آيا مي توانيم 100 سالگي انقلاب را جشن بگيريم؟
يادداشتي از:دکتر سيف الرضا شهابي - بابل
سي سال ازپيروزي انقلاب اسلامي ايران مي گذرد و در آستانه ورود به سي و يكمين سال مي باشيم .سي سال زمان كم و عمري كوتاهي نمي باشد (قابل توجه آناني كه در روز هاي اول انقلاب مدعي بودند عمر انقلاب از دو سال تجاوز نخواهد كرد.)
از عمر انقلاب كوبا 50 سال سپري شد. در ميان انقلاب هائي كه در نيمه دوم قرن بيستم در جهان بوقوع پيوست مي توان دو انقلاب ايران و كوبا را تا حدودي با هم مقايسه كرد. با كنار نهادن پاره اي اختلافات تشابهات فراوان بين اين دو انقلاب وجود دارد:
هر دو ضد ديكتاتوري و ضد امپرياليستي ( آمريكا ) بودند و هر دو مورد خشم و غضب واشنگتن واقع شدند و مورد تحريم قرار گرفتند.
آمريكا از رشد انقلاب هائي نظير كوبا در آمريكاي لاتين و مشابه انقلاب ايران در ميان كشور هاي اسلامي و عربي و خاور ميانه در هراس است .
كوبا براي بقا و رهائي از چنگال آمريكا وبهبود اقتصادي ( بخاطر اقتصاد تك محصولي نيشكر) به شوروي به عنوان متحد استراتژيك روي آورد . ايران كه به شعار نه شرق نه غربي پايبند بود براي بقايش به صادرات هر بيشتر كالاي استراتژيك يعني نفت متكي شد .
از سال 1990 كه شوروي از هم پاشيدو فدراسيون روسيه جايگزين شد(خصوصا دوران رياست جمهوري يلتسين) كوبا هم پيمان استراتژيكش را از دست داد و بر اين اساس هاوانا دچار مشكلات متعدد شد؛ ولي با روي كار آمدن يك سري دولت هاي چپگرا ( راديكال و معتدل )در امريكاي لاتين هم براي كاسترو موجب دلگرمي شد و هم خواب امريكا ئي ها را پريشان كرد.
كاهش قيمت نفت در دوره هاي مختلف در طي 30 سال گذشته يك زنگ خطر براي اقتصاد ايران بود و هست ومي تواند بر روي بسياري از برنامه هاي ايران تاثير گذار باشد ولي در عين حال با سقوط صدام در عراق وحذف طالبان از قدرت در افغانستان و روي كار آمدن دولت هاي متمايل به ايران در اين دو كشور و ناكامي اسرائيل در سال 2006 در جنگ با حزب الله در لبنان و جنگ 2009 با حماس در غزه برقدرت منطقه اي ايران افزوده شد. واشنگتن از اين رويداد ها رضايت ندارد. مي توان گفت:كوبا رفيق استراتژيك داشت و ايران محصول استراتژيك دارد.
ايران بخاطر وسعت سرزميني و جمعيت زياد و برخورداري از نفت و واقع شدن در يك منطقه ژئو استراتژيك و ژئو اكونوميك و اعتقاد به اسلام سياسي و انقلابي در منطقه اي كه اكثريت مردم آن مسلمان هستنداز توانمند يهائي بهره مند است كه كوبا فاقد آن است؛ به همين علت و ديگر علل فرياد انقلاب اسلامي ايران در دنياي معاصر طنين انداز شده است .
پرتاپ ماهواره ملي اميد به فضا در 30 سالگي انقلاب، ايران را وارد باشگاهي كرد كه فقط 9 عضو دارد و در صورت دست يابي موفقيت آميز ايران به انرژي صلح آميز هسته اي ايران تبديل به يك قدرت جهاني خواهد شد. طبيعي است آمريكا و اسرائيل و غرب و دولت هاي وابسته در منطقه از افزايش قدرت ايران بيمناك و هراسناكند .
اكنون انقلاب ايران بيش از هر زمان در معرض خطر قرار دارد. بيشتر از مخالفان خارجي ، در داخل از سوي دشمنان دوست نما مورد تهديد واقع شده است؛ عواملي نظير: غرور –برخوردهاي نا مناسب –اظهارات غير منطقي و غير مسئولانه –تصميمات ناپخته – بي توجهي به مشكلات اقتصادي –بي برنامگي در زمينه ها ي مختلف –فشارهاي سياسي - فرسودگي روح مردم از زندگي و دلسردي – نفاق و دوروئي برخي از مسئولين- و ... آفت هائي هستند كه بقا و حيات انقلاب را تهديد مي كنند .
بخاطر داشته باشيم كوبا در فقدان امكانات و از دست دادن متحد استراتژيك 50 سال دوام آورد و سر پاي خودش محكم ايستاد وما همه امكانات را داريم. آيا مي توانيم 100 سالگي انقلاب را جشن بگيريم؟
- دوشنبه 28 بهمن 1387-0:0
هوالعزیز
سهشنبه 22/11/87 - آيا مي توانيم 100 سالگي انقلاب را جشن بگيريم؟»
البته عزیزم - البته جانم - البته تصدقت. ولی خب.(خوب) بقول جناب دکتر علی لاریجانی، اگر راه به راه این معتاد جماعت نیایند و در مقابل مجلس خود را به آتش نکشند، میشود. چرا که نه. - آنقدر این حرکات ضد اخلاقی را تکرار میکنند که دو باره عرصه و عیان مجلس شورای ملی سابق را دود فرمایند. آنوقت همه فکر میکنند کسی به مالش آتش زده و جماعت میریزند و دو باره بیت جناب مصدق را چپو میکنند.
دوشنبه 28/11/87 – ساعت ارسال : 02:56 بامداد ارسال به پایگاه خبری «مازندنومه» ذیل خبر « آيا مي توانيم 100 سالگي انقلاب را جشن بگيريم؟» - چهارشنبه 23 بهمن 1387-0:0
نمایندگان محترم مازندران در مقابل بومی سازی دانشگاههای ملی به نفع تهرانیها ساکت نباشید . وارثان و فرزندان مازندران و لشگر 25 کربلا را محروم نکنید . این یک تبعیض آشکار است ...
- چهارشنبه 23 بهمن 1387-0:0
بسيار عالي بود ولي تحليل گر محترم در مقايسه فرض هاي غير واقع را در نظر گرفتند و با عمده سازي آن ها سوال انتهايي را ابراز داشتند.
1) اگرچه نفت در حيات اقتصادي ايران نقش استراتژيك داشت و دارد ولي اتكاء انقلاب به نفت نبوده و ملت نشان دادند كه حتي در شرايط نفت با قيمت قريب به 5 دلار هم مي تواند دوام بياورد. اتكاء انقلاب ما به قدرت قاهره خداوند بود و جايگزين نمودن آن با نفت قطعاً يك انحراف استراتژيك مي باشد.
ما در بعد از انقلاب در هيچ مقطعي توليد را از حد جنون آميز 6 ميليون بشكه در روز دوران آخر رژيم شاه اضافه تر نكرديم و با تقريباً نصف يا دو سوم اين توليد كشور را اداره كرديم. مضافاً اينكه غير از دوران جنگ مردم از رفاه نسبي بالايي برخوردار بودند و علت اين احساس كه پيشرفت ما ضعيف بوده است بيشتر به توزيع بر مي گردد. در ايران به دليل فرهنگ عدالتخوانه اي كه حاكم است اختلافات طبقاتي شديد را بر نمي تابد و خواهان توزيع ثروت در حد استعدادها آنهم از نوع حلال آن هستند و كساني كه از طريق حرامخواري درآمد كسب مي كنند هم در پيشگاه قانون و مردم و هم در پيشگاه خداوند شرمنده و شرمسار خواهند بود. به همين دليل نگاه انتقاد آميز به عملكرد دولت ها در بعد از انقلاب وجود داشته كه چرا نتوانسته جلوي تكاثر ثروت را بگيرد. در جوامع غربي و حتي كمونيستي در صحنه عمل آوردن وزرائي نظير آقاي محصول ايرادي ندارد ولي در ايران اسلامي چنين وزرائي مورد سوال جدي واقع مي شوند و دولت محترم تاوان سنگيني بابت آن خواهد پرداخت.
بنابراين بنا كردن تحليل بر مبناي نفت و تاثير دادن آن به بقاء انقلاب اشتباه است. با ظرفيت بالايي كه در ايران وجود دارد گرچه بدون نفت زندگي با محدوديت هايي مواجه خواهد شد ولي مانع ادامه انقلاب نخواهد شد. پيشرفت و توسعه به ظاهر كند مي شود ولي در واقع اقتصاد بدون نفت مي تواند مسبب خيرات نيز باشد و تحرك مردم را براي جايگزين نمودن درآمدهاي نفتي با درآمدهاي حاصل از ساير فعاليت ها را در بر خواهد داشت. بخواهيم يا نخواهيم تا چند سال آينده نفتي براي صادرات نخواهيم داشت و ما بايد زندگي جامعه خود را براي زماني بدون صادرات نفت آماده نمائيم. ظرفيت كارخانجات ما و مصرف آنها به قدري بالا رفته كه سهم توليد ما طي چند سال آينده فقط براي تامين آنها خواهد بود. بايد با تبديل آنها به كالاهاي صادراتي مورد نياز ساير جوامع درآمدزايي كنيم كه شكل اقتصادي پايا و توانمندتري نيز خواهد بود.