تاکید محمود احمدی نژاد در برنامه تلویزیونی شب چهارشنبه مبنی برتحول اساسی در ساختار دولت و اینکه خودش نماد تغییر است ، آیا می تواند به مثابه آن باشد که احمدی نژاد صدای ملت ایران را شنیده است؟ چه احمدی نژاد در مناظرات تلویزیون بر مناسب بودن وضعیت موجود و نه تغییر که شعار سه نامزد دیگر انتخابات بود تاکید می کرد.

هم اکنون سخن از آن است که چند بازوی اصلی احمدی نژاد در دولت یعنی مشائی(معروف به راسپوتین)، علی آبادی، رحیمی،علی احمدی و صفار هرندی وزیران آموزش و پرورش و ارشاد از دولت خداحافظی کنند.

سه تحلیل خوش بینانه و بدبینانه و بینابین می توان ارائه داد:

ا- در تحلیل خوش بینانه می توان گفت که احمدی نژاد صدای ملت ایران را در راهپیمائی های تهران و شهرستان‌ها شنیده است. بر این اساس ایشان می خواهد با توجه به چهار سال باقی مانده ریاست جمهوری حداکثر تلاشش را برای اعمال خواست مردم بکار بندد. به آنها آزادی دهد. برخی از تضیقات درخصوص آزادی زنان را بردارد و به نوعی از پوسته احمدی نژادی اش دربیاید و به یک موسوی یا کروبی ملایم با ادبیات و عملکرد احمدی نژاد بدل گردد. کنار رفتن مهمترین یاران وی در کابینه می تواند این تحلیل را قوت بخشد.

٢- در تحلیل بینابین می توان ادعا کرد که احمدی نژاد بخشی از صدای ملت ایران را شنیده است و تغییراتی در ساختار دولت خواهد داد. البته می توان گفت این تغییرات در چارچوب روال کار عادی دولت قرار داشته و یک سری حرکت‌های تاکتیکی برای  آرام کردن فضای فعلی است . ایرادی ندارد بخاطر مصالح بزرگتر نزدیک‌ترین افراد و یارانش را  قربانی کند، آزادی های محدود به احزاب و مردم بدهد تا در فضای آرام، برنامه های آینده دولت که بشدت نیازمند آرامش اجتماعی و اجماع نخبگان هست را اجرا کند. برنامه هائی مانند ایستادگی در موضوع هسته ای، طرح تحول اقتصادی و..

تاکید احمدی نژاد بر همکاری و استفاده از نخبگان به اصطلاح غیر خودی و کنار رفتن و نرفتن برخی از منسوبان دولت و ادای احترام به ١۴ میلیونی که به ایشان رای نداده اند، این تحلیل را تقویت می کند

٣- درتحلیل بدبینانه ادعا بر این است که احمدی نژاد صدای ملت ایران را شنیده است ولی به آن گوش نسپرده است. تاکید احمدی نژاد در برنامه تلویزیونی شب گذشته مبنی بر تغییر تنها به معنای آن است که احمدی نژاد با اجرای چند حرکت تاکتیکی سعی دارد با اصرار بر ادامه عملکرد قبلی خود تنها  تغییر در لحن و نه عمل را اجرا کند.  این تغییر (اگر انجام شود) در بیان احمدی نژاد تنها باهدف ترمیم وجهه سیاسی او در داخل صورت می گیرد و به هیچ رو در عمل شاهد تغییر کلی نخواهیم بود.

چه اگر احمدی نژاد خواهان تغییر هست اولا باید دیگر افراد متنفذ و بحث برانگیز دولت مانند محصولی و هاشمی ثمره ، بهبهانی و محرابیان را نیز از ترکیب دولت حذف کند و ثانیا بخشی از قدرت را در چارچوب آرام سازی فضای سیاسی و احترام به ١٣ میلیون رای به رقبای خود واگذار کند و یک دولت وحدت ملی تشکیل دهد.

تاکید بر رای ٢۴ میلیونی، کنار نرفتن نزدیک ترین و بحث برانگیزترین چهره‌های نزدیک به احمدی نژاد، جدی نگرفتن این اظهارات از سوی هم طیفان اصولگرا و تاکید وی بر عدم استفاده از نظرات احزاب و تحت نفوذ سفارش‌ها قرار نگرفتن این تحلیل را تقویت می کند.

در هر صورت تغییر انتخاب ناگزیر جناب احمدی نژاد است چه دوستانش و طرفدارانش بخواهند و چه نخواهند.این وبلاگ در جایگاه داوری در درستی و صحت هیچ یک از گزاره های فوق نیست ولی آرزو دارد تحلیل خوش بینانه و بینابین محقق شود چه ملت ایران برای به ثمر نشستن این انقلاب و نظام خون دلها خورده اند و هر انسان منصفی از به هدر رفتن این شجاعت ها و مجاهدت ها تنها بدلیل قدرت طلبی و تنازع در قدرت سردمداران انقلاب زجر می بیند.

توضیح اضافی: (برخی از افراد اظهار داشتند که در مجامعی خصوصی و عمومی از این وبلاگ به عنوان یک وبلاگ ضد.... نامبرده شده است. با تاکید بر رویکرد اصلاح طلبانه و اصولگرایانه این وبلاگ، قصد دفاع از نوشته های خود را ندارم چون اولا نوشته های این وبلاگ برای من بت نیست که قابل پرستش باشد. احتمال دارد در بیان برخی از مطالب کندروی یا زیاده روی شده باشد و آن دوستان را ناخودآگاه به این نتیجه رسانده باشد و ثانیا اگر عده ای قصد داشتند به عمد چهره بی طرفانه و دلسوزانه این وبلاگ را مشوه جلوه دهند، البته با هزار آیه و قسم هم نمیشود ثابت کرد که اینگونه هست یا نیست چون فضای فعلی بقدری ملتهب است که حمایت نکردن از یک طیف به معنای حمایت کردن از طرف مقابلش ترجمه می شود یا همان قول معروف که یا با ماهست یا با ما نیست.)