چهارشنبه 4 آذر 1388-0:0
زنده ها را دريابيم
آیا فقط مرحوم کردان در این کشور مظلوم واقع شده بود-مشابه آقای کردان،اصولگرای دیگری نیز هست که قربانی اصولگرایان دولت شده است-باید تکان خورد و از تکرار و تولید کردان های دیگر جلوگيري کرد.(يادداشتي از صادقعلي رنجبر،عضو هيئت علمي دانشگاه-ساري)
این روزها همه از مظلومیت ناجوانمردانه ای که بر مرحوم کردان اجحاف شده بود،سخن می گویند؛ سئوال اینجاست که آیا فقط آقای کردان در این کشور مظلوم واقع شده بودند و آیا ایشان اولین و آخرین مظلوم بودند؟
آیا این مطالبی که در باره مظلومیت ایشان گفته می شود،یک قاعده هست و به تمامی افراد قابل تعمیم است،یا اینکه یک استثناست و شامل دیگران نمی شود؟!
از اینکه با این حساسیت بالا از ظلمی که به مرحوم کردان شده،گله و شکوه می شود،امر بسیار مهمی است،اما اگر این امر فقط و فقط به آقای کردان بسنده شود، این حرفها مسکنی بیش نیست و هرگز به درمان ریشه ای دردهای اجتماعی و فرهنگی جامعه ما منجر نمی شود!
خیلی جای دور نمی رویم و از همین نزدیکی ها شاهد مثال آورده و به تعبیر دانشمندان علوم تحقیقاتی به موردپژوهی می پردازیم تا متمرکزتر حرف بزنیم.
کردان اصولگرایی بود که قربانی اصولگرایان مجلس شد و مشابه آقای کردان،اصولگرای دیگری نیز هست که قربانی اصولگرایان دولت شده است؛با این تفاوت که ایشان،مشکل مدرک نداشته و نیز حتی فرصت دفاع در یک استیضاح رسمی و غیر رسمی را نداشته و از طرفی متحمل قریب به ۳۰ سال مدیریت گمنامانه بوده که اجر گمنامی را،طبعاً با بدنامی نمی دهند.
ایشان نیز همانند مرحوم کردان که اتفاقاً از دوستان صمیمی همدیگر نیز بوده اند،دارای رزومه روشن علمی و مدیریتی بوده و هرگز مستحق این همه بی مهری آن هم از سوی دولت مهرورزی نبوده است!
ساختمانها و کلاْ پروژه توسعه آموزشی که در سریعترین زمان ممکن و با رعایت تمامی استانداردها به جلوه درآمده،با استناد به شهادت متخصصان امر،استثناي تمامی پروژه هایی است که حداقل پس از پیرزوی انقلاب ایلامی در مازندران محقق شده است و مشابه آن را نیز در سالهای نه چندان دور در گهرباران ساری و نیز احداث ساختمان های اداری در اداره کل متبوعه اش، به نمایش گذاشته بود.
ایشان این واحد را با دستان خالی ساخت و تنها با استفاده درست از امکانات و استفاده از اعتبارات شخصی در مناصب اجتماعی،در طرفه العینی این دانشگاه را از توجه صفر سایر واحدها،به توجه ۱۰۰سازمان مرکزی ارتقا داد.
همه اینها در شرایطی بود که وی به عنوان مدیر سایه و سرآمد تمام مدیران استان، خود را آماده پذیرفتن مسئولیت استانداری نمود و تردید نداشت که ایشان نفر برگزیده دولت نیز می باشد.
اما این گونه نشد و کابینه خدمت تنها با اتکا به گزارش هاي رنگارنگ غیر مستند ناتوانانی که در کنار توانمندانی چون ایشان دیده نمی شدند،وي را قربانی تصمیمی غیر متعارف کرده و نظام مدیرتی کشور را از داشتن مدیرانی این چنین توانمند، محروم کرد.
البته ریاست دانشگاه آزاد که دون شان مدیریتی ایشان بوده پس از این ظلم فاحش،برای ایشان در نطر گرفته شده و اگر این اتفاق هم نمی افتاد،شاید ما شاهد مسائل دیگری مشابه آنچه که برای کردان عزیز اتفاق افتاده، بودیم.
ایشان مدیری است که حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی او را برای مسئولیتهای ملی در حد ساختن یک کشور مناسب می دانند و بی تردید اگر از بسیاری از وزرای کابینه چه در عصر اصلاحات و چه در دوره اصولگرایان قوی تر نباشد،ضعیف تر هم نیست.
پس تا دیر نشده،باید تکان خورد و از تکرار و تولید کردان های دیگر،آن هم توسط کسانی که عاملان مظلومیت کردان را محکوم می کنند،جلوگیری به عمل آوریم و با ترک مرده پرستی های رایج آن گونه که امروز برای کردان عزیز مرثیه سرایی می شود،تنبیه موثری را علیه دروغ پردازان و شبهه افکنان در نظر بگیریم و زنده ها را از این همه غربت و تنهایی و ظلم نجات دهیم.