بي يار و یارانه
مروری بر برنامه ی هدفمند کردن یارانه هادر كشور - يادداشتي از:مهندس مهدی حلاجیان،رامسر
در ابتدای انقلاب به افراد بی بضاعت ؛ کم درآمد ؛ افرادی که در زیر خط فقر زندگی می کردند ؛ « مستضعف » می گفتند ( ضعیف نگه داشته شده ) ؛ بعدها این عنوان را از ادبیات گفتاری و نوشتاری حذف و به جای کلمه ی مستضعف از کلمه ی « قشر آسیب پذیر » استفاده کردند و اکنون این کلمه نیز کاربرد خود را از دست داده و این قشر « مردم دهک پائین » نام گرفته اند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی و تحریم های اعمال شده از طرف غرب و شرق بر ایران مسوولین وقت برای اینکه بتوانند ورودی و خروجی بازار ؛ خصوصا در بحث ارزاق و مایحتاج عمومی را در کنترل خود داشته باشند ؛ کوپنی کردن ( کالابرگ ) مایحتاج اصلی مردم را در دستور کارخود قرار دادند . در شرایط نابسامان اقتصادی و اجتماعی آن موقع کاری جز این متصور نبود و این امر در کنترل ثبات قیمت ها در بازار موثر بوده و قشر کم درآمد جامعه از آن بهره ی کافی بردند.
وضعیت ناسالم جمع آوری کالابرگ ها پس از فروش اجناس به مردم دست عده ای از مسوولین از خدا بی خبر را برای سو استفاده های بعدی باز می گذاشت و بطور طبیعی برای افراد مرفه تهیه ی ارزاق عمومی از طریق این مدیران آسان بوده و از این رهگذر چه بسا کسانی میلیونر شدند.
اشکال دیگر این سیستم ایجاد مراکز فروش زیر میزی برای آشنایان و ندیدن افراد ناشناس در عرضه ی خدمات عمومی بود.
هرچند که اشکالات عمده ی دیگری بر آن مترتب بود و خارج از بحث است و از آن گذر می شود.
مروری بر برنامه ی هدفمند کردن یارانه ها
دوران پس از پایان جنگ برای مردم دوران جدیدی بود که مایل به ادامه ی حرکت اینچنینی نبودند. سطح توقعات مردم از دولت بالا رفته و انتظار داشتند از آن وضع اسفبار خارج شوند.
در آن مقطع که دولت تمام مایحتاج عمومی را بصورت کالابرگی به مردم ارایه می کرد تصمیم به حذف تدریجی توزیعی اینگونه و اشباع بازار از کالاهای مورد نیاز مردم با قیمتی نزدیک به قیمت یارانه ای کرد. در مرحله ی اول مرغ و تخم مرغ را از سبد کالابرگی خارج و مقرر شد که مابه ازای آن پرداخت نقدی به مردم صورت گیرد. پرداخت نقدی یارانه از این زمان باب شد اما طولی نکشید که هم مردم و هم مسولین رغبتی به دریافت یارانه ی نقدی اندک واریزی نشان ندادند و پرداخت نقدی یارانه ها حذف شد. اما قیمت متناسب این کالاها مردم را تحت فشار قرار نداد.
بعدها گوشت از سبد حمایتی خارج شد و حتی آن مبلغ یارانه ای کم هم به مردم پرداخت نشد و قیمت مناسب آن نیز مردم را درگیر مسائل پیچیده ی اقتصادی نکرد. کم کم پنیر ؛ کره ؛ پودر رختشویی و برخی اقلام ریز و درشت دیگر بدون پرداخت نقدی یارانه ها از سبد حمایتی دولت خارج شد.بدینصورت عمده ی مایحتاج عمومی مردم به قیمت آزاد به مردم ارایه شد و تا اکنون به جز قند ؛ شکر ؛ روغن آن هم در فاصله های طولانی ؛ تقریبا هیچ کالائی بصورت کالابرگی ارایه نمی شود.
کمی بعد تر دولت برای کاهش فشار مالی به خود و آشنا کردن مردم و عادت دادن آن ها به قیمت های بالاتر طرح اعلام « کالابرگ فوق العاده » یا « کالابرگ تعادلی » را در دستور کار خود قرارداد . بدین وسیله مصرف کننده با آنکه می دانسته کالابرگ تحویل می دهد ؛ با « قیمت تعادلی » یعنی قیمتی بین دولتی و آزاد مایحتاج خود را تامین می کرد.
بخش دوم یارانه های پرداختی دولت را مردم کمتر احساس کرده اند . این بخش که شامل یارانه های پرداختی به آرد ؛ نان ؛ سوخت و انرژی را هیچگاه احساس یارانه ای بودن آن را لمس نکردند چون مردم به قیمت یارانه ای و بدون کالابرگ آن ها را می خریده اند.
در این بخش و برای افزایش قیمت ها راهکار دیگری اندیشیده شد. در مجلس ششم شورای اسلامی برای « واقعی شدن قیمت ها » و رساندن قیمت ها به سطح قیمت جهانی و یا حداقل ؛ کشورهای همسایه تصمیمات مهمی اتخاذ گردید. در این دوران با تصویب افزایش ۵ تا ۲۰ درصدی قیمت اقلام مورد نیاز مردم بصورت سالانه موافقت گردید.
این امر ابتدا با تنش های روانی و اجتماعی سنگین مواجه شد و در مدت چند سال بصورت امری عادی برای مردم لحاظ شد.
مردم مطمئن بودند همزمان با افزایش سالانه ی حقوق افزایش تعرفه ی خدمات عمومی را هم خواهند داشت و به تبع آن بازار و سیستم حمل و نقل عمومی نیز با یک افزایش قیمت معقول مواجه می شد.این طرح به ناگهان و به منظور ضربه زدن به جناح حاکم توسط مجلس هفتم و با شعار « تثبیت قیمت ها » متوقف شد و مردم شادکام از این تصمیم بزرگ مجلس.
پس از موفقیت اصولگرایان و حذف اصلاح طلبان رویه ی مصنوعی تثبیت قیمت ها تا دوسال در دستور کار دولت حاکم بود. اما به تدریج دریافتند که عدم تطابق تثبیت قیمت ها با برنامه ی توسعه و رشد قیمت های جهانی می تواند جامعه را با مشکل بزرگ مواجه کند. اینگونه بود که تثبیت قیمت ها جای خود را با « رهاسازی قیمت ها » عوض کرد.
البته این رهاسازی با هیچ رویه ای سازگار نشد و عملا کار افزایش قیمت ها از دست دولت نیز خارج شد. مردم مستاصل و نگران و قیمت ها در هیچ کجا با هم مساوی نبودو نشد و اینگونه بود که مردم فشار مضاعفی را متحمل شدند.
اما تثبیت قیمت ها و پائین بودن آن چند مشکل دیگر را به دولت وارد کرد: مصرف بی رویه از یک طرف و قاچاق آن از سوی دیگر دو لبه ی تیز فشار بر دولت ؛ از اثرات اصلی تثبیت قیمت ها بود.
در همین شرایط « هماهنگ سازی قیمت ها » و « حذف تدریجی یارانه ها » در دستور کار دولت قرار گرفت.
حذف یارانه ی پودرهای شوینده و اعلام قیمت دو برابری آن ازطرف وزیر بازرگانی از یکسو و سهمیه بندی بنزین و افزایش قیمت آن از ۸۰۰ ریال به ۱۰۰۰ ریال توسط دولت از سوی دیگر آغاز رسمی این حرکت بود. کم کمک ارایه ی بنزین آزاد در کنار بنزین سهمیه بندی مردم را عادت به قیمت ۴۰۰۰ ریالی آن می دهد.
شرکت برق ؛ گاز و آب نیز روند دیگری را پی می گیرند آنها با درج قیمت دوگانه ی یارانه ای و آزاد انرژی در قبوض ارسالی؛ مردم را با قیمت آزاد آن آشنا می کنند.قیمت نان به آرامی افزایش یافته است و مردم را با نانوایی هایی با سهمیه ی آزاد آرد و به تبع آن قیمت آزاد نان آشنا ساخته اند.
همه ی این ها مقدمه ای شده است تا زیرکانه اعلام کنند که از پائیز ۸۷ قیمت آب؛ برق و گاز ۵ برابر خواهد شد تا مردم از نظر روحی و روانی آمادگی تحمل افزایش قیمت ها را داشته باشند.
در این هنگامه و در آستانه ی هجمه ی اثر روانی افزایش قیمت ها ؛ اعلام پرداخت نقدی یارانه ها در دستور کار قرار گرفته است ؛ تا شاید تحمل آن کمی آسانتر شود.
ارایه ی فرم های خود اظهاری و سرگرم شدن مردم به پرکردن آن تا پایان شهریور طول خواهد کشید. بدون آنکه نحوه ی پرداخت ؛ سقف پرداخت ؛ زمان پرداخت و سرانجام فاصله ی زمانی پرداخت ها مشخص باشد.
پائیز در راه است و زمزمه های بهار افزایش قیمت ها.
براستی سرانجام کار چه خواهد بود ؟(ramsarnews)