جنگ اسراییل با حماس یا نبرد با ایران
يادداشتي از:دکتر سيف الرضا شهابي،تحليل گر و کارشناس سياست خارجي - بابل
اگر چه اکنون به ظاهر جنگ میان اسراییل و حماس در جریان است ولی در حقیقت نبردی است بین آمریکا - انگلیس –اسراییل و برخی از کشور های عربی از جمله مصر – عربستان –اردن و دولت خودگردان فلسطین. با نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه یا به عبارتی جبهه ای از کشور های فوق در مقابل ایران چند سالی است نفوذ تهران در منطقه دغدغه ای برای کشورهای فوق الذکر گردید.
در تحلیل آنها ایران دارای دو بازوی قدرتمند و رادیکال یعنی حزب الله و حماس می باشد و برای کوتاه کردن نفوذ ایران باید این دو بازو قطع شوند .
برای قطع قدرت حزب الله حمله اسراییل به جنوب لبنان و درگیری با حزب الله در تابستان 2006 انجام گرفت که توام با موفقیت نبود و نابودی حزب الله حتی تضعیف آن را در پی نداشت و از طرفی موجب نفوذ بیشتر ایران شد.
عدم موفقیت در نابودی حزب الله سبب سر خوردگی در رهبران کشور های عربی فوق الذ کر شد؛ بر این اساس مقامات آمریکایی و غربی به کشور های مصر – عربستان – اردن و هم چنین کشور های شورای همکاری خلیج فارس به طور مکرر سفر کردند و با رهبران این کشور ها به طور جداگانه و یا اجلاس مشترک و متعدد ملاقات و مذاکره کردند و به تحریک علیه ایران پرداختند و مجموعا به این جمع بندی دست یافتند که برای جلو گیری از نفوذ ایران باید به اسراییل اجازه بدهند تا جبهه غزه را بگشاید تا از یک طرف دولت و جنبش حماس را به نابودی بکشانند و از طرف دیگر از نفوذ ایران در منطقه کاسته شود و ایران از شعار محو اسراییل منصرف شود زیرا موقعیت غزه و حماس با لبنان و حزب الله تفاوت دارد.
بعد از نابودی یا تضعیف حماس بازوي لبنانی ایران حساب کار خودش را خواهد کرد و یا در فرصت دیگر به تضعیف حزب الله اقدام خواهد شد و احتمالا وعده غرب به این همراهی اعراب رویکرد غرب و اسراییل به طرح صلح ملک عبد الله (عربستان ) بود.
در حالی که اعراب برای اجرای سناریوي فوق در خوف و رجا بسر می بردند و برای دادن چراغ سبز در تردید قرار داشتند، تهران اقدام به حرکات تحریک آمیز علیه قاهره کرد؛ از جمله تهیه و پخش فیلم اعدام فرعون که موجب خشم شدید مقامات سیاسی و مذهبی مصر شد و از آن رمان موضعگیری مقامات مصری علیه ایران عریان تر شد و شیخ طنطاوی ( شیخ الازهر) اظهارات تندی علیه ایران ابراز داشت و در اجلاس بین ادیان در نیویورک با شیمون پرز- رییس جمهور اسراییل- دیدار داشت.
اگر چه بعد از انتقادات به این دیدار اعلام کرد یک دیدار اتفاقی بود ولی کلیه موضعگیر ی های مصر در چند ماه اخیر نشان می ددهد این کشور در حال تحر یکاتی علیه تهران است.برای جلوگیری از تشکیل این جبهه لازم بود تهران تمهیدات زیر انجام می داد:
1- از چند سال قبل تهران برای بر قراری رابطه با قاهره اقدام جدی به عمل می آورد؛ اگر چه آقای احمدی نژاد اقداماتی انجام داد اما اولا" بسیار دیر بود، ثانیا" حرکات متناقض در مقابل مصر از ایران سر می زند.
وقتی هدف مهمتری تهران دارد نباید روابط در نامگذاری یک خیابان به بن بست برسد. مصر بز ر گترین قدرت عربی است و مثالی در خاور میانه معروف است مبنی بر اینکه هیچ جنگی در خاور میانه با اسرائیل بدون حضور مصر امکان پذیر نیست
2- ملک عبدالله ( عربستان ) به آقای هاشمی رفسنجانی اطمینان دارد و بهتر آن بود دولت جمهوری اسلامی از نفوذ آقای هاشمی برای نزدیکی بیشتر به ریاض استفاده بهینه می کرد .
3-خودداری از بعضی اظهارات تند که سبب ایجاد حساسیت در برخی کشور هامی شود و اسراییل مظلوم نمایی می کند(نظیر محو اسراییل)
مصر-عربستان-اردن و دولت خود گردان مدعیند مسئله فلسطین یک مسئله عربی است و سایر کشورهای اسلامی باید از آن ها تبعیت کنند. وقتی تهران شعار محو اسراییل را می دهد حساسیت را در این کشورها افزایش می دهد. متاسفانه کشور های عربی در ۶۰ سال اخیر موفق به تشکیل کشور مستقل فلسطین به بایتختی قدس شریف نشدند.
4—ایران در نفوذ به آمریکای لاتین (حیاط خلوت ) واشنگتن موفق بود.اما از نفوذ در کشور های عرب همسایه غفلت کرد. هر چند شرکت آقای احمدی نژاد در اجلاس سال گذشته سران شورای همکاری خلیج فارس در دوحه (قطر ) حرکتی مثبت بود .
۵--آقای خاتمی (رییس جمهور سابق ایران )از وجاهت بین المللی برخوردار است . تهران می بایست از وجود ایشان برای جلو گیری از این جبهه استفاده نماید .
امکان دارد حماس با مقاومت خود در مقابل اسراییل به موفقیت هایی دست پیدا کند .ولی تهران باید برای کاستن حساسیت خصوصا در کشورهای منطقه و ممانعت از تحکیم جبهه فوق به اقداماتی دست بزند. حماس و مردم غزه برای موفقیت احتمالی تا کنون بهای سنگینی پرداختند هنر دیپلماسی این است که از هزینه ها بکاهيم.
- شنبه 21 دی 1387-0:0
واقعاً كه تحليل ذليلانه و در جهت منافع اسرائيل و دنياي عرب بود. بحث تغيير نام يك خيابان كه از نگاه نويسنده به امر ساده اي تبليغ مي شود، آنقدر براي مصر مهم است كه جزء شروط اصلي برقراري ارتباط قرار مي گيرد چرا؟ برخورد ذلت بار در برابر كشورهاي عربي كه حتي حاضر نيستند نام خليج فارس را بپذيرند نيز در جهت منافع جمهوري اسلامي نيست. منطق قرآن اين است كه فكر نكنيد كه اگر به اينها امتيازي داديد دست از مواضعشان مي كشند و با شما همراه خواهند شد خير آنها با شياطين خود در خلوت همراه هستند و شما را استهزاء مي كنند. شعار محو اسرائيل يك شعار محوري است كه واضع آن امام راحل بودند و بايد اين شعار را كه گرمي بخش تحرك رزمندگان دنياي اسلام است و حرارت دائمي در غيرت و حميت دلسوختگان براي اسلام ايجاد مي كند بايد به طور قاطع و آشكار حفظ شود. اين يك فريب است كه با عدم طرح اين شعار شما بتوانيد آمريكا و اسرائيل و كشورهاي عربي را فريب داده و از تندي مواضع آنها بكاهيد. بالعكس اگر اين ها را حذف كنيد نشان دهنده احساس ضعف شما خواهد بود و دشمنان را براي فشار آوردن بيشتر به جمهوري اسلامي و كوبيدن مواضع برحق تشويق خواهد نمود. نفوز در كشورهاي عربي به هيچ وجه نبايد به قيمت از دست دادن مواضع اصولي جمهوري اسلامي و اهداف ناب انقلاب تمام شود تا عده اي فقط احساس آرامش ظاهري بكنند. اين با هيچ عقل حسابگري جور در نمي آيد و تازه جمهوري اسلامي را تبديل به يك حكومت خودگردان شبيه حكومت محمود عباس خواهد كرد و رشادت حماس را از بين خواهد برد و حزب الله را به دست خود نابود خواهيم كرد و حداكثر به اندازه يك سوريه براي آنها موثر بوده و ارزش و اعتبار خواهيم داشت. امروز تمام اعتبار ما در بين مردم منطقه و نه رژيمهاي منطقه به صلابت ما در اعلام مواضع اصولي بستگي دارد و نبايد از اعلام اين ارزش بزرگ به آساني و مثل موجودات ترسو كنار بكشيم تا دل استكبار از ما راضي شود. تازه با اينكار هم استكبار را تشويق به يورش بيشتر بر عليه خود خواهيم كرد.