تعداد بازدید: 2647

توصیه به دیگران 1

پنجشنبه 22 مرداد 1383-0:0

ابهام طولانى در پرونده مرگ دانشجوى نوعروس

قاضى دادگسترى آمل پس از ۴۲ ماه هنوز تصميم گيرى نكرده است


• پرونده مرگ دانشجوى نوعروس كه آثار شكنجه و سوختگى روى بدنش دادگسترى شهرستان آمل را در برابر يك جنايت قرار داده است با گذشت ۴۲ ماه هنوز به سرانجام نرسيده است. اين درحالى است كه از نخستين ساعات تحقيقات قضايى و پليسى همسر نوعروس مظنون شماره يك شناخته شد و بيش از دو سال در زندان بود تا اينكه با سپردن وثيقه ميليونى آزاد شد. بنابه اين گزارش؛ ظهر چهارشنبه ۱۹ بهمن ماه سال ۷۹ پزشكان بيمارستان آمل وقتى دختر ۲۲ ساله اى به نام «فروغ فرهنگى» در اتاق عمل جان سپرد در تماسى پليس را در جريان مرگ بيمار قراردادند. دقايقى بعد با اعزام شدن اكيپى از مأموران پليس به بيمارستان آمل، وقتى آنان در گزارش پزشكان پى بردند در معاينه بدن بيمار آثارى از شكنجه و سوختگى به دست آمده است و علت مرگ نوعروس مشخص نشده است مردى كه همسر «فروغ» بود را تحت بازجويى قراردادند. اين مرد در نخستين تحقيق پليس گفت:«ساعت ۱۲ ظهر وقتى به خانه نامزدم رفتم با پيكر بى جان او روبرو شدم و براى رساندن «فروغ» به بيمارستان به كوچه دويدم و با دادو فرياد از همسايه ها و رهگذران كمك خواستم.» قاضى حسن زاده دادرس شعبه ۶ دادگاه عمومى آمل كه مسؤوليت پيگيرى قضايى پرونده مرگ دانشجوى نوعروس برعهده اش است با توجه به پيچيدگى اى كه در برابرش بود، دستور ويژه اى براى شناسايى شدن علت اصلى مرگ «فروغ» از سوى كارشناسان پزشكى قانونى صادر كرد و از سوى ديگر زندگى «فروغ» و همسرش را تحت تحقيق گرفت. در اين بررسى ها، دادگاه و پليس به اختلاف شديد بين تازه عروس و داماد پى بردند، «فروغ» خانواده اش در اروميه زندگى مى كند در دوران دانشجويى با نامزدش آشنا شده بود و على رغم مخالفت پدر ومادرش به خاطر دورى راه اصرار به ازدواج با مرد مورد علاقه اش داشت. تازه داماد نيز به همراه تعدادى از بستگانش به خواستگارى «فروغ» رفته بود و آنان پاى سفره عقد نشسته بودند اما چندين بار بين آنان كتك كارى شده بود. دو ماه قبل از مرگ «فروغ» وقتى شوهرش به خانه دانشجويى نوعروس رفته بود، آن دو با يكديگر جر و بحث كرده بودند كه داماد در حين گره كردن دستانش دور گلوى «فروغ» با حمله بيمارى صرع دستانش رها شده و روى زمين افتاده بود. «فروغ» از ترس بالشى زير سر تازه داماد مى گذارد و فرار مى كند، او به خانه دايى همسرش پناه مى برد و شوهرش ساعاتى بعد به خانه دايى خود رفته و با كتك زدن دايى، زن دايى و فروغ آنان را تهديد به مرگ مى كند. اين تحقيقات روشن ساخت، «فروغ » بعد از اين حادثه با مراجعه به كلانترى به شكايت عليه شوهرش دست زده و همانجاتقاضاى طلاق مى كند كه اين شكايت قبل از ارجاع به دادگاه عمومى آمل با وساطت ريش سفيدان در حالى كه پدر «فروغ » به آمل رفته بود بى نتيجه رها مى شود. پليس و دادگاه كه به اين اختلاف عمقى در دوران عقد بين نوعروس و داماد برخوردند فرضيه شان كه در آن شوهر «فروغ » مى توانست عامل مرگ او باشد را تحت بررسى قرار دادند و با صدور نظريه پزشكى قانونى خودرا در يك قدمى كشف حقيقت ديدند. متخصصان پزشكى قانونى در نخستين مرحله معاينه جسد دانشجوى نوعروس با ديدن آثار سوختگى در پا و كمر در گزارشى اعلام كردند «فروغ » از مدتها پيش تحت شكنجه قرار داشته است و آثار جديد سوختگى از اتوى بخار است كه با مهارت كامل به جاى چسباندن اتو به پوست زن جوان، آن را در فاصله اى نزديك پوست قرار داده اند كه باعث آب شدن پوست شده است. در اين نظريه، علت مرگ ضعيف شدن بدن «فروغ » و عدم درمان مصدوميتها عنوان و خواسته شده بود نمونه بردارى از جسد صورت گيرد و براى آزمايشات سم شناسى به پزشكى قانونى تهران ارسال شود تا اقدام به خودكشى «فروغ » نيز بررسى شود. نمونه اى از جسد «فروغ » در اختيار پزشكى قانونى تهران قرار داده شد و آنان بدون در اختيار داشتن گزارش معاينه جسد كه نشانگر سوختگى شديد در بدن نوعروس بود علت مرگ را مصرف بى رويه قرص اعصاب «فنوباربى تال » و مسموميت شديد دارويى ناشى از اين قرص دا نستند. اما ادعاهاى يك دانشجوى دختر كه روز قبل از فاش شدن مرگ «فروغ » به چند قدمى وى رفته بود مسير تازه اى در برابر قاضى حسن زاده قرار داد، اين دختر جوان گفت: «روز سه شنبه ۱۸ بهمن ماه براى ديدن «فروغ » به خانه دانشجويى او رفتم، با وجود اينكه كفشهاى او پشت در بود و مى دانستم هميشه با اين كفشها بيرون مى رود اما هيچ كس در را به روى من باز نكردو آن قفل بود. روند تحقيقات به نوعى بود كه شوهر «فروغ » را درگير ماجراى قتل نوعروس كرده بود، او كه روزهاى نخست مرگ همسرش به اتهام ايراد ضرب و شتم تحت بازجويى قرار گرفته بود اين بار به اتهام قتل عمدى «فروغ » با قرار بازداشت موقت روانه زندان شد. قاضى حسن زاده نظريه پزشكى قانونى آمل و تهران را تجزيه و تحليل كرده بودو در فرضيه اى علت مسموميت دارويى را استفاده از مسكن براى تسكين دردهاى ناشى از شكنجه و سوختگى توسط نوعروس دانست و به خاطر مدارك موجود در پرونده شوهر وى را به عنوان مظنون شماره يك شناخت. شوهر «فروغ » از نخستين لحظات دستگيرى هرگونه دخالت در مرگ نوعروس را منكر شد، او حتى در جلسه محاكمه اى كه پس از ۱۴ماه در شعبه ۶ دادگاه عمومى آمل برگزار شد و پدرزنش درخواست قصاص نفس ـ اعدام ـ وى را مى خواست گفت: «من نمى دانم چرا در مرگ «فروغ » مقصر شناخته شده ام، وقتى همسرم را خيلى دوست داشتم چرا بايستى باعث مرگ يا اذيت او مى شدم، وقتى در آمل نبودم، «فروغ » خودكشى كرد و من نيز از اين ماجرا ناراحت هستم.» در جريان اين محاكمه، آرايشگر جوانى كه متهم ادعا مى كرد روز حادثه قبل از رفتن به خانه نامزدش نزد او رفته است و قبل از آن در تهران بوده است حرفهاى او را مغاير با واقعيت دانست و متهم نتوانست دليلى بر جا ماندن كليد خانه وكيف زنانه «فروغ » در خانه پدرى او ارائه دهد. متهم در دفاع از خود گفت: «بين زن و شوهر اختلافاتى ناخواسته به وجود مى آيد، مقصودم اين است كه «فروغ » در غياب من از قرصهايم براى خودكشى استفاده كرده است و واقعاً نمى دانم چرا دست به چنين كارى زده است.» بعد از اين محاكمه ديگر جلسه اى رسمى براى رسيدگى به اين پرونده برگزار نشد، شوهر «فروغ » پس از مدت طولانى كه در زندان و به اتهام قتل عمد نوعروس بود با سپردن وثيقه آزاد شد و باگذشت ۴۲ماه پرونده مرگ دانشجوى نوعروس در آمل هنوز ابهام زدايى نشده است.


    ©2013 APG.ir