چهارشنبه 25 شهريور 1388-0:0
خردورزي رهبري ، مراقبت هاي دولت
يادداشتي از دكتر غلامعلي رنجبر ، عضو هيئت علمي دانشگاه - ساري
شايد در ميان همه ديدارهاي انجام شده در بعد از انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري، ديدار هيات دولت جديد با رهبري از يك ويژگي منحصر به فرد با توجه به توصيه هاي دهگانه رهبري برخوردار باشد.
احتمالاً در همه ديدارهايي كه هيات دولت هاي قبلي پس از كسب راي اعتماد از مجلس با رهبري معظم داشتند هم توصيه هايي وجود داشت ولي بنا به دلايلـي چند، توصيه هاي اخير از برجستگي هاي ويژه برخوردار بوده است.
اولين مسئله تلاش بيش از حد رهبري در برخورد با حسن ظن به دولت و همكاران آنها بود كه مي تواند مبناي خوبي براي مخالفان دولت و شخص رئيس جمهور براي نحوه رفتار و انتقاد از دولت باشد.
تعامل در عين انتقاد بهترين و دلسوزانه ترين شيوه اي است كه هم مي تواند براي نظام مفيد باشد و هم دولت را در مسير صحيح و كاركرد بهتر كمك كار و راهنما باشد.
اينك نظري محتوايي همراه با توضيحاتي كه برداشت هاي شخصي اينجانب از مواضع رهبري مي باشد ارائه مي شود:
تاكيد بر اهميت حضور 85 درصدي مردم و راي بي سابقه 25 ميليوني رئيس جمهور (پتك جمهوريت نظام بر سر دشمنان نظام). اين افتخار بسيار بزرگي براي مردم و نظام جمهوري اسلامي محسوب مي شود كه اعتماد متقابل بين آنها را آگرانديسمان كرده و به تعبير رهبري مانند پتكي عمل مي كند كه بر سر دشمنان (نه منتقدان) نظام فرود مي آيد.
يكي از مواظبت هايي كه دولت بايد به جدي آن را دنبال كند اين است كه عناصر پائين دست و جوان تر و احساساتي تر در ادارات و دستگاهها و استانداري ها از اعمال اقدامات خود سرانه و دشمن تراشي هاي جديد جداً پرهيز نمايند و غرور حاصل از اين آراي بالا را به رخ مردم و برخي از منتقدان نكشند.
توصيه رهبري در اين رابطه موكد است كه مي فرمايند (مسئولان و بیش از همه رئیسجمهور به شكرگزاری و مغتنم شمردن این نعمت الهی و پرهیز كامل از غرور بپردازند و باید به رأی مردم مفتخر و پشتگرم بود، اما در اوج تواضع، از هرگونه غرور پرهیز كرد، چرا كه غرور از دامهای بزرگ شیطان است و انحرافات و انحطاطات گوناگونی را به همراه میآورد).
جابه جا كردن منتقد با دشمن يكي از خطاهاي استراتژيك در سياستمداران ما محسوب مي شود كه خيال مي كنند حال كه بر اريكه قدرت با راي مردم سوار شده اند و دستشان براي اعمال اين قدرت باز است بايد فشار بياورند تا منتقدان را از دائره خدمات و مقامات حذف و طرد کنند.
در همين هفته گذشته يكي از مقامات استاني در جلسه اي بيان داشتند كه كليه مسئولان دستگاه ها موظفند معاونيني كه در ستادهاي غير از ستاد آقاي رئيس جمهور فعال بودند را جابه جا کنند.
به ضرس قاطع بايد گفت چه اين حرف بيان مي شد و چه نمي شد در بسياري از موارد اين گونه عمل مي شد ولي آيا اين به صلاح كشور است؟ آيا اين مفهوم نخبه كشي و حذف مديران توانمند و تضعيف دولت كريمه را در دل خود نخواهد داشت؟ آيا اين استقبال از توصيه اول رهبري است كه اين آراي مردم را پتك جمهوريت نظام (نه دولت) بر سر دشمنان نظام (نه منتقدان دولت) تعبير كرده اند؟
اگر اينگونه از فرمايش هاي و توصيه هاي رهبري استفاده شود يعني بايد منتظر بود كه رئيس جمهور محترم قرائت خودشان را بر توصيه هاي رهبري بار كنند و تفسيرهاي محدود گرايانه از آن را در عمل ارائه فرمايند.
بنده با قاطعيت تمام عرض مي كنم كه رئيس جمهور محترم در گفتار خود براي اينكه به تمام توصيه هاي رهبري عمل خواهند كرد كاملاً صادق هستند و با همان قرائتي كه رهبري بيان كردند نسبت به عمل به آنها اقدام خواهند کرد، منتهي مواظبت از نحوه عمل زيردستان و تصميم گيريهاي محفلي شرط صحت عمل به اين توصيه ها خواهد بود.
از آنجا كه خوشبختانه در نظام مقدس جمهوري اسلامي مسئولان در اتاق هاي شيشه اي و شفاف كار مي كنند و تصميمات چندان از ديد منتقدان و مردم پنهان نمي ماند برخوردهاي حذفي بلا دليل هم از چشم مردم دور نخواهد ماند و قضاوت هاي صدق و كذب بر روي آنها انجام خواهد گرفت.
ممكن است چند صباحي مسئولي از برخوردي با يك مديري كه كارش را صحيح انجام مي دهد خوشحال باشد يا دل طرفداران مخصوص خود را شاد كند ولي بر حسب قاعده اي كه دولت بر مبناي آن تعريف شده، يعني خاصيت دست به دست گشتن امور و مسئوليت ها، كاركرد صادقانه يا غير آن مورد قضاوت افكار عمومي قرار خواهد گرفت و اگر هم اين قضاوت در اثر پيچيدگي هاي تبليغاتي به نحو مطلوبي انجام نگيرد، در پيشگاه خداوندي فريبكاري هاي احتمالي با مواخذه شديدي همراه خواهد بود كه احساس خوف و خشيت خداوندي شرط اول خدمت در دولت برخاسته از جمهوري اسلامي محسوب مي شود.
تندروي هاي برخي از مسئولان در رده هاي پائين تر موجب دور شدن دولت از اهداف عاليه پيروي از توصيه هاي رهبري خواهد شد كه اميدوارم كار به اين مسائل كشيده نشود.
مسئله آراي چهل ميليوني به قدري از اهميت و ارزش والا برخوردار است كه هر چه در باره آن نوشته شود نمي تواند بيانگر ميزان واقعي ارزش آن باشد.
اگر همراه با اين ارزش اتحاد داخلي هم وجود مي داشت، لذت كوبيده شدن پتك جمهوريت نظام بر سر دشمنان نظام بيشتر حس مي شد و دشمنان نظام مجبور به تمكين فوري تر در برابر حقوق حقه مردم ما در حاكميت سياه نظام بين المللي مي شدند.
حقوق پايمال شده اي كه مسئله هسته اي فقط يكي از آنها است و البته از با اهميت ترين آنها مي بايست با تكيه بر اين آراء و تبيين صحيح خواسته هاي جمهوريت ما از وضعيت سياسي به يك حق مسلم كارشناسي و حوزه تخصصي، حرفه اي و قانوني تغيير پيدا كرده و از آن به حربه سياسي بر عليه نظام استفاده نمي شد كه در وضعيت كنوني هم دولت محترم و دست اندركاران پرونده هسته اي ايران همين هدف را تعقيب مي كنند.
اين حقوق بايد در جهت جلوگيري از ميل شديد و افراطي تجاوز اعراب منطقه به سابقه تاريخي و پر اهميت خليج فارس و سوء استفاده هايي كه از اين راه توسط رسانه ها و شبكه هاي مافيايي و چندمليتي و بين المللي و اطلاع رساني هاي حرفه اي و پر بيننده براي تحت فشار قرار دادن جمهوري اسلامي جهت پذيرش اين خيانت مي شود، به طور موثر به كار گرفته شود.
عين همين تمايل افراطي به حقوق ايران اسلامي در مسئله خزر توسط زياده خواهي هاي هميشگي روسيه كه دقيقاً خائن ترين كشور در از بين بردن حقوق ايران در طول تاريخ مي باشد و همراهي كشورهاي ذي نفع وجود دارد و بايد پتك جمهوريت بر سر آنان چنان كوبانده شود كه طمع ورزي هاي آنان از بين برود.
به نظر مي رسد يكي از كوتاهي هاي تاريخي دول بعد از انقلاب همين ادعا براي پايان معاهده هاي گلستان و تركمانچاي و بازگشت سرزمين هاي ايران به سرزمين مادري بود كه بايد با اتكا به همين جمهوريت آن را از مسير قانوني تعقيب كرد.
به ياد داشته باشيم كه پا پس كشيدن در هر امري در نظام بين الملل ضعف تلقي شده و طمع هاي بعدي را براي تحت فشار قرار دادن جمهوري اسلامي در ذهن مستكبران زنده خواهد كرد.
بازي هاي شيطاني سياسي و ملاحظات ظالمانه ناشي از آن هم نبايد ما را غافل نمايد و به سمت مشكلات محدود و قابل حل داخلي معطوف كند.
مسئله آرمان هاي اسلامي و بين المللي و ارزشي نظير قدس شريف بايد هر روز جدي تر گرفته شود و روز قدس امسال با اتكا به همين پتك جمهوريت بر سر ظالم ترين نظام و متجاوز ترين حكومت تاريخ يعني اسرائيل جنايتكار به طور بسيار محكم تري فرود آورده شود.
غير از حضور محكم و قدرتمند مردم شريف ايران اسلامي در تظاهرات روز قدس و محكوم كردن جنايتكاران و متجاوزان، دولت نيز بايد محور برنامه هاي خود را مبارزه با اسرائيل جنايت كار قرار دهد و براي روابط خارجي اعم از روابط سياسي و اقتصادي و فرهنگي و ورزشي شرايط محدوديت آور براي حضور اسرائيل ايجاد كرده و اين حضور را با هزينه هاي بسيار سنگيني همراه سازد.
گروهي بايد تشكيل شود كه برنامه هاي راهبردي براي اين امر تدوين كرده و افق بسيار دور اين مبارزه ضروري را با گزينه هاي متعدد طراحي و به دست اندركاران به صورت لازم الاجرا تقديم کند.
ايميل نويسنده: (ali.ranjbar@gmail.com)