سرانجام با همه اما و اگر و كش و قوس و حرف و حديث ها و مناقشات و مجادلات روز رأي گيري، نمايندگان مجلس هشتم صلاحيت علي كردان براي تصدي وزارت كشور را تاييد كردند.

 روزهاي كاري وزير جديد كشور آغاز شده است. در داخل استان مازندران بخصوص مركز استان اقشار مختلف مردم، آگاهان سياسي، فكري و فرهنگي و اصحاب رسانه با يادآوري اين اتفاق به نوعي احساس شور و شعف پيدا كردند.

 هر چند ديگر وزير مازندراني در پست وزارت امور اقتصادي و دارايي هم بالاتر از كردان رأي آورد و وارد كابينه شد. اما علي كردان بواسطه اينكه چهره اي شناخته شده و با نفوذ و قدرت زياد سياسي و اجتماعي در ساختار قدرت و هيات حاكمه است، در ميان مردم و صاحبنظران بيشتر از هر كس ديگري شناخته شده تر است.

كردان بيش از 30 سال در مناصب مسؤوليت هاي مختلف فعاليت داشته است. وزير جديد كشور كمتر از يك سال وقت دارد تا هنر خود را اولا به مردم ايران و ثانياً به مردم مازندران و مركز استان (ساري) نمايش دهد. محصول اين هنرنمايي، ابتكار، خلاقيت و ابداع جديد چه مي تواند باشد؟ اين را كردان شايد بهتر پاسخ دهد. كردان با حمايت و همراهي طيف اصولگرايان حامي رئيس مجلس (لاريجاني) و حمايت و همراهي بخش هايي از فراكسيون اقليت مجلس به وزارت كشوري رسيد.

 كردان پيشتر منتظر و مترصد بود تا به نوعي جزو ياران و منصوبان نزديك محمود احمدي نژاد باشد. او به آرزوي ديرينه اش رسيد و اينك وزير كشور شده است. بزرگترين پروژه سياسي علي كردان بي شك برگزاري تمهيدات انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري است. انتخاباتي حساس، تعيين كننده و حياتي كه از يك سوي منتقدان دولت به تكاپو افتادند كه به هر طريق ممكن به دولت باز گردند و از سوي ديگر دولتمردان كنوني تلاش مي كنند تا قدرت را همچنان حفظ كنند و از دست ندهند.

علي كردان شايد مهم ترين و اصلي ترين تجربه كار اجرايي را در مقام عالي ترين مسؤول يك وزارتخانه در وزارت كشور رقم مي زند. او در طول اين 30 سال اغلب و اكثر مناصب و مسؤوليت ها را در دستگاهها و سازمان هايي گذراند كه مستقل از دولت و قوه مجريه بودند. (دستگاه قضايي، صدا و سيما و...) اما او به دولتي آمد كه حرف و حديث پيرامون او زياد است. با اين حال كردان بخاطر ويژگي هاي رفتاري و مديريتي اش مي تواند اگر بخواهد فعل خواستن را خوب و دقيق صرف كند چنانچه در سازمان صدا و سيما و در معاونت اداري مالي و امور استان ها هم مازندراني ها را بر صدر نشاند. اما آيا او مي تواند اين بار در وزارت كشور دست به چنين اقداماتي بزند؟

 فرصت براي علي كردان كم و تقاضاها زياد است. مهم تر از اينكه وزير كشور ساروي دولت نهم چه طرح و برنامه اي براي دولت و پيشبرد اهداف كلان اين وزارتخانه دارد يا ندارد، اما روي سخن قاطبه مردم مازندران با چهره پرسر و صدا و منتقد ملي و سياسي اين است كه چه مي خواهد بكند براي مازندران و ساري.
مركز استان مازندران همانطور كه خود ايشان مي داند از آشفتگي ها و نگراني هاي زيادي رنج مي برد. كاري نداريم كه مسؤول اين نابساماني چه كساني بوده و هستند.

 اما واقعيت اين است كه ساري از دارا بودن حداقل هاي توسعه اي محروم است. در طي سال هاي اخير پس از انقلاب بخصوص از آغاز دهه 70 سير مهاجرت مردمان جنوب شهر ساري از مناطق دودانگه و چهار دانگه و كليجانرستاق به شهر ساري و ساير شهرهاي اطراف حتي تهران و سمنان رو به فزوني گرفت. جمعيت در برخي روستاها خالي از سكنه شده است. فعاليت هاي دامي، زراعي و كشاورزي تعطيل، كم رنگ يا نيمه فعال شده است.

واحدهاي صنعتي مركز استان از قبيل چوب فريم، نكا چوب، چوب و كاغذ، تخته سه لايي، كشت و صنعت، نساجي چوخا، اشباع تراورس، زغال سنگ البرز مركزي، خوش نوش، شير پاستوريزه، دشت ناز و بسياري از واحدهاي كوچك و متوسط توليدي، صنعتي و كشاورزي با مشكلات خاصي مواجه شده اند. كردان و جريان حامي او در زمان دولت اصلاحات در رسانه هاي وابسته و محافل سياسي و اجتماعي به شدت منتقد بودند و مدعي كه دولت اصلاحات كاري براي مازندران و ساري نكرده است و فقط بدنبال سياسي كاري و چه چه بودند!

حال كه از سر تدبير يا تقدير اين مرد بزرگ اصولگرايان و ابرمرد سياسيون راستگراي مازندران در رأس قله و هرم وزارت كشور قرار گرفت بايد براي مردمان حوزه انتخابيه و زادگاهش به مثل اصفهان، كرمان، تهران، شيراز، مشهد، تبريز و... كار كند كاري كارستان، كاري اثربخش و ماندگار و حياتي.
وزارت كشور اعتبارات عمراني قابل توجهي را در اختيار دارد. بايد در تخصيص اين اعتبارات به مازندران بخصوص مركز استان سهم و نگاه ويژه اي صورت بگيرد.

 آقاي كردان بخوبي به عمق مشكلات، محدوديت ها و نارسائي ها و كمبودها و تنگناهاي استان و ساري واقف است. تا جايي كه مي دانيم در اغلب مناطق شهري و روستايي مازندران حضور پيدا كرد. او مي داند كه هنوز استان و ساري از محروميت و توسعه نيافتگي مي رنجد و مي لرزد. برخي از روستاها و آبادي هاي ساري و حومه و... هنوز آب شرب، راه روستايي، ايستگاه هاي تلويزيوني و خط تلفن همراه ندارد. فرصت هاي شغلي براي جوانان برومند و علاقه مند روستايي فراهم نشده است و بيشتر آنان براي پيدا كردن كار مناسب رهسپار شهرها شده اند و در شهر بجاي كار مولد به جاهاي ديگري كشيده شده اند!

آقاي كردان مي داند كه در شهر ساري مشكل كمربندي پس از حدود 30 سال هنوز به سرانجامي نرسيده است. او مي داند كه ترمينال مسافري مركزي شهر معطل است. ترافيك اعصاب مردم را كلافه كرده است. در جنوب شهر ساري يك مركز درماني دولتي وجود ندارد. به بسياري از روستاهاي مناطق جلگه اي و دشتي ساري و استان گازرساني انجام نگرفته است. فرودگاه بين المللي دشت ناز ساري در حد و اندازه مركز استان نيست. بندر قديمي فرح آباد ساري خاموش و تعطيل است. سد البرز آغاز بكار نكرده است. سد احداث شده دولت سازندگي در منطقه فريم صحرا با وجود هزينه هاي ميلياردي فاقد حتي يك متر مكعب آب است؟!

وزير كشور ساروي مي داند كه در شهر ساري - مركز استان مازندران – به لحاظ امكانات و زيرساخت هاي فرهنگي و هنري محروميت زيادي است. باور كنيد ساري موزه ندارد، فرهنگ سرا و خانه فرهنگ ندارد، سازمان تبليغات اسلامي استان در شهر ديگري غير از ساري فعاليت مي كند. دانشگاه ما در استان - دانشگاه مازندران - در ساري شعبه اي ندارد.

ساري پارك تفريحي آبرومندي ندارد و ساري خيلي چيزها را كه بايد داشته باشد ندارد و به همان نسبت ساير شهرها و بخش ها و روستاهاي استان مازندران مرحوم و غير برخوردار از امكانات توسعه اي آيا تأسف بار نيست كه نمايشگاه بين المللي مازندران در ساري توسط نماينده ولي فقيه كلنگ بخورد و پس از ده سال فقط تابلو آن در هوا باشد و مسؤولين اين پروژه را به دست سياست بازي واگذار نمايند.

بنابراين انتظار مي رود كه حال چنين فرصت مغتنمي براي اهالي استان بواسطه در رأس قرار گرفتن مديري برخاسته و بزرگ شده از اين ديار فراهم آمده است، تدابيري اتخاذ شود تا با كمك همه علاقمندان به توسعه و آباداني و پيشرفت استان در رأس رئيس محترم مجلس شوراي اسلامي – دكتر علي لاريجاني – جناب آقاي شيخ علي اكبر ناطق نوري، حضرت آيت الله طبرسي (نماينده محترم ولي فقيه در استان)، استاندار محترم، نمايندگان مردم مازندران در مجلس شوراي اسلامي و خبرگان رهبري و ساير دوستداران توسعه و سازندگي مازندران (اصلاح طلب و اصولگرا و مستقل) بخصوص اصحاب فكر و فرهنگ و دانش و رسانه، زمينه هاي توسعه همه جانبه استان به نوعي فراهم گردد و در اولين اقدام پيشنهاد مي شود مجمع يا بنياد توسعه مازندران و مركز استان (ساري) هدايت و حمايت و عنايت ايشان در اسرع وقت تشكيل و دبيرخانه آن در ساري و تهران داير و فعال گردد تا وزارت اين مدير باتجربه و باسابقه نظام بتواند حداقل اين حسن و مزيت را داشته باشد كه دوستداران و هواخواهان آباداني استان و ساري را دور هم جمع كند.

 منتظريم كه جناب كردان و دفتر ايشان پاسخ اين خواسته را به ما انعكاس دهند. دوستداران پيشرفت و عزت و آباداني ايران و مازندران و ساري؛ اميد كه همواره موفق و پيروز باشند.