کاغذ پاره ها-2
يادداشتي از:دکترغلامعلی رنجبر،استاد دانشگاه
واقعاً این قلم قصد به زیر سوال بردن رئیس جمهوری محترم را ندارد، اگرچه این روزها عادت براین شده که در موقع انتقاد از رئیس جمهور ابتدا تمام عالم را گواه بگیرند که رای نگارنده یا منتقد قاطعانه به ایشان است و بعد جرات قلم زنی برای نقد ایشان پیدا بشود.
از همان اول گفته باشم که برخلاف تصور بسیاری از کسانی که صاحب این قلم را می شناسند این قلم از اردوگاه اصلاح طلبان وام نمی گیرد و به لحاظ اصولی نقدهای جدی بر نحوه نگرش آنها به حاکمیت، شیوه های ورود آنها در نقد، عمق اعتقاد آنها به منافع ملی و میزان تعصب آنها به دموکراسی و مردم سالاری دارد ولی این بدان معنی نیست که صاحب قلم سرسپرده اردوگاه اصولگرایی استُ هرچند در صورت رعایت همه موارد ادعایی به عنوان تنها گفتمان و سازوکار حاکمیتی که قادر به پاسداشت منافع ملی و اعتقادات اسلامی و انقلابی است، با تمام وجود به آن اعتقاد دارد.
سخن از مواظبت در موضع گیری ها و پاسداری از ارزش ها است. زمانی امیرالمومنین (ع) به لشکریان خود دستور داد که به قرآن های بر سر نیزه شده توسط لشکریان نفاق و کفر و دو رنگی معاویه توجهی نکنند که اینها کاغذ پاره هایی بیش نیستند و قرآن ناطق هم اوست. ظاهراَ جناب رئیس جمهور در مقابل منتقدان سرسختی نظیر آقای دکتر توکلی این موضع تند را گرفته که برای خدمتگزاری نیازی به کاغذ پاره هایی به نام مدرک نیست. اینکه آیا اشاره به کاغدپاره مقایسه منتقدان با لشکریان معاویه و مقایسه خود با امیرالمومنین (ع) است یا خیر به خود ایشان مربوط می شود. لیکن بحث در اینجا است که آیا مدرک تحصیلی واقعاً کاغذ پاره است؟
متذکر می شود که اینجانب اعتقاد دارد که سایر وزراء وضعیتی بهتر از وزیر پیشنهادی برای وزارت کشور را ندارند. یعنی اگر از نگاه رئیس جمهور و مجلس محترم جناب آقای کردان شایستگی احراز پست وزیر کشور را دارد، به نظر می رسد وزرای دیگر وضعیتی مطلوب تر از ایشان نداشته باشند. در حافظه این ملت است که زمانی آقای محصولی برای وزارت نفت پیشنهاد شده بودند که فقط اموال غیر منقول ایشان با ارزشی معادل 70 میلیارد تومان برابری می کرد.
آن هم اینکه تمام اینها فقط در عرض ده الی پانزده سال فعالیت اقتصادی از نوع بساز و بفروش در همکاری با شهرداری تهران که قسمت عمده آن در دوران مدیریت آقای رئیس جمهور در شهرداری حاصل شده بود. بنابراین لازم نیست که خیلی مته به خشخاش گذاشته شود تا اثبات شود داشته های آقای کردان چقدر است و آیا این داشته ها محصول کار و تلاش فردی ایشان در دوران کار مدیریتی است یا محصول استفاده از رانت قدرت و ثروت؟
آیا کسب حلال یک مدیر با اشتغالات شدید و وقت گیر می تواند منجر به اندوخته بالا بشود یا عوامل دیگری دست اندرکار تولید ثروت برای اینگونه مدیران هستند که اصلاً اینها به این قلم ارتباطی پیدا نمی کند و همین مقدار را هم از وهمیات و گمانیات سایرن وام گرفته که صحت و سقم آن هم بر گردن راوی باشد و خواننده محترم از این قلم آنها را ناشنیده بگیرد.
آنچه که به این قلم مربوط است نقد کاغذپاره خواندن مدرک تحصیلی برای خدمتگزاری است. آیا شایسته یک رئیس جمهور انقلابی و محترم است که مدرک نحصیلی آنهم در سطح دکتری را که محصول حداقل 20 الی 21 سال مطالعه و تحقیق و محرومیت های اجتماعی و اقتصادی و غربت کشیدن ها و زحمات بی حد و اندازه یک محقق می باشد را با کاغذ پاره تشبیه کنند؟
در دفاع از ایشان باید بگویم ایشان اینگونه مدارک که با زحمات طاقت فرسا کسب شده و پشتوانه آن علم و آگاهی و توان خدمت گزاری و سازندگی نیروهای جدید برای جامعه است و الحق مدیریت کشور نیز بنا به فرمایشات حضرت امام (ره) و تاکیدات مکرر رهبر معظم انقلاب و بسیاری از دست اندرکاران بالای نظام باید بر دوش اینگونه دانشگاهیان فهیم و فرهیحته نهاده شود، را با کاغذپاره تشبیه نکردند، بلکه مقصود ایشان مدارک فرمایشی و جعلی که تحت عنوان دکترای افتخاری به برخی از نیروها، با نیات و اهداف خاص داده می شود، بوده است.
اگر واقعاً مقصود رئیس جمهور محترم اینگونه مدارک بوده باشد، ما نیز با ایشان همداستان هستیم. چرا باید ذکر عنوان دکتر یا مهندس آنقدر برای اهل سیاست مهم باشد که برای کسب این عنوان حاضر باشند بخش قابل توجهی از اندوخته خود را خرج کنند تا ضمن کسب مدرک جعلی و افتخاری و یا مدارک مفتی که نوعاً از طرق برخی از دانشگاههای توصیه پذیر و درآمد جو ارائه می شود، کلی هم خرج تعدادی از طرفداران یا دور قاب چینان خود بکنند که در مجامع و محافل آنقدر از ایشان به عنوان دکتر یا مهندس یاد کنند تا این عنوان برایشان جا بیفتد!
آیا رئیس جمهور محترم اراده ای برای کسب اطلاع از تعدادی از افراد مشمول این برنامه تهوع آور دارند که ببینند در عالم سیاست کدام دسته از افراد بیشتر مبادرت به چنین کارهایی کرده اند؟!! آیا برای نظام این مهم نیست که با نیروهای علمی حقیقی رو به رو باشد یا اینکه نیروهایی که بر اثر تجربه فقط نحوه رفتار سیاسی را با همه دوز و کلک هایش آموخته و با استفاده از تیمی مطیع و فرمانبردار تطمیع شده و منفعت جو، قدرت مدیریت تحکمی بر بخش هایی از جامعه را پیدا می کنند، یا اینکه درصدد است ضمن تحمل تلخی ها و نیش ها از نقدهای دلسوختگان با محتوای علمی غنی استفاده لازم را بنمایند؟!!
با این اوصاف باید دید آیا رئیس جمهور شجاعت اعتراف به اشتباه خود را دارند و از نیروهای فهیم و علیم دانشگاهی و صاحبان مدارک واقعی علمی به خاطر کاغذ پاره خواندن آن ها عذرخواهی خواهند کرد؟
دردهای زیادی در جامعه برای نیروهای از خود گذشته وجود دارد که با دیدن جایگاه غاصبانه تعدادی از نیروهای سیاس و مزور ناچار از سکوت و فروخوردن غصه هایشان هستند. اگر بگوئیم چشم و گوش نظام از تعدادی از این مسائل آگاهی ندارد به وضوح مرتکب دروغ شده ایم و اگر بگوئیم علیرغم این نیاز است که این نیروها را تحمل کنیم، آنگاه تعداد زیادی از نیروهای مخلص و خوب نظام را به کنج رانده و آنها را به سمت دیگری هل داده ایم.
آیا واقعاً توان تشخیص آنهایی که از موقعیت ها استفاده های شخصی یا گروهی کرده اند سخت است؟ یا تعداد آنها آنقدر زیاد است که در صورت اقدام ممکن است کسی در دور و اطراف برای اداره امور باقی نماند. به هرحال مردم بر سبیل عادت جستجوگر نتیجه اند ولی باز هم به خاطر تعصب ها ناچار به سکوت نفس گیری هستیم و اعتقاد داریم مسائل سایرین در موقعیت وزارت کمتر از هم استانی های ما نیست و عادت مازندرانی ها این است که تمام نقاط ضعف ها را بدون هیچ دلیلی تابلو کرده و تا از رونق انداختن چنین نیرویی دست از تلاش بر نمی دارد. ما برای این نیروی انتخاب شده آرزوی توفیق داریم ولی هشدار می دهیم که متاسفانه آینده کاری سختی در پیش روی دارند و مخالفان به این راحتی آرام نخواهند نشست.(delnava2)