بادها و يادها
اعتراضيه اي به اتهامات رييس دولت در مناظرات تلويزيوني(نوشته دكتر حيدر جانعليزاده، استاد دانشگاه مازندران)
مازندنومه:نوشته زير را دكتر حيدر جانعليزاده- استاد دانشگاه مازندران- قلمي کرده است.مطلب حاضر اعتراضيه اي است به جريانات چند روز اخير و اتهامات وارده از سوي رييس دولت به طيف اصلاح طلبان و شخص مهندس موسوي.از دکتر علي کريمي مله-عضو هيئت علمي دانشگاه مازندران و فعال سياسي- به خاطر ارسال اين نوشته به مازندنومه سپاس گزاري مي کنيم.
-----------
خدمت مراجع عزير و عظام تقليد،اعضاي محترم مجلس خبرگان رهبري، اعضاي محترم جامعه مدرسين حوزه علميه قم، خانواده هاي معزز شاهد و ايثارگران جبهه ي نور، رياست محترم قوه ي قضائيه، رياست محترم قوه ي مقننه، نمايندگان محترم ادوار مجلس شوراي اسلامي، دادستان محترم كل كشور، اعضاي محترم روحانيت مبارز، اعضاي محترم روحانيون مبارز، هنرمندان ارجمند، روزنامه نگاران و خبرنگاران راست كردار، دانشگاهيان بيدار و متعهد، اعضاي محترم مجمع مدرسين و محققين حوزه ي علميه قم و همه ي نخبگان و خوبان و دوستداران اسلام و ايران.
سلام عليكم
با ابراز احترام و ادب خدمت همه ي شما عزيزان، نكات و پرسش هايي در خصوص مسايل مربوط به دهمين دوره ي انتخابات رياست جمهوري به شرح زير تقديم مي گردد:
معتقدم تعلق و تعهد به سيره ي مصطفوي و علوي مايه حيات طيبه دنيوي و اخروي است. بر اين باورم كه حاكمان جامعه در زندگي اجتماعي به ساده زيستي، صداقت، انجام كار كارشناسانه، يكرنگي با مردم، استفاده از همه انسانهاي با وجداني كه دل در گرو خدمت به انسانها و مستضعفين دارند، رعايت اخلاق اسلامي، تلاش روزافزون براي ايجاد و توسعه محبت و برادري، توسعه سرمايه اجتماعي بين مردم، بين ملت و دولت و بين اقشار مختلف جامعه نيازي اساسي دارند.
در عرصه مهم حكومت، ما سخت به خوباني نياز داريم كه بي پيرايه و بي ادعا متعهد به خدمت عالمانه، عاقلانه و عاشقانه به ملت عزيز ايران و مستضعفان جهان باشند. جامعه ما به انسانهاي صادق، عاشق خدمت و كارداني نياز دارد كه اراده و همت شان تشخيص مشكل جامعه و حل آن است؛ انسانهايي كه براي خدا تلاش مي كنند و خدا پرستي در اعمال شان به وضوح نمايان است.
باورم اين است كه در دوران دفاع افتخارآميز و عزت آفرين جنگ، ما از چنين سرمايه ي عظيم بهره مند بوده و به كفايت و شايستگي نيز بهره برده ايم. در حافظه ملت شريف ايران اين واقعيات ثبت است كه در طول تاريخ انقلاب اسلامي و در طي دوران دفاع مقدس، خدمتگزاراني صدّيق به عنوان شاگردان و ارادتمندان بزرگ بسيجي طائر در وادي ملكوت؛ حضرت امام خميني (ره)، عقل، عشق، توانايي، دانايي، جان، مال و آبرو و خلاصه همه ي وجودشان را براي اسلام و ايران و مستضعفان ايثار نمودند.
شهداء، ايثارگران، شاگردان مخلص امام خميني (ره) و دوستداران آن امام راحل از مصاديق اين گزاره هستند. يادمان نمي رود كه بعد از ترور ناموفق آيت الله هاشمي رفسنجاني حضرت امام فرمودند: "بدخواهان بدانند هاشمي زنده است چون نهضت زنده است."
يادمان نمي رود كه حضرت آيت الله خامنه اي در وصف ايشان فرمودند: " هيج كس براي من هاشمي نمي شود."
يادمان نمي رود كه آيت الله هاشمي رفسنجاني به امام پيشنهاد نمودند كه من اعلام پذيرش قطعنامه مي كنم و شما مرا محاكمه كنيد، آيا اين ايثارگري نيست؟
يادمان هست كه آيت الله هاشمي رفسنجاني با اخلاص، توكل، كياست و سياستمداري علي گونه اي كه داشت صدام را فريب داد و آزادگان دلاور را به ميهن عزيز برگرداند.
يادمان هست كه حضرت آيت الله خامنه اي، آيت الله هاشمي رفسنجاني را به عنوان امام جمعه موقت براي اقامه ي نماز حمعه در تهران منصوب نمود؛ آيا شرط امام جمعه بودن عادل بودن نيست؟ آيا همين چند وقت پيش نبوده است كه 51 عضو محترم مجلس خبرگان رهبري وي را به عنوان رئيس اين مجلس انتخاب كرده اند؟
آيا زير سؤال بردن صداقت، عدالت و خدمت وي زير سؤال بردن اين فقها، رهبري معزز و نقض اطاعت از ولايت فقيه و تخلف از قانون اساسي نمي تواند محسوب شود؟
يادمان نمي رود كه چقدر مهندس ميرحسين موسوي به امام ارادت داشت و چقدر حضرت امام نيز به او احترام مي گذاشت.
يادمان هست كه جناب مهندس مير حسين موسوي به شهادت بسياري از خوبان و دست اندركاران وقت حكومتي كه قابل اعتماد امام بودند (مثل حضرت آيت الله اردبيلي)، چه سختيها و زحماتي را براي خدا، اطاعت از امام و خدمت به رزمندگان و مردم به جان خريدند و هميشه مورد تأييد و حمايت امام بودند.
يادمان نمي رود كه او به عنوان يك بسيجي در راه امام حسين (ع) ايفاي نقش نمود. اما در مناظره ميان وي و رئيس جمهور، و نيز در مصاحبه تلويزيوني آقاي دكتر محمود احمدي نژاد در جمعه شب (15/3/1388) ، رئيس جمهور كشور جمهوري اسلامي گزاره هايي را در خصوص نخست وزير دوران دفاع مقدس، آيت الله هاشمي رفسنجاني، برخي ديگر از شخصيتهاي نظام، و نوع الگوي مديريتي دولتهاي گذشته ارائه كردند كه مايه تعجب عميق اينجانب شده است.
اينجانب به عنوان ايراني مسلمان، جانباز دوران دفاع مقدس و عضو هيأت علمي دانشگاه اصرار و تأكيد دارم كه به اين پرسشها پاسخ روشن و مدلل داده شود.
اگر توضيحات آقاي دكتر احمدي نژاد در خصوص نوع مديريت دولت هاي گذشته، و علي الخصوص در مورد آقايان آيت الله هاشمي رفسنجاني و حجت الاسلام ناطق نوري صحيح است، پس چرا آنها در مناصب كليدي در اين نظام اسلامي ايفاي نقش مي نمايند؟
چرا آيت الله هاشمي رفسنجاني رئيس مجلس خبرگان رهبري و رئيس مجلس تشخيص مصلحت هستند؟
چرا در دو دوره ي پياپي بعد از رأي مردم به آقايان آيت الله هاشمي رفسنجاني و حجت الاسلام و المسلمين سيد محمد خاتمي براي رياست جمهوري در دوره هاي پنجم، ششم، هفتم و هشتم، حكم رياست جمهوري آنان توسط مقام معظم رهبري تنفيذ گرديد؟
آيا اگر گزاره هاي آقاي احمدي نژاد در خصوص مديريت نخست وزير دوران دفاع مقدس صحيح است، چرا شوراي محترم نگهبان وي را تأييد صلاحيت نموده اند؟ و چنانچه بيانات و ادعاهاي آقاي احمدي نژاد با واقعيت منطبق نيست و افتراء و تهمت محسوب مي شود، آيا در چه زماني، چه كسي و يا چه نهادي مسئول بررسي اين تهمت ها و هتك حرمت هاست؟
آيا در صورت غير واقعي بودن گزاره هاي آقاي دكتر احمدي نژاد، اين نوع كنش ها باعث ايجاد و توسعه ي فساد و شكست پيوند اجتماعي و اسلامي در جامعه نمي شود؟
آيا اگر بي جهت، بدون دليل موجه، بدون استنادات محكمه پسند، دل سيدي نجيب و خادم از سلاله نبي اكرم (ص) به درد آورده شود و بدتر از آن اصرار بر صحت ادعا وجود داشته باشد، آنوقت چه جوابي در روز قيامت به حضرت نبي اكرم (ص) و حضرت زهراي اطهر (س) مي توان داد؟
آيا طبق قانون اساسي جمهوري اسلامي ، رئيس جمهور كشور مي تواند نقش قوه ي قضائيه را نيز ايفا نمايد و اين گونه آبروي برخي عناصر كليدي نظام را قبل از اثبات ادعا در محكمه عدل ، بريزد؟ اگر اين گونه است، پس اصل تفكيك قوا در قانون اساسي چه معني دارد؟
اينجانب به عنوان قطره اي كوچك از اقيانوس مواج ملت بزرگ و نجيب ايران، ضمن اعلام خطر نسبت به اوضاع و حوادث پيش آورده شده، از شما خوبان، از شما دوستداران ايران و اسلام، از شما انديشمندان و اثرگذاران در انديشه و عمل استدعا دارم با اعلام موضع صادقانه، مدلل، شفاف و صريح خويش نسبت به كانديداي اصلح، برگ زرين ديگري را براي استمرار سرافرازانه نظام مقدس جمهوري اسلامي بيافرينيد.
اينجانب به عنوان جانباز 35 درصد جنگ تحميلي، استاديار گروه علوم اجتماعي دانشگاه مازندران بر اين باورم كه مهندس مير حسين موسوي به عنوان انديشمندي مسلمان به دليل برخورداري بسياري از صفات الهي، انساني، علمي و مديريتي كانديداي اصلح است و بنده به ايشان رأي خواهم داد.
برخي از اين صفات الهي، انساني، علمي و مديريتي جناب مهندس موسوي عبارتند از:
اخلاص، اعتقاد به اسلام ناب، تخصص دانشگاهي، تجربه، پختگي و كارآمدي، حلم، صداقت، متانت، نجابت، كياست و شجاعت، ارائه برنامه هايي مشخص، مدلل و عملي، پايبندي به كار كارشناسي، عقلگرايي، قانون مداري، شايسته سالاري و مهمتر از همه تعهد به رعايت اخلاق اسلامي، و همچنين ويژگي منحصر به فرد وي در اوضاع جاري براي ايجاد وحدت ميان اصولگرايان و اصلاح طلبان و در همين راستا توسعه ي پيوند و سرمايه اجتماعي در سطح جامعه و بهره مندي ايشان از توان بالا براي تعامل منطقي و مفيد به حال منافع ملي با جهان.
در پايان، ضمن نثارتحيات وافره به روح ملكوتي انبيا، ائمه، شهداء و تقديم سلام به مناديان جبهه ي نور و مؤذّنان مناره ايثارگري و شهادت طلبي و نيز اهداي سلامي خالصانه به ملت شريف ايران، اميدوارم در 22 خرداد، موج اقيانوسي حضور ملت هوشمند و بصير ايران در سر صندوق هاي رأي، دل دوستداران صداقت، عدالت، امنيت و پيشرفت را شاد سازد و چشم جهانيان را به عظمت حضور برجسته و بهاري خويش به نظاره بنشاند.
ان شاء الله والذين جاهدوا فينا و لنهدينهم سبلنا (قرآن كريم)
دكتر حيدر جانعليزاده جانباز 35 درصد جنگ تحميلي، استاديار گروه علوم اجتماعي دانشگاه مازندران
- شنبه 10 بهمن 1394-16:14
تنها استادی که در کلاس اخلاق مدار است دکتر حیدر جانعلیزاده است من تا حالا استادی به این خوبی نداشتم ترم قبل هم جامعه شناسی علم را با او پاس کردم چون در کنار حرفهای علمیش قرآن وجود دارد .ایران به چنین استادانی احتیاج دارد .
- جمعه 23 دی 1390-0:0
از بهترین استادان دانشگاه مازندران هستند
من هم واحدهای زیادی با ایشان درس داشتم
- سه شنبه 3 آبان 1390-0:0
درود بر دکتر حیدر
- چهارشنبه 20 خرداد 1388-0:0
به نظر اینجانب که از اساتید دانشگاه مازندران و از ارادتمندان جناب آقای دکتر جانعلیزاده و دکتر کریمی مله هستم، ضمن احترام به ارزش های والای مهندس موسوی، دکتر رضایی را اصلح می دانم و اگر پیله سیاسی کاری را رها کرده و بر اساس اعتقاد عمل نمائیم و واقعاً با معیارهای زیادی که در بالا برای جناب آقای موسوی گفته شد همه در وجود آقای دکتر رضایی به طور اکمل وجود دارد لذا اگر معیار دانشمندان و دانشگاهیان انتخاب آگاهانه و بر مبنای انتخاب اصلح باشد آقای دکتر رضایی هم به لحاظ توانمندی و هم به لحاظ علم و دانش و اطلاعات و مدیریت اصلح در میان کاندیداهای محترم هستند و باید جامه تعصب را از ذهن دور ریخت و به دکتر رضایی با رمز یا زهرا رای داد.
- چهارشنبه 20 خرداد 1388-0:0
دوست عزیز
رياست دانشگاه صنعتي نوشيرواني بابل عسگر جانعلیزاده بود. این یادداشت متعلق به آقای دکتر حیدر جانعليزاده استاديار گروه علوم اجتماعي دانشگاه مازندران است. من ایشان را خوب می شناسم و می دانم او جز از صمصم قلب نمی نویسد. به محضر این استاد گرانقدر شرفیاب شوید و بعد قضاوت کنید. من این نوشته های صادقانه استاد را تحسین می کنم. - سه شنبه 19 خرداد 1388-0:0
آقای دانشجو ایشان رياست دانشگاه صنعتي نوشيرواني بابل نیستند ایشان نوشتند زیر نامه استاديار گروه علوم اجتماعي دانشگاه مازندران معلومه زود قضاوت کردی برای همین هم ن ا هم اینجوری نوشتند آقای دکتر حیدر جانعلی زاده را اگه میشناختید اینجوری نمی نوشتید ایشان در بسیج اساتید مازندران عضویت دارند
- سه شنبه 19 خرداد 1388-0:0
آقاي دانشجو (daneshjo) با سلام، بنده حيدر جانعليزاده هستم نه عسكر جانعليزاده؛ لطفاً خوب دقت كرده و از دانشجويان ارجمندم مي توانيد نسبت به موضع بنده تحقيق بفرماييد. در ضمن كسي كه خون براي اسلام و ايران تقديم نمود و مخلص و مجاهد در راه خداست، ضروري است از حق دفاع نمايد.
- سه شنبه 19 خرداد 1388-0:0
آقای دکتر یادشان نرود که از بودجه بیت المال در دوران اصلاحات به درجه دکتری نایل شدند و این همین بس که باید از این آقایان دفاع کنند.
- دوشنبه 18 خرداد 1388-0:0
واقعا مايه شرم است كه شما يك بحث علمي مي خواهي بكني آنوقت زيرش مي نويسي " جانباز 35 درصد " اين يعني چه؟ آيا چون شما جانبازي حرفت قبول است؟
يك سوال: آقاي جانعلي زاده ، اگر شما از رياست دانشگاه صنعتي نوشيرواني بابل ، عزل نمي شديد؛ چنين مطالبي مي نوشتيد؟ يا دلخوري از عزل سبب چنين حمله اي به دولت است؟