تعداد بازدید: 333

توصیه به دیگران 0

يکشنبه 11 شهريور 1403-7:44

با حضور نویسندگان؛

داستان«آئورا» نقد شد

میثم متاجی: هنرمند هر اقلیم تصمیم می‌گیرد استراتژی زیبایی ‌شناسانه‌اش چگونه باشد.


مازندنومه، کلثوم فلاحی: کتاب «آئورا» نوشته «کارلوس فوئنتس» نویسنده مکزیکی است. قهرمان داستان«فیلیپ مونترو» نام دارد، زنی مسن، به دنبال جذب تاریخ‌دان جوان با مبلغ دستمزد چشمگیر است تا خاطرات همسرش را دوباره بنویسد. در خانه این زن، برادرزاده‌اش «آئورا» زندگی می‌کند. فیلیپ با دیدن این آگهی، راهی خانه زن مسن می‌شد و باقی ماجرا.

میثم متاجی از نویسندگان مازندرانی در کارگاه نقد داستان که با حضور اعضای کارگاه و دیگر نویسندگان نوجوان در موسسه فرهنگی هفت اورنگ برگزار می‌شود، در نقد این داستان، اظهار کرد: هنرمند هر اقلیم تصمیم می‌گیرد استراتژی زیبایی ‌شناسانه‌اش چگونه باشد.

وی با بیان اینکه در این اثر با رئالیسم جادویی مواجه هستیم، افزود: آئورا و زن مسن داستان هر دو یک شخصیت هستند اما نویسنده با فنونی که دارد این باور را به خواننده می‌دهد که ۲ شخصیت هستند.

این نویسنده با اشاره به اینکه نکته اصلی انتخاب تاریخ‌دان این داستان است، گفت: نویسنده متن را می‌سازد و نویسنده این نقش را برای پسر جوان ساخته که شبیه همسر زن مسن است و به عنوان امر خیالی در نظر گرفته می‌شود، اینجا فیلیپ مونترو وارد یک تله می‌شود که از پیش برای او دام گذاشته‌اند.

متاجی با بیان اینکه برخی نویسنده‌ها نسبت به عشق رویکرد نجات‌دهندگی دارند و برخی برعکس و عده‌ای هم  نگاه میانه به عشق دارند، تصریح کرد: در آئورا هر ۲ وجه قابل نجات‌دهندگی و نابودگر آن قابل روئت است، در مورد صنعت هم این مساله وجود دارد که و برخی صنعت را نجات دهنده دانسته و بعضی هم وجه آخرالزمانی و مرگ‌آور می‌دانند.

وی ادامه داد: انسان روزی با سپر و سرنیزه می‌جنگید و در جنگ جهانی با بمب اتم،
انسان امروز وضعیت شناور نسبت به مفاهیم دارد.

این نویسنده با اشاره به اینکه زاویه دید دوم شخص، این داستان را در دنیا مطرح کرده، زاویه دیدی که بسیار کم کاربرد است، خاطرنشان کرد: در آن دوره که همه ذوق رئالیسم جادویی داشتند نویسنده به آن بستر راضی نمی‌شود و هوشمندی در انتخاب دارد.
 
متاجی با بیان اینکه از لحاظ فنی این زاویه، آئورا را در سطح بالایی نگه داشته است، اظهار کرد: داستان در فضای اسطوره و ابهام و پیچش سیال ذهن پیش می‌رود، استفاده از شمع به لحاظ ساختار داستان که شخصیت‌ها همیشه همدیگر را نمی‌بینند و به لحاظ معنایی هم که کمک می‌کند تناسب فرم و محتوا است.

وی افزود: ویژگی شخص دوم، حس عروسک‌گردان را به خواننده می‌دهد و مخاطب به شکل ناخودآگاه نقش فاعلیت داشته و حس رضایت را به همراه دارد، در رئالیسم جادویی با ساحت خیالی مواجه هستیم.

متاجی با اشاره به اینکه در ابتدا با چهار شخصیت مواجه هستیم و نویسنده آنقدر به جزئیات اشاره می‌کند که برای خواننده باور پذیر باشد و در نهایت خواننده با ۲ شخصیت مواجه است، گفت: در رئالیسم جادویی نویسندگان به شدت جزئی‌نگر هستند چون باید اثر را باور پذیر کنند.
 

 



    ©2013 APG.ir