نظرسازي بیسوادان
اندرحکایت نظرسنجی رجانیوز-يادداشتي از:محمد فاضلی، مدرس جامعهشناسی و انسانشناسی دانشگاه مازندران
سال هاست که پیمایشهای اجتماعی و نظرسنجیها در ایران – علی رغم دقت بالایی که دارند – در معرض تردید و تشکیک هستند. دلایل متعددی برای تشکیک در دقت نظرسنجیها وجود دارد که اکنون جایی برای بحث درباره آنها نیست. من در این نوشته تنها بر آنم که نشان دهم استفاده ابزاری از نظرسنجیها و دروغگویی در قالب نتایج نظرسنجی، یکی از علل بیاعتمادی جامعه و نخبگان به نتایج اینگونه پژوهشهای اجتماعی است. تلاش میکنم تا یکی از بارزترین جلوههای سوءاستفاده از عنوان نظرسنجی را آشکار سازم و از سویی دیگر نشان دهم که اگر دقت، شایستگی و دانش کافی در میان باشد، میتوان دادههای درست و نادرست را تشخیص داد.
پایگاه اینترنتی رجانیوز روز سهشنبه 26 فروردین در مطلبی (http://www.rajanews.com/detail.asp?id=27205) مینویسد «براساس نتایج آخرین نظرسنجي انجام شده در 30 استان كشور، احمدینژاد با 63 درصد فاصله زیادی با 2 کاندیدای اصلی دیگر یعنی مهدي كروبي و میرحسین موسوی دارد. همچنین کروبی با اختصاص 12،7 درصد آراء از ميرحسين موسوي با 8،4 درصد پيشي گرفته است.» رجانیوز در ادامه آورده است:
به گزارش رجانیوز، بر اساس نظرسنجي صورت گرفته از سوی یک مرکز معتبر اطلاعرسانی در 30 استان كشور با جمع نمونه 4500 نفر از هموطنان در مورد انتخابات رياست جمهوري دهم در تاريخ هاي 17 لغايت 23 فروردين ماه 88، 65.3 درصد از تصميم خود مبني بر شركت در انتخابات و 34،7 نفر از عدم شركت در انتخابات سخن به ميان آوردند.
در ادامه ارائه اطلاعات این نظرسنجی، رجانیوز بعد از برشمردن ترکیب آراء میرحسین موسوی و مهدی کروبی در چند استان مینویسد:
بیشترين آراي محسن رضايي نيز در استان خوزستان با 64 درصد و در استان تهران 17،3 درصد است. بر اساس يافتههاي اين نظرسنجي، 62 درصد از پاسخگويان مرد و 38 درصد از آنان را زنان تشكيل دادهاند. در اين ميان، 64،3 درصد كمتر از 45 سال سن دارند، 27 درصد در گروه سني 45 تا 55 سال و 13،7 درصد نيز بالاتر از 56 سال سن بودهاند.
تركيب تحصيلي پاسخگويان: 67 درصد پاسخگويان داراي تحصيلات دانشگاهي (ليسانس، فوق ليسانس و دكترا) 24،3 درصد پاسخگويان ديپلم، و 8،7 درصد پاسخگويان كمتر از ديپلم
حال بر اساس همین دادههای ارائه شده میتوان داوری درباره صحت و سقم این نظرسنجی را آغاز کرد. قبل از شروع یادآوری میکنم که رجانیوز تأکید دارد این نظرسنجی از سوی «یک مرکز معتبر اطلاعرسانی» انجام شده است.
در دنیایی که شفافیت – واژه مورد تأکید دولت نهم – ملاک باشد، نام مرکز معتبری را که نظرسنجی انجام داده است ذکر میکنند تا خواننده بتواند درباره میزان اعتبار این مرکز داوری کند. اما اگر دستی در کار نظرسنجی داشته باشید، خیلی زود متوجه میشوید که اساسا این نظرسنجی انجام نشده و این خبر یک دروغ محض است، یا آنکه اعتبار نظرسنجی به کل مخدوش است و این دادهها پشیزی ارزش ندارند.
اول، بخش مهمی از اعتبار هر پژوهش پیمایشی و به تبع آن نظرسنجی، بر معرف بودن نمونه افرادی که به پرسشنامهها پاسخ دادهاند استوار است. نمونهای که رجانیوز مدعی بررسی آن است به دلایل زیر معرف نیست:
1. سادهترین شرط معرف بودن نمونه آن است که نسبت جنسی در آن رعایت شده باشد. معمولا در نظرسنجیها نسبت جنسی را 50 درصد مرد و 50 درصد زن در نظر میگیرند و با توجه به شرایط نمونهگیری گاه تا 1 درصد از یکی از دو جنس کاسته شده و به دیگری افزوده میشود. حال دقت کنید که نسبت جنسی در نظرسنجی ادعا شده، 62 به 38 درصد است. دو پاسخ برای این نسبت بیشتر متصور نیست: یا اساسا نظرسنجی انجام نشده و صرفا عددسازی شده که در این صورت خالق این عددسازی، دروغگوی تازهکاری است که دانش و تجربه نظرسنجی را حتی در حد یک لیسانس علوم اجتماعی که دو واحد روش تحقیق خوانده باشد نداشته است و بنابراین حتی رعایت نسبت جنسی در نمونه را نیز نمیدانسته است. یا آنکه مؤسسه انجام دهنده آنقدر فاقد صلاحیت و بیاعتبار بوده است که در این صورت دادهها ارزش توجه ندارند.
2. بخش مهمی از اعتبار و معرف بودن هر نمونه به تعداد نمونه بستگی دارد. کارشناسان نظرسنجیها میدانند که حداقل نمونه لازم برای داشتن یک برآورد قابل اطمینان از گرایشهای انتخاباتی در شهر تهران بین 1500 تا 2000 نمونه است. این رقم برای مراکز استانها نیز بین 300 تا 1000 نمونه بسته به جمعیت مراکز استانها متغیر است. به عبارتی حداقل نمونه لازم بدون احتساب تهران برای داشتن یک برآورد مطمئن، 10000 نمونه برای 29 استان کشور است. که با احتساب تهران، حداقل 12000 نمونه برای داشتن برآورد مناسب از وضعیت آراء کاندیداها در کشور ضروری است. حال توجه کنید که نمونه بررسی شده (به فرض که اصلا بررسیای در کار باشد) فقط 4500 نمونه است. شاید از این به بعد به جای فرمول کوکران و چارچوبهای نمونهگیری معمول که رقم 12000 را تولید میکنند، بتوان از «فرمول رجانیوز» استفاده کرد که نمونه را کاهش داده و از هزینه پژوهش میکاهد.
3. رجانیوز ترکیب تحصیلی پاسخگویان را شامل 67 درصد تحصیلکرده دانشگاهی، 24.3 درصد دارای مدرک دیپلم و 8.7 درصد زیر دیپلم معرفی میکند. یک تحقیق ملی در سال 1384 نشان میدهد که ترکیب سطح تحصیلات در ایران به این صورت است: بیسواد (7.2 درصد)، در حد خواندن و نوشتن (17.1%) راهنمایی-سیکل (14.5%)، دبیرستان، دیپلم، پیشدانشگاهی (36.5%)، فوقدیپلم، لیسانس، مقدمات حوزوی، سطح یک و دو حوزوی (22.9%)، و فوقلیسانس، دکتری و سطوح عالی حوزوی (1.8%). مشاهده میشود که کل دارندگان مدارک فوقدیپلم به بالا با احتساب حوزویان به عنوان دارندگان مدارک دانشگاهی، فقط 24.7 درصد جامعه ایران را تشکیل میدهند. از سوی دیگر کل دارندگان مدارک زیر دیپلم نیز 38.8 درصد هستند. حال آنکه نظرسنجی رجانیوز این دو رقم را به ترتیب 67 و 8.7 درصد اعلام میکند.
4. همین ارقام برای یقین کردن درخصوص این دو فرضیه که اساسا نظرسنجی انجام نشده و نظرسازی صورت گرفته یا آنکه مؤسسه اطلاعرسانی مذکور صلاحیت و کفایت نداشته است کافی است. از این نیز بگذریم که نویسنده رجانیوز حتی نمیدانسته است که مؤسسات تحقیقاتی و مطالعات اجتماعی کار نظرسنجی انجام میدهند و مؤسسات اطلاعرسانی معمولا چنین کارهایی نمیکنند چون اساسا تخصص و شایستگی این گونه پژوهشها را ندارند.
اما اگر فقط یک بار در یک تیم پژوهش اجتماعی شرکت کرده باشید، در مییابید که دادههای ارائه شده آشکارا کذب خود را فریاد میکنند.
1. در طرح سؤالات نظرسنجیهای انتخاباتی معمولا از افراد نمیپرسند که آیا در انتخابات شرکت میکنید یا نمیکنید، بلکه یک سؤال پنج گزینهای پیش روی پاسخگو قرار میدهند که از گزینه «قطعا شرکت میکنم» تا گزینه «قطعا شرکت نمیکنم» را در بر میگیرد. بنابراین هیچگاه یک داده دوتایی درخصوص مشارکت/عدم مشارکت به دست نمیآید. از سوی دیگر آگاهان امر انتخابات میدانند که میزان مشارکت در انتخابات در ایران به استثنای سالهای 1376 و 1380 بیش از 60 درصد نبوده است. حال آنکه رجانیوز مدعی است میزان مشارکت قطعی در انتخابات در فاصله دو ماه مانده به روز انتخابات و در حالی که هنوز فضای انتخاباتی شکل نگرفته است، 65.3 درصد است.
2. رجانیوز تعداد رأیدهندگان قطعی را 2938 نفر (65.3 درصد نمونه) اعلام میکند. سپس در تفکیک آراء، تعداد رأی هر کاندیدا را چنین ذکر میکند : احمدینژاد (1850 نفر)، کروبی (374 نفر)، میرحسین (246 نفر)، محسن رضایی (68 نفر)، بقیه افراد (400 نفر). اولا این دادهها خلاف همه نظرسنجیهایی است که در 2 ماه گذشته انجام شدهاند. این درست است که در همه نظرسنجیهای انجام شده در کشور در 2 ماه گذشته آقای احمدینژاد بیشترین رأی را داشتهاند، اما نادرستی در جای دیگری است. بالاترین برآورد برای آراء آقای احمدینژاد در سطح ملی، نزدیک به 50 درصد است. در ضمن تمامی نظرسنجیها نشان میدهند رأی میرحسین موسوی در دهه سوم فروردین به بیش از 8 برابر رأی مهدی کروبی رسیده است.
البته اگر اعتبار و میزان معرف بودن نمونهای که بدان استناد شده چنان است که پیشتر بیان کردیم، استخراج چنین دادههایی از آن هیچ بعید نیست.
اما سؤال اینجاست که چرا رجانیوز دست به چنین دروغگویی عوامانه و غیرحرفهای میزند؟ عددسازی و نظرسازی که حتی نظرساز آن از بدیهیترین بنیانهای نظرسنجی و سادهترین دادهها درباره ترکیب سنی، جنسی و تحصیلات جامعه ایران بیخبر است؟ یا چرا مؤسساتی که منبع استناد رجانیوز هستند چنین ناشایسته و فاقد صلاحیتهای کارشناسیاند؟
این متن تنها در پی آن است که اول احتمال اجماع میان اصلاحطلبان و کنار رفتن مهدی کروبی به نفع میرحسین موسوی را نشانه بگیرد و با نظرسازی، مهدی کروبی را در صورت تمایل به کنار رفتن به نفع موسوی – که حتی در بین حامیان مهندس موسوی نیز برخی با استناد به دادهها و آمارها با کنار رفتن وی مخالف هستند و معتقدند وی باید بماند و از ظرفیت رسانهای و تشکیلاتی خود در راستای تقویت جبهه اصلاحطلبان استفاده کند - مردد سازد و مهمتر آنکه اطرافیان کروبی را قانع سازد که وی گزینه برتر و رأیآورتر است و باید بماند. بدیهی است که در این میان به سستتر شدن میرحسین موسوی و حامیان وی نظر دارند.
از سویی دیگر، این دادهها قصد دارند با ذکر رقم 63 درصد برای میزان آراء محمود احمدینژاد، وی را پیروز قطعی جلوه دهند. این قطعی جلوه دادن پیروزی دو کارکرد دارد: اصولگرایان را از رقابت با محمود احمدینژاد بر حذر میدارد؛ و اصلاحطلبان را از ابتدا شکستخورده جلوه میدهد و دل به ناامیدی ایشان میبندد. توجه داشته باشیم که همه نظرسنجیها نشان میدهند در میان کاندیداهای احتمالی اصولگرایان، باقر قالیباف، علیاکبر ولایتی و علی لاریجانی بعد از محمود احمدینژاد بیشترین رأی را دارند، اما رجانیوز رأی محسن رضایی را بیش از همه اصولگرایان دیگر که میتوانند کاندیدای رقیب برای احمدینژاد به حساب آیند، صاحب رأی معرفی میکند.
این گونه سوءاستفاده کردن از ابزارهای تحقیق اجتماعی جز بیاعتماد کردن جامعه به تحقیق علمی و نظرسنجیها حاصل دیگری ندارد. جامعهای که هر روز بیشتر از گذشته در معرض فروپاشی سرمایه اجتماعی و زوال اعتماد میان ارکان اصلی خود است در رویارویی با چنین کردارهایی، بیش از هر چیز به بازگشت صداقت، شفافیت و ممانعت از سوءاستفاده از ابزارهای دانش، آمار و ارقام، و مایه گذاشتنهای کاذب از کیسه علم نیاز دارد.
حال سؤال از منادیان و مدعیان شفافیت، اخلاق، کار کارشناسی و بهرهگیری از قدرت علم و تکنولوژی و فراهم کنندگان جهش بزرگ به سوی قلههای دانش این است، که آیا ضرورتی دارد بر خلاف همه شعارهای خود حرکت کنید و چنین کودکانه و عوامانه دست به کار نظرسازی و حتی نظرسنجی شوید؟ اما مهمترین نکته این است: از روزی باید ترسید که همه آمارها و اطلاعات در چارچوب چنین قواعدی و توسط چنین کسانی تهیه و تدوین شوند.