يک سايت نزديک به دولت ادعا کرد:منتظر معرفی علی کردان باشید!
بعد از انتصاب رحيم مشايي به سمت معاون اولي،رييس جمهوري به کردان هم سمت تازه اي خواهد داد.
معرفی شش تن از معاونان و مشاوران رئیس جمهور هر چند با بهت عمومی نسبت به معرفی رحیم مشائی به عنوان معاون اول کابینه همراه بود اما سرنوشت چند تن دیگر از نزدیکان جنجالی احمدی نژاد در هاله ای از ابهام است.
به گزارش jahannews هر چند در زمان انتخابات ریاست جمهوری پالس هایی از جانب دکتر احمدی نژاد و عوامل ستاد وی در زمینه تجدید نظر قطعی در به کارگیری کسانی چون رحیم مشائی به هواداران حساس رئیس دولت نهم مخصوصا علما و مراجع ارسال می شد اما انتصاب اخیر رئیس جمهور نشان داد که اسفندیار رحیم مشائی، این بار قرار است در جایگاهی قوی تر و به عنوان رئیس جمهور در سایه به رفتار ها و سخنان جنجالی خود ادامه دهد. یعنی دکتر احمدی نژاد در اقدامی زیرکانه تمامی انتقادات و شبهات درباره اظهارات و اقدامات مشائی را به چوب تصمیم گیری یک جانبه خود رانده و با این کار اولین استارت رویارویی کابینه جدید خود با مردم، مراجع و علما را زده است.
در همین زمینه روزنامه کیهان نوشت: به نظر می رسد پرسروصداترین تغییری که تاکنون در کابینه دهم رخ داده معاون اولی رحیم مشایی است؛ کسی که در دولت نهم با اظهارات نسنجیده و نابخردانه خویش بارها موجبات ناخرسندی دلسوزان انقلاب را فراهم کرد. بسیاری از اصولگرایان انتظار داشتند رئیس جمهور به دلیل رفتار و گفتار انتقادآمیز مشایی او را از کابینه دهم حذف نماید اما این گونه نشد. او اکنون فرد دوم کابینه است. این انتصاب بی تردید با مخالفت وسیع نیروهای انقلابی و اصولگرا و انبوه حامیان دکتراحمدی نژاد مواجه خواهد شد.
در حالی که روزنامه کیهان و طیف های وسیعی از اصول گرایان به معاون اولی اسنفندیار رحیم مشایی واکنش نشان داده اند، روزنامه اصلاح طلب "آفتاب" این انتخاب را برای سرگرم کردن منتقدان دانست.
روزنامه آفتاب یزد با ادعای اینکه به نظر میرسد دولت دهم و رئیس آن، با چالشهای فراوانی مواجه هستند»، و می افزاید:« شاید بعضی از حامیان و برنامهریزان حمایت از دولت حمله به رئیس جمهور و حلقه نزدیک مشاوران وی بدلیل سمت جدید مشایی را "نعمتی غیرمترقبه" بدانند.»
این روزنامه با بیان مطلب فوق می نویسد:«زیرا باعث به حاشیه رانده شدن بسیاری از مسائل اصولی خواهد شد که به نمونههایی از این مسائل اشاره میشود. سرگرمی به این موضوع سوخته و پیگیری بی اثر آن میتواند اذهان را از فاجعه بزرگی که تنها سه روز قبل اتفاق افتاد منحرف کند به طوری که هیچ کس از نقش دولت در عدم تجهیز و نوسازی ناوگان هوایی سخن نگوید.»
این روزنامه می افزاید:«همچنین احساس تکلیف شرعی برای محکومیت ارتقای مقام ظاهری مشایی، موجب فراموشی این سوال خواهد شد که آیا رئیس دولت همچنان معتقد است» آنقدر قطعنامه برای تحریم ایران بدهند تا قطعنامهدان آنها پاره شود؟«آیا او هنوز باور دارد که تحریمها تاثیری بر زندگی مردم ندارد و در مرگ مظلومانه 168 انسان نقشی نداشته است؟»
آفتاب یزد در ادامه سرمقاله اش می آورد: «سرگرمی به این موضوع نه چندان مهم، فرصتی برای حامیان دولت ایجاد خواهد کرد تا از پاسخگویی به این سوال طفره بروند که »متن نامه عذرخواهی بلر که احمدینژاد در مناظره با موسوی به آن اشاره کرد کجاست؟« قاعدتاً بسیاری از حامیان احمدی نژاد از خدا میخواهند که به جای پیگیری موضوع یک میلیارد دلار- موضوع گزارش دیوان محاسبات - و نیز ادعای وجود صدها انحراف در عملکرد بودجه سالهای 85 و 86، همه به سراغ مشایی بروند و احمدی نژاد را به خاطر انتصاب او به معاون اولی رئیس جمهور، مورد اعتراض قرار دهند.
این روزنامه در پایان می نویسد: «سرگرمی بی حاصل به تغییر جایگاه مشایی، فرصتی مناسب برای صدا و سیما خواهد بــود تـا از پـاسـخـگـویـی به این سوالات طفره برود که »چرا متهمشدگان توسط احمدینژاد نتوانستند از طریق رسانه موسوم به ملی، از خود دفاع کنند» و «چرا علیرغم اعلام مخالفت صریح دادستان کل کشور، وقت اضافی برای تبلیغات انتخاباتی به احمدینژاد اهدا شد؟»
از سوی دیگر با توجه به انتصاب مشائی به عنوان معاون اول رئیس جمهور به نظر می رسد کابینه آینده احمدی نژاد از مثلث متضاد نزدیکان رئیس جمهور خارج شده و این بار مهار اصلی امور در دستان کسانی چون مشائی، سعیدلو ، کردان و رحیمی باشد. به این ترتیب کسانی چون غلامحسین الهام و مسعود زریبافان و نیز هاشمی ثمره که هم چنان به عنوان یکی از نزدیکترین ” علی مطهری از مخالفان سرسخت به کار گیری مشائی در کابینه احمدی نژاد می گوید: احتمال دارد که با مشورت با نمایندگان بار دیگر سؤالی را نسبت به رئیسجمهور مطرح کنیم. چون رئیسجمهور باید به مجلس پاسخ دهد که چرا چنین کسی را به عنوان معاون اول خود منصوب کرده است. “ افراد به احمدی نژاد شناخته می شود از تاثیر گذاری کمتری برخوردار خواهند بود.
بنا بر این گزارش، کردان، سعیدلو و محمد رضا رحیمی نیز از کسانی هستند که عدم معرفی آنها در میان اعضای اولیه کابینه گمانه زنی ها را درباره سرنوشت آنان تقویت کرده است. درباره کردان، به نظر می رسد با توجه به عزم رئیس جمهور در بی توجهی به انتقادات هواداران و دلسوزان، کردان نیز به پست مهمی گمارده شده و این پست به یقین چیزی جدای بازرسی رئیس جمهور خواهد بود. به طوری که چراغ های سبز گمانه زنی ها و احتمالات از هم اکنون کردان را به عنوان یکی از دو معاون قدرتمند رئیس جمهور یعنی معاون اجرایی و یا معاون نظارت راهبردی در نظر گرفته است.
محمدرضا رحیمی نیز که تلاش ها و حدس های بسیاری برای وزارت کشور وی مطرح است به دلیل نامساعد بودن فضای مجلس هشتم به احتمال زیاد در معاونت حقوقی رئیس جمهور به فعالیت خود ادمه خواهد داد. هر چند طرفداران دولت معتقدند وی در همراه کردن به موقع نمایندگان و مجلس با برنامه های دولت چندان موفق نبوده است.
اما علی سعید لو، که پس از احمدی نژاد مدتی را به عنوان سرپرست شهرداری تهران مشغول به کار بود و با آغاز به کار دولت نهم از تصدی وزارت نفت بازمانده و در نهایت به عنوان معاون اجرایی رئیس جمهور منصوب شد در صورتی که در میدان مسابقه با علی کردان از رقابت ها بازنماند با سمت قبلی خود به فعالیت هایش ادامه می دهد و در صورتی که نظر نمایندگان مجلس نسبت به وی مثبت ارزیابی شود سعید لو یکی از قطعی ترین گزینه های احمدی نژاد برای در اختیار کرفتن وزارتخانه های حساسی مانند نفت است.
گفتنی است که شوک ناشی از معرفی مشائی به قدری جدی است که از هم اکنون برخی نمایندگان مجلس که پیش از این به دلیل اظهارات و رفتارهای مشائی طرح سوال از رئیس جمهور را در دستور کار خود قرار داده بودند بار دیگر از احتمال طرح سوال از دکتر احمدی نژاد به دلیل انتصاب مشائی خبر می دهند.
علی مطهری از مخالفان سرسخت به کار گیری مشائی در کابینه احمدی نژاد می گوید: احتمال دارد که با مشورت با نمایندگان بار دیگر سؤالی را نسبت به رئیسجمهور مطرح کنیم. چون رئیسجمهور باید به مجلس پاسخ دهد که چرا چنین کسی را به عنوان معاون اول خود منصوب کرده است. چون رئیسجمهور فردی را برخلاف شایستهسالاری به عنوان معاون اول خود انتخاب کرده است و این برای مجلس، علما و نخبگان سیاسی قابل قبول نیست. پس از رئیسجمهور سؤال میکنیم تا ایشان برای پاسخ به این سؤال، نمایندگان را نسبت به این انتخاب خود قانع کنند.
- دوشنبه 29 تير 1388-0:0
متاسفانه این کودتاگران بی شرمانه نمازگزاران را مورد اهانت قرار دادند. اگر تریبون نمازجمعه می تواند در خدمت اهداف یکسویه کودتاگران باشد و در راهپیمایی بعد از آن کشته شدن یک مسلمان مصری در آلمان محکوم شود چرا نمی تواند برای دیدگاههای فراجناحی شخصیتهای بزرگ انقلاب قرار گیرد و در راهپیمایی بعد از آن کشته شدن مسلمانان ایرانی در کشور خودمان محکوم گردد؟