کاغذ پاره ها
يادداشتي از:مهندس مهدی حلاجیان-رامسر
چندي پيش برای دومین بار رئیس جمهوري از اصطلاح « کاغذ پاره » در سخنان رسمی خود استفاده کرد.
وی قبلا در خصوص تحریم ابلاغی سازمان ملل گفته بود" قطعنامه های سازمان ملل" کاغذ پاره است.
هفته قبل هم معلوم شد مدرک تحصیلی آکسفورد کاغذ پاره است
هرچند پیش از آن وی به صورت غیر رسمی برخی از ضوابط موجود در جامعه( دلار) را کاغذ پاره نامیده بود.
(يابه نقل از طنز سيدابراهيم نبوي: بعدتر از آن معلوم شد بودجه هم کاغذ پاره است، وگرنه بودجه هزار صفحه ای را که نه کسی آن را می خواند و نه کسی آن را اجرا می کرد، بی خودی برنمی داشتند بکنند سی صفحه!)
براستی اگر با این شرایط پیش برود هیچ چیزی برای قیاس کردن باقی خواهد ماند ؟
چرا که همه چیز بر اساس نوشته های روی کاغذ سندیت پیدا می کند:
شناسنامه
کارت ملی
گذرنامه
سند املاک
چک های بانکی
و ...
اگر به استناد سخنان رئیس دولت و رئیس اجرائی کشور عمل شود ؛ آن گاه سنگ روی سنگ بند نمی شود. تصور کنید هر بدهکاری به طلبکار خود بگوید سند در دست شما کاغذ پاره ای بیش نیست. مجرمان احکام قضائی را کاغذ پاره بینگارند و ...
باید روی این نکته تاکید شود که همه چیز اهمیت خاص خود را دارد و بنا به همان اهمیت است که روابط اجتماعی شکل سازمان یافته به خود می گیرد.
رئیس جمهوري می توانست اعلام کند که برای مردم ایران صدور قطع نامه های تحریم اهمیتی ندارد و یا برای تصدی وزارت کشور نیازی به مدرک دکترا نیست ؛ اما نمی تواند مدارک و اسناد را کاغذ پاره بنامد.
اینک که در خصوص مدرک تحصیلی وزیر کشور تشکیک شده است ؛ راهکارش پیگیری برای اطمینان از این تشکیک است و رئیس جمهوري نباید مدارک معتبر را کاغذ پاره بنامد.
نگرانی ای که بعضی ها دارند این است که اگر جعلی بودن مدرک وزیر کشور صحت داشته باشد ؛ آیا او می تواند برای برگزاری انتخاباتی سالم راستگو و درست کردار باشد ؟(ramsarnews)