این ره که می رویم...
يادداشتي از:محمد تیموری-روزنامه نگار- به بهانه روز خبرنگار
روز خبرنگار بهانه ای است که توجه مردم و مسئولان به خبرنگاران و مطبوعات بیشتر جلب شود.همه در این روز ازاهمیت مطبوعات و کار سخت خبرنگار می گویند اما نکته ای که بعضا از آن غافل می شویم و از آنجا که انتقاد سازنده یکی از ویژگیهای بارز مطبوعات و خبرنگاران حرفه ای است آیا خود خبرنگاران و پیشکسوتان عرصه مطبوعات به ضرورت انتقاد از خود توجه دارند؟
اگر نگاهي به وضعيت نشريه هاي امروز بكنيم متوجه خواهيم شد كه بيشتر نشريه هاي موجود روي پيشخوان روزنامه فروشي هاي ما، نشريه هايي هستند با حداقل استاندارد هاي علم روزنامه نگاري؛ هم از نظر كميت و هم از نظر كيفيت.
مطالب تكراري، بي محتوا، كپي برداري از منابعي كه هرگز نام آن ذكر و اعلام نمي شود، از جمله ضعفهاي مطبوعات است. اين تنها گوشه اي از بحران فرهنگي مي باشد كه مي توان اشاره نمود.
استفاده ابزاري از تصاوير دختران جوان و هنرپيشه هاي زن با آرايشهاي بسيار غليظ در پشت جلد اكثريت قريب به اتفاق نشريات زرد و باصطلاح روحوضي، نشان آشكاري ازسقوط غم انگيز فرهنگي و اخلاقي بسياري از نشريه داران امروزي ايران است كه قصد دارند علم روزنامه نگاري رابه دلالي محبت تبديل كنند!
هر روز نيزنشريه تازه اي سر بر مي آورد و اكثر آنها از گروه نشريات زرد هستند. حال اين سوال مطرح مي شود كه چند درصد متقاضيان توليد نشريات، قبل از ورود به اين دنياي آشوب زده، پژوهشگر، نويسنده، شاعر و يا روزنامه نگار بوده اند؟! به حرف نه، به عمل و با نشان دادن سند و مدرك!
اگر مطبوعات كه وظيفه روشنگري و تنوير افكار عمومي را بر عهده دارد خود از آرمانها فاصله گرفته باشد، ديگر چه توقعي از خواننده و مردم كوچه و بازار مي توان داشت؟
‹‹راهنمايي كي تواني/ اي كه خود راه را نداني››
بسياري از مطبوعات ما حالت آگهي نامه، تمجيدنامه و يا نشريات زرد هستند، و كمتر حرف و درد واقعي مردم را منعكس مي كنند. تازه اگر روزنامه نگاري حرف دل مردم را بگويد يا از مسئولي آن را سوال كند بعضا به بدترين شكلي مورد تخريب قرار مي گيرد و هزار انگ به او زده مي شود؟!
در واقع ، مطبوعات ما بعضي از مسئولان را بد عادت كرده اند كه برداشت آنها از خبرنگار اين است كه ثناگوي مسئولان باشند و اگر كسي ثناگويي نكرد خبرنگار نيست!! دفاع از عدالتخواهي، راستگويي و آزاديخواهي و پاسداشت حرمت قلم مهمترين وظيفه يك روزنامه نگار و يا نويسنده است.
اگر پذيرفته ايم كه خداوند خالق علم و انديشه و قلم است و اين موهبت الهي را به ما بخشيده كه صاحب علم و انديشه و قلم باشيم، شايسته نيست به مردمي كه تشنه آگاهي و اطلاعات هستند، دروغ بگوييم!
ماكسيم گوركي نويسنده و روزنامه نگار مشهور حرف خوبي مي زند، آنجا كه مي گويد: ‹‹وقتي مي نويسي ابتدا بينديش كه خداي تو كيست و هميشه خدايت را در نوشته هايت جستجو كن!››
گوركي در ادامه مي آورد: ‹‹آن كس كه حرفه روزنامه نگاري را بر مي گزيند نبايد در انتظار زندگاني اشرافي باشد و آن كس كه در انديشه سود و سرمايه باشد فكرش به سوي عدالت اجتماعي نمي چرخد.››
روزنامه نگاری ایران در شرایط فعلی از کمبود اطلاعات ، ضعف دانش و تخصص و نبود روزنامه نگاران مسلح به این فن رنج می برد .
کمبود وسایل و تجهیزات ، نا آشنایی به زبانهای خارجی و ... از یک سو و ورود طیفی از افراد غیر متخصص که بر اساس روابطی پا به این حرفه گذاشته اند ، از سوی دیگر روزنامه نگاری در کشور را تضعیف کرده است.
به عقیده استادان ، کارشناسان روزنامه نگاری و روزنامه نگاران بزرگ ، جسارت و شجاعت، تیزبینی و شم خبری به اضافه داشتن استعداد و قوای لازم برای اجرایی کردن این فاکتور ها در کار خبری که همان قدرت و توان نوشتن ، تسلط به فن روزنامه نگاری و قدرت تخیل و ... از عناصر مهم یک روزنامه نگار موفق است .
متاسفانه روزنامه نگاری از جمله شغل هایی است که ممکن است خیلی زود انسان را دچار خودشیفتگی کند حال اگر کسی نتواند خود را به این فن مسلط کند و خارج از ضابطه و اصول این مسیر را بپیماید چه بسا بسیار زود دچار آن شود. یکی از دلایل اصلی رسیدن به این مرحله انتقاد نکردن از خود است .
ما روزنامه نگاران به نوعی پناهگاه و مأمن درد دل ها ، مرافعات ، جنجال های سیاسی و انتقاد از همه هستیم ولی خود کمتر مجال و فرصتی می یابیم که از خود بگوییم و البته نقدی از خود صورت دهیم. از طرف دیگرامروز روزنامه ها حاصل اخبار و گزارش هاي اينترنتي و رسانه اي جهان و ايران است. به همين خاطر از دو جهت لطمه مي خورند. اولا به خاطر كهنگي و يكسان بودن مطالب اشتياق خوانندگان را برنمي انگيزند.
ثانيا خبرنگاران كه چله نشين پاي كامپيوترها شده اند به علت نرفتن به ميان جامعه و نشستن در تحريريه ها نمي توانند ذوق و استعداد خود را پرورش بدهند. به همين علت طي سه دهه اخير خبرنگاران و روزنامهنگاران انگشت شماري در جامعه رشد كرده اند.
پس از آمدن اينترنت و سايت ها و رسانه هاي مختلف خبري كم كم روزنامه ها را از شور و تلاش و فعاليت خبرنگاران انداخت و امروزه همانگونه كه مي بينيد روزنامه ها چون پيچكي به اين درخت تناور رسانه اي چسبيده اند و از شاخه هاي آن ارتزاق مي كنند.
با اين ترتيب و در اين فضاي وابستگي ها خبرنگاران جواني كه با سوداي روزنامهنگاري پاي به تحريريه ها مي گذارند اغلب نمي توانند عرصه اي پوينده براي كشف استعدادهاي خود بيابند. پيران مطبوعات نيز دامن از اين عرصه كشيده اند و نشريات هر روز مشق روزانه شان را تكرار مي كنند. امیدواریم روزی برسد كه روزنامهنگاري به مسير اصلي خود باز مي گردد و جواناني كه پاي به عرصه مطبوعات مي گذارند فرصت كشف و پرورش استعدادهاي ناب خود را پيدا كنند. به اميد آن روز. (journalist_taimory@yahoo.com)
- شنبه 19 مرداد 1387-0:0
با تشکر از شما که مقالات خوبی در سایت قرار می دهید.مقاله آقای تیموری بسیار آموزنده بود
- شنبه 19 مرداد 1387-0:0
درود بر آقای تیموری که واقعا حقایق را می گوید.ایشان واقعا روزنامه نگاری حرفه ای است و سابقه سردبیری هفته نامه های هراز و کایر را در پرونده خود دارد.