بابلسر: پيشينه و ابنيه
مژگان نظامى
بابُلْسَر، شهر و مركز شهرستانى به همين نام در استان مازندران. بابلسر تا 1315ش، مشهدسر (مزار و مدفن شهيد) ناميده مىشد (برزگر، 2(1)/44؛ مهجوري، 2/325)، زيرا بر اين باور بودهاند كه برادر بزرگ امام رضا(ع) به نام ابراهيم ابوجواب [ملقب به ابراهيم اطهر] در اين مكان به خاك سپرده شده است (رابينو، 73)،
اما اين گفته فاقد سند و مدرك تاريخى است (برزگر، همانجا). برخى ديگر نيز به خطا مشهدسر را به معنى مدفن سرِ شهيد دانستهاند (اعتمادالسلطنه، 1/265). اما در واقع، واژة «سر» در زبان محلى، به معنى جا و مكان به كار مىرود (ستوده، 4(1)/256-257).
شهرستان بابلسر: بابلسر يكى از شهرستانهاي ساحلى استان مازندران است ( سرشماري...، پانزده). مساحت آن 7/345 كم 2 و شبيه مستطيلى افقى است كه مرز شمالى آن به درياي خزر، مرز باختري به شهرستان محمودآباد، مرز خاوري به شهرستانهاي جويبار و قائمشهر، و مرز جنوبى آن به شهرستان بابل محدود است ( آمارنامه، 1376ش، «1- 5، 1-54»). شهرستان بابلسر داراي 4 بخش مشتمل بر دو شهر، 8 دهستان و 90 آباديِ داراي سكنه است ( سرشماري، همانجا).
ميزان بارندگى سالانه در اين شهرستان 4/957 ميلىمتر، متوسط حداكثر رطوبت نسبى سالانه 7/94% و متوسط حداقل آن 4/64% بوده است ( آمارنامه، 1375ش، 40-41). تنها رودخانة شهرستان بابلسر، رودخانة بابل است (جعفري، 118-119).
محيط طبيعى بابلسر، زيستگاه برخى جانوران و پرندگان مانند روباه، گرگ، شغال، گراز، خرگوش،جوجهتيغى،كبك،تيهو،قرقاول،مرغابىوغاز است( فرهنگ جغرافيايى آباديها...، 67).
بابلسر اكنونيكى از 15شهرستاناستانمازندران است( آمارنامه، 1376ش، «1-49»). بر مبناي سرشماري 1375ش، جمعيت آن 265 ،155نفر بوده كه نسبت به سرشماري دورة قبل (در 1365ش)، سالانه به طور متوسط 8/1% رشد داشته است (همان، 1375ش، 115). 91/42% جمعيت در نقاط شهري و 09/57% آن در نقاط روستايى سكنى داشتهاند و از لحاظ تركيب جنسى، نسبت مردان و زنان در شهرستان بابلسر برابر بوده است ( سرشماري، شانزده).
بر طبق همين آمار از كل جمعيت 6 ساله و بيشتر شهرستان بابلسر 3/80% باسواد بودهاند و اين نسبت در بين جمعيت شهري 5/85% و در بين جمعيت روستايى 4/76% بوده است ( آمارنامه، 1375ش، 144). در شهرستان بابلسر 167 مدرسة ابتدايى، 92 مدرسة راهنمايى، 46 مدرسة دورة متوسطة عمومى شهري و روستايى، 40 مدرسة متوسطة نظام جديد و 3 هنرستان داير بوده است (همان، 155، 156، 161بب).
همچنين اين شهرستان داراي دانشكدههاي علوم پايه و علوم انسانى وابسته به دانشگاه مازندران است (همان، 240، 242).
مردم بابلسر به گويش مازندرانى سخن مىگويند و بيشتر آنان مسلمان شيعه (دوازده امامى) هستند ( فرهنگ جغرافيايى آباديها، همانجا).
اقتصاد شهرستان بابلسر بيشتر بر زراعت، دامداري و ماهىگيري استوار است. مهمترين محصولات آن برنج، گندم، مركبات، ترهبار و برخى اقلام ميوه است كه افزون بر تأمين نياز محل، به نقاط ديگر نيز صادر مىشود (همانجا).
از آثار تاريخى بابلسر مىتوان آستانة امامزاده ابراهيم ابوجواب را نام برد. بنا به گفتهاي، بانى بقعة امامزاده را سيد عزيز بابلكانى، و تاريخ بناي آن را زمان شاه اسماعيل اول (907-930ق) دانستهاند (مرعشى، 73- 75)؛ در حالى كه كتيبههاي موجود امامزاده نشان مىدهد كه كتيبة صندوق چوبى حرم مربوط به 835ق، كتيبة درِ صحن آن 841ق، كتيبة درِ شمالى 858ق، كتيبة درِ غربى 859ق، و كتيبة ساختمان مسجد امامزاده مربوط به 906ق است (رابينو، 73؛ ستوده، 4(1)/264-270). ناصرالدين شاه قاجار، ضمن سفر خود به مازندران در 1292ق شرح مبسوطى درخصوص اين امامزاده و كتيبههاي آن به دست داده است (ص 129-136).
اثر ديگر، بقعة بىبى رقيه است كه مؤلف سفرنامة ايران و روسيه آن را بىبى سكينه، و تاريخ بناي بقعة آن را 893ق دانسته است (عزالدوله، 158؛ قس: رابينو، 73-74). اين بنا در شمال غربى امامزاده ابراهيم و بر فراز تپهاي شنى مسلط به دريا، ساخته شده است (ستوده، 4(1)/270).
شهر بابلسر: اين شهر مركز شهرستان بابلسر است و در 52 و 39 طول شرقى و 36 و 42 عرض شمالى و ارتفاع 22 متر از سطح دريا واقع شده است (پاپلى، 82). بابلسر در مسير راه اصلى كنارة درياي خزر و در 19 كيلومتري شمال باختري شهر بابل قرار دارد ( فرهنگ جغرافيايى آباديها، 68) و آب و هواي آن معتدل و مرطوب است. رودخانة بابل از ميان شهر عبور مىكند و به درياي خزر مىريزد (همان، 67 - 68). بين بابلسر و دريا در طرف راست رودخانة بابل، يك رشته تپههاي شنى قرار دارد كه درگذشته بر آن فانوس دريايى ساخته بودند (رابينو، 73).
بابلسر در ابتداي سدة 11ق و پس از آن داراي بندرگاه بوده است. شاه عباس صفوي كه در 1007ق، و نيز 1016ق، چند روزي را در آنجا اقامت كرده است، در سفر دوم خود، به وصف كشتيهاي بزرگ و كوچكى كه در انتظار رسيدن زمان مناسب كشتيرانى بودهاند، پرداخته است (منجم، 189-191، 333-334). برخى كسان از برج بزرگ مشهدسر كه بر فراز تپه جاي داشته، و توسط استپان رازين از ميان رفته است، ياد كردهاند (عزالدوله، رابينو، همانجاها). استپان رازين فرمانده قزاقهاي شورشى [ايالت دُن] برضد نظام فئودالى روسيه بود كه در بهار 1667م بهحملاتى در مسير ولگا و درياي خزر XXI/)¢¥–¨¢ , 3 BSE.(418 در اين حمله، وي شهرهاي سواحل غربى و جنوبى درياي خزر را غارت كرد و عدهاي از مردم اين شهرها را به اسارت گرفت (مهجوري، 2/96).
در دورة نادري، محمدخان افشار از سوي نادرشاه فرمان يافت تا به ياري آلتون (انگليسى) كه به دين اسلام درآمده، و از سوي نادرشاه سمت دريا بيگى يافته بود، در مشهدسر (بابلسر) كشتى بسازد و در درياي خزر به كارگيرد (اعتمادالسلطنه، 2/1131). مورخان محلى سدة 11ق مازندران در شرح درگيريهاي ميان حاكمان محلى مشهدسر اشاراتى دارند (نك: مرعشى، 286، 311، جم ؛ شيخ على گيلانى، 104).
اين شهر در دورة قاجار، بندر كشتيرانى و بازرگانى بار فروش (بابل)، و از بنادر شرقى درياي خزر بوده است (انتنر، 24؛ مكنزي، 89)؛ چنانكه كمپانى «قفقاز و مركوري» كه با كمك مالى دولت روسيه از اوايل دهة 1860م، سفرهاي پستى و حمل مسافر را از باكو به بنادر ايرانى درياي خزر آغاز كرده بود، شعبهاي در مشهد سر داشت ( گزارش...،14 و حاشية 21). از مشهدسر كالاهاي بسياري همچون ابريشم، پنبه و برنج مازندران به روسيه صادر، و كالاهاي روسى مستقيماً بدانجا وارد مىشده است (مرگان، 240؛ سرنا، 24).
بابلسر در ابتداي سدة كنونى از مراكز مهم تجاري ايران محسوب مىشد (كيهان، 3/430-431)، با اينهمه، فاقد لنگرگاه مناسبى براي پهلو گرفتن كشتيهاي بزرگ بود؛ به همين سبب، اينگونه كشتيها در فاصلة دورتري از ساحل لنگر انداخته، بارهاي خود را توسط زورق به اسكلة گمرك منتقل مىنمودند (همو، 2/288، 3/442). بابلسر همچنين از مراكز عمدة شيلات و خاويار شمرده مىشد (همو، 2/289، 3/12).
بسياري از جهانگردانى كه به شمال ايران سفر كردهاند، در خاطرات خود به اين شهر، به ويژه به بازرگانى آن اشاره دارند (مكنزي، 87، 88، 89؛ سرنا، همانجا). با كاهش روابط بازرگانى ميان ايران و شوروي، و رونق يافتن تجارت در بنادر ديگر مانند بندر انزلى در گيلان (فريزر، 543، 544؛ فرهنگ جغرافيايى ايران، 3/37)، اين شهر مدتى موقعيت خود را از دست داد (همانجا)، اما امروزه بابلسر يكى از بنادر معتبر و از گردشگاههاي زيباي كشور به شمار مىآيد (برزگر، 2(1)/44).
در 1375ش جمعيت شهر بابلسر 671 ،37نفر (762 ،8خانوار)، و شمار مردان و زنان در اين شهر تقريباً برابر بوده است. همچنين از 745 ،33 نفر جمعيت 6 ساله و بيشتر در شهر بابلسر 06/88% باسواد بودهاند ( سرشماري، چهل).
مآخذ:
آمارنامة استان مازندران (1375ش)، سازمان برنامه و بودجة استان مازندران، تهران، 1376ش؛
آمارنامة استان مازندران (1376ش)، سازمان برنامه و بودجة استان مازندران، تهران، 1377ش؛ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، مرآة البلدان، به كوشش عبدالحسين نوايى و هاشم محدث، تهران، 1368ش؛
انتنر، م. ل.، روابط بازرگانى روس و ايران (1828-1914م)، ترجمة احمد توكلى، تهران، 1369ش؛
برزگر، اردشير، تاريخ تبرستان پس از اسلام، تهران، 1334ش؛
پاپلى يزدي، محمدحسين، فرهنگ آباديها و مكانهاي مذهبى كشور، مشهد، 1367ش؛
جعفري، عباس، رودها و رودنامة ايران، تهران، 1376ش؛
رابينو، ه.ل.، سفرنامة مازندران و استراباد، ترجمة غلامعلى وحيد مازندرانى، تهران، 1336ش؛
ستوده، منوچهر، از آستارا تا استارباد، تهران، 1366ش؛
سرشماري عمومى نفوس و مسكن (1375ش)، نتايج تفصيلى، شهرستان بابلسر، مركز آمار ايران، تهران، 1376ش؛
سرنا، كارلا، سفرنامه، آدمها و آيينها در ايران، ترجمة علىاصغر سعيدي، تهران، 1362ش؛
شيخ على گيلانى، تاريخ مازندران، به كوشش منوچهر ستوده، تهران، 1352ش؛
عزالدوله - ملكونف، سفرنامة ايران و روسيه، به كوشش محمد گلبن و فرامرز طالبى، تهران، 1363ش؛
فرهنگ جغرافيايى آباديهاي كشور (ساري)، سازمان جغرافيايى نيروهاي مسلح، تهران، 1370ش، ج 28؛
فرهنگ جغرافيايى ايران (آباديها)، استان دوم، دايرة جغرافيايى ستاد ارتش، تهران، 1329ش؛
فريزر، جيمز بيلى، سفرنامه، ترجمة منوچهر اميري، تهران، 1364ش؛
كيهان، مسعود، جغرافياي مفصل ايران، تهران، 1311ش؛
گزارش ايران از يك سياح روس، ترجمة سيدعبدالله، تهران، 1363ش؛
مرعشى، ميرتيمور، تاريخ خاندان مرعشى مازندران، به كوشش منوچهر ستوده، تهران، 1356ش؛
مرگان، ژاك، ايران، مطالعات جغرافيايى، ترجمة كاظم وديعى، تبريز، 1338ش؛
مكنزي، چارلز فرانسيس، سفرنامة شمال، ترجمة منصورة اتحاديه، تهران، 1359ش؛
منجم يزدي، محمد، تاريخ عباسى، به كوشش سيفالله وحيدنيا، تهران، 1366ش؛
مهجوري، اسماعيل، تاريخ مازندران، ساري، 1345ش؛ ناصرالدين شاه، روزنامة سفر مازندران، تهران، 1356ش؛ نيز: . 3 BSE)cgie)
- سه شنبه 13 بهمن 1388-0:0
با عرض خسته نباشيد... در مورد اين شهر بسياري گفتنيهاي ديگر وجود دارد كه در اين مقاله به آنها اشاره نشده و فقط كليات اين شهر آمده است. اما با اين همه خواندن اين مطالب براي من كه متولد اين شهر هستم بسيار جالب بود.
- سه شنبه 12 خرداد 1388-0:0
ba salam va khasteh nabashid ,matalebe besiyar jalebi bod,ba arezoye movafagiyat