دولت نهم و چراها
يادداشتي از:فاضل هوشمند -ساري
واقعاً آقای دکتر احمدی نژاد موقعیت ریاست جمهوری را در ایران متحول کرد و آن را به وسیله قوی برای استکبار ستیزی تبدیل نمود و یک تنه با همه دنیا در افتاد.
او سخنرانی های آتشین و داغ علیه اسرائیل و مسئله هولاکاست و مقدس نمایی آنها ایراد نمود اما... اما نمی دانم و نمی توانم هضم کنم که چرا حضرت ایشان در برابر مواضع رذیلانه و زبونانه آقای رحیم مشائی روزه سکوت گرفتند و همچنان از ایشان به عنوان کسی که باید از او سرمشق بگیرد یاد می کند؟!
آقای رحیم مشائی که مردم اسرائیل را بهترین مردم جهان خطاب نمود و تا قبل از موضع رهبری حتی در مقابل علما ایستادگی می کرد و همه را کم عقل خطاب می نمود؛ چطور به خاطر مسائل ارتباطات خانوادگی و فامیلی سببی مورد حمایت بی وقفه آقای احمدی نژاد قرار گرفته و حفظ شد؟
يا نمی دانم چرا (...)را به مازندران تحمیل کرد که تاکنون نتوانست کار مشهودی برای این استان انجام دهد و همچنان این استان در آتش محرومیت از پروژه های بزرگ می سوزد؟
نمی دانم چرا این همه پول (330 میلیارد دلار) را با بی فکری هدر داد و بدون تولید کار و رفع بیکاری فقط به توزیع اعانه برای مستمندان تحت عنوان دلسوزی و اجازه هزینه در قالب کمیته امداد امام (ره) به صورت افراطی اکتفا نمود؟
نمی دانم چرا هرگز گوش بدهکاری نسبت به نظرات کارشناسی نداشته و یک تنه خود را به عنوان بهترین کارشناس ممکن در کشور خطاب می کند و همه نظرات صاحب نظران را زیر پا گذاشته و با استفاده از اهرم تحکم از موقعیت ریاست جمهوری نظرات را تقریباً خفه کرده است؟
نمی دانم چرا تنها سیاست پخش پول در جامعه را بدون هدف گذاری های اساسی مد نظر قرار داده و موقعیت اقتصادی کشور را با بحران جدی از لحاظ رشد شاخص های تورمی و کاهش شاخص های اشتغال زایی و نزدیک شدن کشور به لبه پرتگاه و بحران اقتصادی و احتمال بسیار قوی و در تعاقب آن با بحران های سیاسی مواجه ساخته است؟
نمی دانم چرا علی رغم شعارهای تند و آتشین، کاری در زمینه کنترل مواد مخدر و کاهش مبتلایان و معتادان به عمل نیاورده و بی خیال از کنار آن گذشته است؟
نمی دانم چرا از کنار تخلفات عدیده مسائل بهداشت و درمان و بیمه های خدمات درمانی گذشته است و ارزش آن برای مردم را خیلی جدی نگرفته، به طوری که در این بی سامانی مردم باید هزینه های درمانی زیادی را بی جهت متحمل شوند و پزشکان، آزاد از هر گونه کنترلی هزینه های گزاف را بر مردم تحمیل کرده و تعادل معیشتی مردم را حسابی به هم زده اند؟
نمی دانم چرا در برابر مفاسد اجتماعی جز چند حرکت جرقه ای نتوانسته اند اقدام جدی به عمل بیاورند و اردوگاه اصولگرایی را با همه شعارهای اصولی خود خجالت زده کرده اند؟
نمی دانم چرا مهمترین یاران و کلیدی ترین وزرای خود را بی جهت برکنار و بی آبرو کرده به طوری که الآن تعدادی از سرشناس ترین آنها مثل آقای دکتر دانش جعفری به عنوان مسئول ستاد آقای دکتر محسن رضایی و آقای دکتر خوش چهره به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری و ... با ایشان از در مخالفت جدی در آمده و انتقادات اصولی به رفتارهای مدیریتی تحکمی ایشان دارند؟
و بسیاری از چرا هایی که اینجا مجال طرح آن نیست.
(fzhooshmand@gmail.com)