تعداد بازدید: 2196

توصیه به دیگران 1

سه شنبه 5 شهريور 1387-0:0

همت افراطيون

هفته نامه همت خطاب به علي لاريجاني چه نوشت؟


 شماره جديد نشريه «همت» مجالي بود تا حاميان دولت حمله شديدي را عليه «علي لاريجاني» به راه بيندازند.

اين نشريه که توسط نزديکان و حاميان محمود احمدي نژاد منتشر مي شود در يادداشتي با عنوان «ميوه هاي احمدي نژاد در سبد لاريجاني» انتقاداتي عليه رئيس مجلس هشتم مطرح کرده است .

در بخش هايي از اين يادداشت با اشاره به انتصاب علي کردان وزير جديد کشور آمده است؛ آن روز که تابلو ستاد انتخابات وزارت کشور کل آراي علي لاريجاني را يک ميليون و اندي از 30 ميليون راي اخذ شده نشان داد، هيچ تصور نمي کردم روزي برسد که صاحب اين آراي قليل، وزير کشور ديگر نامزد انتخابات که در دور اول حدود چهار برابر و در دور دوم حدود 12 برابر آراي او را کسب کرده و رداي رياست جمهوري را بر تن کرده بود، تعيين کند .

 28 خرداد و روزهاي پس از آن تا سوم تير سال 84 اگر چه روزهاي پراضطرابي براي هواداران و نامزدهاي راه يافته به دور دوم انتخابات بود و جنب و جوش اين جماعت و همراهان شان که از ستادهاي ديگر نامزدها به آنان پيوسته بودند به خوبي نمايان بود، اما در اردوگاه راست سنتي و حاميان لاريجاني داستان چيز ديگر بود .

شيوخ و بزرگان اهل راست به اين کشف بزرگ دست يافته بودند که هر دو نامزد حاضر در اين دور اصولگرا هستند و حمايت از هر کدام از آنها علي السويه است .

 بر خلاف ساير فعالان سياسي که تنها نگراني شان راي آوردن نامزد مورد حمايت شان بود، اين جماعت تنها در تلاطم اين دغدغه بودند که نکند يکي از اين دو راه يافته به مرحله پاياني از ما برنجد و تصور کند ما حامي ديگري هستيم که اگر اين گونه شود، واي بر آينده ما و امان از دوري دوباره از قدرت.

 آن روزها مثل ديگر روزها گذشت و مردم يکي از آن دو را با هزاران اميد انتخاب کردند و اصحاب راست هيچ گاه راز چگونگي يکسان بودن دو نفر با دو تفکر متضاد را فاش نساختند و نگفتند چگونه مي توان در دو جبهه با ديدگاه هاي مخالف به صورت همزمان همذات پنداري داشت.

محمود احمدي نژاد رئيس جمهور منتخب مردم مشغول چيدن ترکيب کابينه خود بود که جماعت مذکور به علاقه وافرشان نسبت به گفتمان عدالت خواهي پي برده و سريال لابي گري ها، قيم مآبي ها و سهم خواهي ها را در زمين رقيب انتخاباتي خود که حتي در دور دوم انتخابات هم حاضر به حمايت جدي از او نشده بودند، کليد زدند .

روساي ستادهاي لاريجاني در استان هاي مختلف براي پست هاي مهم معرفي شدند و در اين ميان واسطه و بازيگر اصلي جهت «راستيزه کردن» دولت عدالت کسي نبود جز محمدرضا باهنر . روزهاي حساس تشکيل کابينه در تابستان سال 84 آغاز قرار گرفتن ميوه هاي موفقيت جريان اصولگرايي و عدالتخواهي در سبد جريان راست گرا بود .

در واقع اگر بخواهيم افراد را به عنوان نماد جريانات در نظر بگيريم، بايد گفت تشکيل کابينه دولت نهم آغاز چيدن ميوه هاي احمدي نژاد توسط لاريجاني بود . بر اين اساس آنچه را احمدي نژاد کاشته بود، لاريجاني برداشت مي کرد . حضور حاميان راستين لاريجاني در مسووليت هاي حساس و تصاحب سکان هدايت وزارتخانه هاي مهمي چون کشور، خارجه، علوم و کار در همان ابتداي کار نگراني هاي حاميان واقعي اصولگرايي را در پي داشت .

حتي دستگاه مشاوران جوان هم به عنوان يکي از شاخصه هاي جريان اصيل اصولگرايي که جوانگرايي است، از اصحاب راست خالي نماند و جوانان حامي لاريجاني به اين نهاد هم گسيل داشته شدند. قسمت ديگر سريال نفوذ راست در دولت عدالت حضور علي لاريجاني در کسوت دبير شوراي عالي امنيت ملي بود . البته شايد برخي همراهان واقعي دولت با توجه به موضع گيري هاي صريح و انقلابي علي لاريجاني در راس تيم هدايت کننده پرونده هسته يي نسبت به حضور او در اين جايگاه خوشبين بودند، اما اين خوشبيني به مرور تبديل به خوش خيالي شد .

 چرا که هيچ گاه خصلت محافظه کاري راست گرايان اجازه اقدامات انقلابي را به آنان نمي دهد و آنچه پس از دو سال همکاري لاريجاني با احمدي نژاد در عرصه سياست خارجي باقي ماند چيزي جز از نفس افتادن «همراه محافظه کار» از «رهرو انقلابي» نبود. لاريجاني رفت، اما پيش از رفتن باز هم از درخت پرثمر موفقيت هاي احمدي نژاد چيد . خروج لاريجاني از شوراي عالي امنيت ملي، خروج يک شکست خورده و اخراجي سرافکنده نبود، او از اين جايگاه کناره گرفت در حالي که به مدد حمايت رسانه هاي مخالف دولت از اخراجي هاي دولت نهم در لباس يک چهره محبوب که موفقيت ها حاصل تلاش او بوده و شکست ها به خاطر تند روي هاي ديگران ظاهر شد .

 لاريجاني جديد ديگر آن مرد يک ميليون رايي نبود، او مدير به ظاهر موفقي بود که حذف شده بود و حالا همه رسانه ها به بهانه يي از او حمايت مي کردند . اما مساله به اينجا هم ختم نشد، لاريجاني در انديشه بود تا از فضاي ايجاد شده نهايت بهره برداري را ببرد لذا چه عرصه يي مي توانست بهتر از انتخابات مجلس هشتم محملي براي اين بهره برداري باشد.

 تلاش هاي او براي شکل دهي ائتلافي پنهاني از ماه ها قبل از انتخابات کليد خورد اما ائتلاف پايداري شکل نگرفت زيرا او حتي به توافقات خود در ائتلاف سه گانه نيز وفا نکرد و پس از مديون ساختن هسته محافظه کار جبهه متحد اصولگرايان براي پايان دادن به دغدغه سر ليستي در تهران خود را به حوزه انتخابيه قم منتقل کرد . البته او از اين انتقال نيز نهايت بهره را برد زيرا از سويي جريان هاي محافظه کار اصولگرا را مديون کرد و از سوي ديگر چنان نمايان ساخت که به احترام علماي قم حاضر به چشم پوشي از کانديدا شدن در تهران شده است .

حکايت انتخابات مجلس هشتم با تلاش جريان هاي منتقد و مخالف دولت براي نشاندن فيلسوف سياستمدار بر کرسي رياست مجلس با خوش يمني براي لاريجاني به فرجام رسيد . مرور تکرار ماجراي لاريجاني در مورد دوستان و هوادارانش چون مصطفي پورمحمدي هم خالي از لطف نيست . چه آنکه آنان نيز از نعمات بهشتي دولت نهم بهره مند شدند و کاشته هاي نيروهاي اصولگرا را به صورتي شايسته درو کردند.پايان کار قصه پرغصه سهم خواهي لاريجاني و ياران راستي اش از دولت نهم اما اينجا نبود . علي لاريجاني که ديگر رداي رياست مجلس زينت بخش او شده بود از ابتداي نزول اجلالش بر بزرگ ترين صندلي سبز صحن بهارستان، سياست چماق و هويج را با دولت در پيش گرفت.

 او بارها در نطق هايش از دولت حمايت کرد اما به طور مثال در زيرکانه ترين مورد به کارگيري سايه چماق بر سر دولت نهم به دولت تاکيد کرد «وزير کشور قوي» معرفي کند . البته براي تفسير سخن رئيس مجلس بايد به واژه نامه جريان راست مسلط بود و به خوبي فهميد که اين جمله يعني اينکه مجلس که من در راس آن هستم به هر کسي از جمله سرپرست وقت وزارت کشور (سيد مهدي هاشمي) راي نمي دهد.«وزير کشور قوي» طولي نکشيد که مصداق پيدا کرد و معناي دقيق آن مکشوف شد .

علي کردان معاون اداري مالي صدا و سيما در دوران لاريجاني، اتفاقاً مصداق و منظور نظر رئيس مجلس از وزير کشور قوي بود. مردود دانستن سيد مهدي هاشمي به عنوان مديري از جنس احمدي نژاد که در نظر رئيس جمهور براي اداره وزارت کشور مناسب بود، قدم اول براي چيدن ميوه درشت ديگري از درخت دولت نهم بود ؛ ميوه يي که براي اجرايي شدن طرح ها و پروژه هاي انتخاباتي راست گرايان بايد در سبد آنان قرار مي گرفت.

نهايتاً فشارها و سياسي کاري هاي جريان ذکر شده به ثمر نشست و شد آنچه نبايد مي شد . فردي با سابقه روشن و البته از سنخ اصحاب راست و صد البته يار غار لاريجاني براي تصدي وزارت کشور راحت شود و خداي ناکرده ضعف در اين جايگاه حساس خاطر مبارک ايشان را مکدر نکند.آنچه ذکر شد تنها گوشه يي از ماجراي درو محصولات جريان عدالت خواهي توسط جريان راست گرايي بود .

حديثي پر درد که اصل آن آدمي را به فکر وا مي دارد، کنکاش در حواشي آن دل دلسوزان انقلاب را به درد مي آورد و تداوم آن استخوان را در گلوي ياران دولت عدالتخواه مي فشارد.( norooznews)



©2013 APG.ir