یاد یار
مراسم بزرگداشت استاد محمدرضا محمودزاده با حضور جمعی از نویسندگان، پژوهشگران و هنرمندان در ساری برگزار شد.
مازندنومه: استاد محمدرضا محمودزاده متولد چهارم آذر سال 1326 در خرمآباد و ساکن مازندران بود. چندی قبل کارگاه نقد همنگر مراسم بزرگداشت محمودزاده را در هتل عرب ساری برگزار کرد.
محموزاده مهرماه امسال پس از سفر به خرمآباد در 19 مهرماه در سرزمین مادری جان به جان آفرین تسلیم کرد و در آغوش خاک آرام گرفت.
این پژوهشگر و چهره فرهنگی بازنشسته شرکت فولاد طبرستان بود، پنجشنبه شب سوم آبان ماه مراسم بزرگداشتی با حضور کارکنان این شرکت، اعضای کارگاه نقد همنگر، چهرههای فرهنگی و هنری استان، خانواده و اقوام، توسط این شرکت برای محمودزاده برگزار شد.
در این مراسم بسیاری از شاگردان محمودزاده اشعاری او را خواندند، دوستی که از یزد آمده بود به یاد محمودزاده آواز خواند، اسداللهعمادی و محمودجوادیان هم به یاد کهنه رفیق خود سخن گفتند. همچنین مدیرعامل شرکت فولاد طبرستان از تلاشهای محمودزاده در مسیر اعتلای فرهنگ گفت.
فرزین محموزاده فرزند این پژوهشگر در سخنانی گفت: پدرم معتقد به اندیشه و نگاهی بود که برای منافع خود و دیگران، هرگز از آن دست نکشید.
وی ادامه داد: عاشق زندگی بود و نوشتن و خواندن برایش چون نفس بود و شاید اگر کرونا، توانش را برای خواندن و نوشتن کم نمیکرد اکنون در کنار ما بود.
در این مراسم پیام کارگاه نقد همنگر از سوی مهدی فرجپور قرائت شد. متن کامل پیام به این شرح است:
پیدایی هر پدیده در حوزههای گوناگون اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و ... پیوستگی انداموار بابستر فراهم آورنده آن داشته و بهرهوری دقیق و بجا از آن، امری قابل ملاحظه است.
به تعبیری دیگر، شرایط فراهم آورنده یک ضرورت و درک، فهم، دریافت و کاربست بجای آن، امری طبیعی و منطقی است که در صورت نبود و با نقض هر یک از عناصر شکلدهنده آن، با این پیوندهای اندامواربه درستی برقرار نشده و در ادامه، پروسه مورد نظر با اشکال همراه خواهد شد.
با این مقدمه و نگاه اشاره میشود که کارگاه نقد داستان همنگر ساری، بیش از بیست سال پیش، تولد یافت. جمعی از دوستداران ادبات داستانی، با شناخت از شرایط مشخص و درک ضرورت، درصدد شکلدهی این کانون برآمدند تا با همفکری و بهرهوری از توان دانشی خود، ویژه هر یک از اعضا و بر اساس آییننامهای شناور، شروع به کار کرده که امروز بنا بر اظهار نظر صاحبنظران در این حوزه، نمره قابل قبول دریافت داشته است. امید آن که در ادامه این راه دشوار و پرمسئولیت، با حمایت دوستداران فرهنگ و ادب استان، همچنان به راه خود ادامه دهد.
یادآور میشویم که اندکی پس از شروع کارگاه، استاد محمودزاده به جمع گردانندگان کارگاه پیوستند. با حضور ایشان که دارای توان دانشی بالا بوده و نیز با اندوخته (تجربه) گرانبهایی که نتیجه سالها کار سازمانی ایشان بوده، قوه محرکه حرکت رو به جلوی کارگاه شدند. این امر برای اعضای کارگاه، کاملا محسوس بوده و ا زآن بهره میبردند. ایشان پیشنهادهای موثر و کاربردی ارائه میدادند، از جمله برگزاری جلسات هفتگی برای خوانش نظریههای دبی و نقد و بررسی داستانهای مطرح آن روز که سبب ارتقاء بار تئوریک اعضا شده بود.
در ضمن با تشویق و راهنماییهای موثر، اعضای کارگاه را به چاپ کتاب ترغیب میکردند.
اشاره میشود با تولد کارگاه، دلسوزان و پیشکسوتان ادبیات داستانی استان، فعالیتهای کارگاه را رصد کرده، زیر نظر داشتند و چونان پدران معنوی، با امید و نگرانی شاهد رشد این نهال نوزاده بودند که در ادامه با برآوردن شاخ و برگهای جدیدش به وجد آمده و چونان باغبانی رضایتمندانه به آن نگریسته و نظرات اصلاحی و پیش برنده خود را که حاصل سالها تجربه بود به کارگاه ارائه میدادند.
یادآوری این نکته را لازم میدانیم که استاد محمودزاده و دیگر عزیزان دلسوز، همواره به گردانندگان کارگاه هشدار داده و آنان را از سربرآوردن علفهای هرز و آفتهای سمی، آگاه میساختند.
اکنون پس از گذشت بیش از دو دهه، کارگاه با درسآموزی از تجربههای غنی آموزگاران این حوزه و نیز تلاش بیوقفه گردانندگان آن، نهال نازکاندام دیروز را امروز به جوانی شاداب و راست قامت بدل کرده است.
حال، امروز با شعف فراوان و افتخار میگوییم که یکی از آموزگاران تاثیرگذار، دلسوز، نگران و امیدوار کارگاه، استاد محمدرضا محمودزاده بودهاند که اکنون با رفتن ایشان، کارگاه این خلا بزرگ را با تمام وجود احساس میکند.
ما امید آن داریم که همگان، قدر بزرگان حوزه فرهنگ و ادب را داشته و با این باور که این عزیزان با همه دشواریهای آشکار و نهان زندگی، با صبوری، شمع این محفل را روشن نگه داشتهاند.
یاد و خاطرههای خوب و بیاد ماندنی استاد محمدرضا محمودزاده همواره در حافظه امروز و فردایمان خواهد ماند.