هنرمندان موسيقي مازندران:باندبازي به هنرموسيقي نيز راه يافته است
نگاهي گذرا به موسيقي انقلاب
هر انقلابي كم وبيش با تحولات سياسي، اقتصادي،اجتماعي و فرهنگي همراه است و دراين زمينه موسيقي نيز به عنوان يك مقوله فرهنگي باتحول ناشي از انقلاب همراه است به گونهاي كه معمولا انقلابها ژانر يا گونه خاصي از موسيقي ملهم از بنيانها فكري و ايدئولوژيكي مربوط به خود را پديد ميآورند.
اين تحول موسيقيايي يا پديداري گونهاي از موسيقي انقلابي اگر همزمان با انقلاب و تحول اجتماعي درنظر گرفته وبررسي شود، معمولا بنياني مردمي و تودهگرا دارد هرچند از ظاهري خام و غيركلاسيك برخورداراست.
اين گونه موسيقي كه معمولا به سادگي بر دل تودههاي مردم مينشيند، از ريتمهاي ساده برخوردار است، همچون سرودي ساده بر زبان عامه جاري ميشود و برانگيزاننده و شورافكن است.
اين نوع موسيقي يا سرود به موسيقي عاميانه نزديك است واز همان آبشخور سيراب ميشود.
ذكر اين نكته نيز ضروري است كه شورافكني اين نوع موسيقي با گذر زمان و موفقيت انقلاب، كاهش مييابد و همان ساختههاي اوليه بدون اسلوب كلاسيك به مرور حالتي ساختاريافته پيدا ميكنند و با اركستراسيون جديد شكل يافته به نوعي آرامش در ريتم ميرسند كه آن هم خود بازتابي از واقعيتهاي اجتماعي و نياز جامعه به آرامش و آسايش است.
هرچند دراين مقوله حداقل نياز به بررسي جدي موسيقي و تاثير متقابل آن بر انقلاب به طور عام و از جمله انقلاب مشروطه در تاريخ كشورمان به چشم مي خورد ولي به دليل محدوديتهاي رسانهاي تعريف درستي از آن نشده و براي عامه مردم ناشناخته مانده است.
در انقلاب اسلامي ايران به رغم ماهيت فرهنگي و معنوي آن، ژانر يا گونهاي از يك موسيقي پوياي انقلابي به وجود نيامد به گونهاي كه در سال ۵۷شايد كمتر از ۲۰سرود انقلابي كه برگرفته از شور و هيجان مردم بود،ساخته شد كه همه ساله در دهه فجر از طريق صدا و سيما پخش ميشود ولي باوجود گذشت ۲۹ سال از اين رخداد، به رغم كثرت آهنگساز و ترانهسرا ديگر اثري از ساخت اين نوع موسيقي مشاهده نميشود.
برخي از موسيقيدانان معتقدند ميتوانستيم تعريفي از ژانر موسيقي انقلاب براي عامه مردم داشته باشيم كه متاسفانه در اين زمينه كوتاهي شد.
اين افراد اعتقاد دارند براي تعريف هرنوع ژانر موسيقي ابتدا بايد قالبهاي آن براي مردم تبين شود كه اين كار نيز به دليل كوتاهي مسوولان وقت فرهنگي صورت نپذيرفت.
به گفته اين هنرمندان انتخاب واژه "سرود" براي هرنوع "ترانه" آن هم به دليل محدوديتهاي اجتماعي اولين قدم براي گمراه كردن مخاطبان موسيقي بود.
بايد توجه داشت كه معمولا سرود حالت تهييج داشته و در گامهاي "ماژور" در ماهور و يا دستگاه چهارگاه كه در ميان هفت آواز ايراني بيش از همه حالت حماسي دارد با ريتم دوچهارم نوشته ميشود، حال آنكه بسياري از ترانهها با اجرا در آوازهاي بيات ترك، دشتي،ابوعطا و غيره با ريتم چهار چهارم و يا شش هشتم ملايم به عنوان سرود به مخاطبان معرفي شده است.
همچنين بايد پذيرفت كه ژانر موسيقي انقلاب به سرود خلاصه نميشود و براي اين هدف نياز نيست هر اثري را به اين نام ارائه داد.
برخي نيز براين اعتقادند كه براي خلق اثر هنري و هارمونيزه كردن شعارهاري آهنگين مردم،تمهيداتي بايد از سوي مسوولان در اختيار هنرمند گذاشته شود كه اين امكانات يا وجود نداشته يا ضعيف بوده است.
اين افراد ميافزايند: موسيقي و يا هر هنر ديگر زماني جاودانگي مييابد كه خودجوش و همگام با نياز جامعه باشد و اين امر در صورتي به وجود ميآيد كه مسوولان فرهنگي جايگاه مناسبي براي هنر قائل شوند.
يك موسيقيدان مازندراني ميگويد: تعاريف دقيقي از موسيقي در اين برهه تاريخي داده نشده است و تاحدود زيادي بلاتكليفي مشاهده ميشود،اين درحاليست كه نياز به تعريف ماهيت موسيقي باتوجه به بنيانهاي ديني و مذهبي به چشم ميخورد.
وي كه از اعلام نامش خودداري كرد افزود: آهنگسازان بسياري در كشورمان ضمن تعلق خاطر و علاقهمندي به انقلاب با خلق آثار بديع آمادگي خود را براي ساخت موسيقي انقلاب اعلام كردند ولي برخي مخالفتهاي اجتماعي و گروهي با اين هنر موجب ركود آنان شده است.
به گفته وي ضبط ساز، شكستن و ممنوعيت حمل آن ازمشكلاتي است كه همچنان در جامعه ما به چشم ميخورد و بر پيكر اين هنر ضربه وارد ميكند كه طبيعتا ژانر موسيقي انقلاب نيز از اين مشكل بينصيب نمانده است.
وي با بيان اينكه موسيقي همچنان سليقهاي و بلاتكليف مانده افزود:اشاعه اين هنر ميتوانست در معرفي انقلاب مردمي ايران، در سطح جهان موثر باشد.
يكي ديگر از موسيقيدانان مازندراني ميگويد: ژانرهاي گوناگوني در موسيقي از قبيل موسيقي جنگ، موسيقي انقلاب، موسيقي كودك، موسيقي فيلم و غيره وجود دارد كه تعريف درستي از هيچ كدام آنان ارائه نشده است.
"عباس حشمتي" افزود: پيش از هرچيز بايد اين تعاريف براي مخاطبان تبيين شود، سپس به ضعفهاي آن پرداخت و راه چارهاي انديشيد.
وي گفت: متاسفانه به جاي تعريف ژانرهاي گوناگون موسيقي در سه دهه اخير، اين هنر به دو دسته مبتذل و غيرمبتذل تقسيم شده و بر هر نوع موسيقياي كه سخت فهم بود و با روحيات همان زمان همخواني نداشت، خط بطلان كشيده و نام مبتذل به آن مينهيم.
وي با بيان اينكه موسيقي به تنهايي مبتذل نيست و كلام در ابتذال آن نقش دارد افزود: موسيقيدان براي خلق آثار انقلابي تشويق و ترغيب نشده است.
آهنگساز ديگري اعتقاد دارد: موسيقي فرزند ناتني انقلاب است كه به آن محبت نشده و در صورت دخالت با تودهني رانده ميشود.
اين موسيقيدان ۶۵ساله افزود: از فرزند ناتنياي كه مكرر مورد بيمهري قرار گرفته و براي دريافت كمترين امكانات اوليه بيشترين توهين و سرزنش را تحمل ميكند چه انتظاري بايد داشت؟
وي كه با ايجاد ژانر موسيقي انقلاب موافق است تصريح كرد: به فرض اينكه چنين ژانري به وجود آيد كجا بايد ارائه شود؟
وي گفت: به مناسبت دهه مباركه فجر ويژه برنامههايي از قبيل مسابقات ورزشي، فرهنگي وغيره در استان برگزار ميشود ولي موسيقي در اين جشن ملي كوچكترين سهمي ندارد.
يكي ديگر از موسيقيدانان مازندراني در مورد توليد موسيقي انقلاب يا هر ژانر ديگر موسيقي ميگويد: تاييد اثر بايد توسط متخصصان با در نظر گرفتن روحيات هنرمند صورت پذيرد درحاليكه اين وضعيت در پذيرش آثار ديده نميشود.
"اكبر رفيعي" آهنگساز مازندراني ميگويد: هرساله بايد آثار جديدي از ژانر موسيقي توليد و از طريق صدا و سيما به گوش مخاطبان برسد.
وي افزود: قطعاتي به اين منظور نوشته است كه مورد تاييد قرار نگرفت در حاليكه هركدام آنها با تنظيم و سازبندي درست ميتوانست يادآور ايام انقلاب و جانفشاني مردم ايران باشد.
وي ميافزايد: متاسفانه معضل باندبازي به هنرموسيقي نيز راه يافته و اين مشكل دست هنرمنداني كه داخل اين باند نيستند را بسته است.
رفيعي با تاكيد بر لزوم برخورداري مميزين آثار موسيقي از دانش والاي اين هنر و فزوني دانش آنها بر به وجودآورندگان مدعي شد كه در بسياري ازموارد مميزان اصولا اطلاع متناسب و كافي از كار خود ندارند.
وي افزود: اگر بخواهم كارهاي خودم را مثل بزنم ميگويم كه در رد آنها هيچ دليل منطقي و تكنيكي ارائه نشده است.
وي خاطر نشان كرد: گذشته از ژانر موسيقي انقلاب، موسيقي چاشني هر جشني است درحالي كه مابراي سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي نميتوانيم از اين هنر بهرهمند شويم.
رفيعي با ذكر اينكه انقلاب متعلق به تمام ايران بوده و كليه ايرانيها در پيروزي آن نقش داشتند،افزود: هر ساله جشنواره بينالمللي موسيقي فجر با حضور هنرمندان ساير ممالك دنيا، تنها در تهران برگزار ميشود.
شرايط جوي و يخبندان جادهها نيز موجب ميشود كه بسياري از علاقهمندان نتوانند به تهران رفته و از آن استفاده كنند.
اگرچه از سوي ديگر مصادف شدن جشن انقلاب با عيد كريسمس موجب ميشود كه بسياري از گروههاي خوب موسيقي نتوانند دعوت جمهوري اسلامي را بپذيرند ولي به هرحال خوب ياد بد، تنها تهرانيها حق بهرهمندي از موسيقي فجر را دارند.(irna)
- دوشنبه 22 بهمن 1386-0:0
سلام و درود
وبلاگ " آمل " با عکسهایی از آمل ، در روز برفی ، به روز شد .
www.amoly.blogfa.com