خبر خبر! کلنگ و طرح و قیچی!
يادداشتي از:ولی اله پاشا،شاعر و روزنامه نگار
خبرنگاران به عنوان اهرم هاي مهم ارتباطي بين مسئولان و مردم ، در انعكاس مشكلات جامعه و نیزمیزان امکانات و خدمات مسئولان و در نتیجه ایجاد فضای تعامل و شرایط رشد و توسعه نقش به سزایی دارند.
خبرنگار متعهد با انعكاس صحيح واقعيتها، در جهت روشن سازي افكار عمومي گام برمی دارد و فضاي جامعه را از تشويش، تنش و ناآراميها دور می كند و با افزایش سطح آگاهی مردم ، جامعه را پرسشگر و با حقوق مادی و معنوی اش مطلع می سازد.
خبرنگار در شكلگيري فضاي فرهنگي جامعه، نقش بسزايي ايفا ميكند و نسبت به ساير عوامل فرهنگي جامعه، در ساختار فرهنگي تاثيرگذارتر خواهد بود. توجه به وضعيت معيشتي اين قشر زحمت کش زمينه را براي برای تلاش بیشتر و ايجاد فضايي بيطرفانه تردر ارائه خبر و اطلاعرساني فراهم ميسازد. خبرنگاران با درج برخي از مطالب و مشكلات مردمي ميتوانند دستگاههاي اجرایی را نسبت به کاستی ها ونیزراهکارهای رفع نواقص آگاه کنند.
بنابراین لازم است همان گونه كه خبرنگاران ضرورت دارد اصول اخلاق حرفهاي را رعايت كنند، مديران و مسئولان نيز در قالب منشوري، اصولي را براي برخورد مناسب با خبرنگاران تعريف كنند.
حرفه خبرنگاري شغلي پر دردسر، سخت و زيانآور است كه همواره جزو پراسترسترين مشاغل از آن نام برده ميشود. امنيت شغلي براي اين قشر وجود ندارد و اگر رسالت خود را به درستي به انجام برسانند گاهي مواقع مورد بازخواست هم قرار ميگيرند.
نگرش خبرنگار به واقعيات جامعه بايد واقعبينانه، دقيق و كارشناسانه باشد تا بتواند با بيطرفي به بيان و تحليل موضوعات مختلف جامعه بپردازد. خبرنگاران چشمبيناي جامعه و مأمن و پناهگاهي براي مردم هستند. خبرنگاري همراه با دشواريها و سختيهايي است كه اگر عشق به كار وجود نداشته باشد، هيچكس حاضر به فعاليت در اين عرصه نيست.
در پایان این مقال سروده ای را تقدیم همه ی خبرنگاران ارجمند می کنم:
خبر خبر! ساده و فوق العاده
هم از سواره ها، هم از پیاده
خبر خبر! رو کاغذای کاهی
خط های قرمز تو دل سیاهی
خبر خبر ! یه کاغذ و یه خودکار
یه قلب عاشق و یه دست تبدار
خبرخبر! خبر که پا نداره !
کی گفته که یه دس صدا نداره!؟
خبر چیه؟ آینه ی کاغذی
مخاطبش کیه؟ حسن، مش رضی، هرکی
خودش رو توی اون می بینه
حرف دلش رو از تو اون می چینه
خبر خبر! کلنگ و طرح و قیچی
آخر این قصه چی می شه؟ هیچی!
یکی می گه اینا همش خیاله
وعده های رو خرمنه، محاله
یگی بهش امید و دل می بنده
یکی باهاش به زندگی می خنده
یه عده هم سبزی می پیچن باهاش
«گوشتو تو روزنامه بپیچم داداش؟!»
یکی باهاش شیششو پاک می کنه
یکی دیگه پشه هلاک می کنه
شما بگین خبرنگاری چیه
اونی که عاشق تر از اینهاس کیه؟
خبرنگارا تو خبر،نگارن
تو پاییز بی خبری بهارن
وقتی به قرمزه چشاش می خندی
چه می دونی چه سخته صفحه بندی
خبرخبر! خبر که نون نداره
عشقه دیگه پیر و جوون نداره!