آقای شهابی این تحلیل را چطور کرده اید؟ شما روزی می خواستید در بابل نماینده مجلس شوید! با این بینش شما باید عرض کنم هزار آفرین بر مردم فهیم بابل که افسار تصمیم گیری هایشان را به شما نسپردند. .

آقای شهابی آنچنان از موضوع لزوم رابطه با مصر سخن می گویی که اصلا گویا قصد داری از آنچه مصر در این مدت بر سر مسلمین آورده اغماض کنی. اگر به نیمه پر لیوان نگاه کردی به نیمه خالی اش هم نگاه کن. اینطور که شما نظر می دهی پس چرا ما اصلا رابطه با مصر را گسترش دهیم؛ می رویم با همان رژیم جعلی رابطه را افزایش می دهیم که اگر رابطه ما با آن جانیها درست شود پس اوضاع بهتر می شود!!!!

حرف درستي است كه جريانات راست و چپ در كشور بر آن توافق دارند ولي اين ما نيستيم كه براي ايجاد اين رابطه شرط مي گذاريم بلكه اين حكومت وابسته مصر است كه قيمت خودش را بالا برده و براي ما شرط مي گذارد. شرط ها هم يكي حذف نام خالد اسلامبولي و ... مبارزان مصري بر عليه فاسد وابسته به صهيونيست هايي همچون سادات از خيابانهاي شهرهاي ايران است كه مردم مصر سالها براي آن مبارزه كردند و دقيقاً ذلت اعراب و تنهايي فلسطينيان از آنجا شروع شد. يا حتي شرط عدم تجاوز ايران به سرزمين هاي عربي از جمله ابوموسي، تنب بزرگ و كوچك و ... شروط آنها بوده است. نويسنده محترم به اين نكات ذلت بار توجه كند كه هيچ آدم عاقلي با اين شروط ذلت بار نمي خواهد با طمع منافع اين ارتباط را برقرار كند. برقراري ارتباط نبايد به منافع موجود ما لطمه وارد آورد و بايد منافع جديدي هم براي ما داشته باشد. اين شرط عقل است كه اگر منافعي را جستجو مي كنيد در خيال و تحليل نباشد بلكه در عمل اين اتفاق نيز بايد واقع شود. اينگونه تحليل ها اين بد آموزي را به دنبال دارد كه انگار مسئولان نظام به دنبال ايجاد دردسر و عدم برقراري رابطه هستند و ايشان از سر دلسوزي به اين مسئولان غافل رهنمود مي دهند كه اگر اين بشود منافع بسيار ي را در پي خواهد داشت و مردم تظاهر كننده از شعور كافي براي فهم منافع خود بر خوردار نيستند و عامل اصلي عدم برقراري رابطه هستند. شما بايد به طرف مصري اين عتاب را داشته باشيد كه چرا براي برقراري رابطه شرط و شروط مي گذارد.