی، بندرها، دریا، کوه، جنگل و راه آهن درآمد و اندوخته مناسبی در حوزه گردشگری ندارد.