چهارشنبه 9 دی 1388-0:0
تا دیرتر نشده، برگرديد
يادداشتي ازصادقعلي رنجبر،عضو هيئت علمي دانشگاه-ساري
یادم می آید که امام راحل در سخنانی هشدارآمیز فرمود به اشتباه می گویند:حرف مرد یکی است! بلکه باید گفت که حرف مرد یکی نیست،بلکه مرد آن کسی است که وقتی متوجه شده حرف اشتباهی زده و یا کار اشتباهی کرده، شجاعانه عذرخواهی کرده و اشتباهش را تصحیح کند.
در اسناد و آثار تاریخی از بوعلی سینای بزرگ نیز جمله ای در همین راستا نقل شده که گفتند: اگر در توجیه اشتباهی،هزار دلیل هم بیاوری، می شود هزار و یک اشتباه!
اعتراف به اشتباه درایت است و اصرار بر آن لجاجت و اگر انسان در نهاد و نهان خویش، ذره ای وجدان و انصاف و ایمان احساس کند،متواضعانه خویش را به نقد کشیده و بدون دغدغه از تبعات توبه و بازگشت، به انجام آن مبادرت می ورزد و در این راه به خدای بزرگ اعتماد کرده و تمامیت خود را به او می سپارد و اصطلاحاً تنها با خدای خویش معامله می کند.
انسان جایزالخطاست و بجز معصومین(ع)هیچکس نمی تواند ادعای عصمت کرده و خود را از خطاها مصون و مبرا بداند و توصیه : "حاسبوا قبل ان تحاسبوا" دقیقاً به همین موضوع مربوط می شود.
این اشتباهات البته یک طرفه نبوده و طبق همین قاعده جایزالخطایی انسان، می تواند در باره همه افراد ازجمله هر چهار کاندیدای انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری مصداق داشته باشد.
از عملکرد نامزدها در فعالیتهای انتخاباتی تا امروز می توان دهها کتاب به رشته تحریر درآورد و با آنالیز دقیق آماری و توصیفی و استنباطی،پیمایش محققانه ای را در این عرصه انجام داد و در پایان معلوم کرد که چه کسانی بیشترین اشتباه و مهمتر از آن بزرگترین اشتباهات را انجام داده اند.
خوش بود گر محک تجربه آید به میان / تا سیه روی شود هر که در او غش باشد
1-نبود اعتماد به نهادهای قانونی نظام و تبلیغ عمومی آن و عدم تمکین فراخوان شورای نگهبان
2- ایجاد تشکیک در باره درستی عملکرد مدیران در اذهان عمومی و دروغگو خواندن آنها
3- به خیابان کشاندن آحادی از مردم برای انجام اعتراض غیر مجاز و تبدیل آن به خشونتی خونین
4-تهمت به نظام مبنی بر تجویز برخوردهای غیر اخلاقی با متهمین بازداشتی
5- تحریک جوانان به مقابله خونین با نظام در دانشگاهها و خیابانها و تخریب فضای آرام گذشته
6- نا امن سازی مراسم مذهبی و سیاسی در داخل کشور
7- خوراک دهی و تشجیع صهیونیستها و امریکاییها و رسانه های استکباری برای براندازی نظام
8- امیدوارسازی ضدانقلاب مایوس و دریافت حمایت منافقین و سلطنت طلبها
9-عدم همکاری با نمایندگان مجلس در پیگیری مطالبات مورد ادعا
10- عدم تمکین فراخوان تعامل و تفاهم از سوی بزرگان و عقلای جامعه
11- عدم تمکین فراخوان وحدت از سوی مقام معظم رهبری
12-عدم تمکین فراخوان رهبری معظم در اعلام برائت از شعارهای ساختارشکن و آرمان ستیز
13-مقابله پنهان و آشکار با جایگاه ولایت فقیه و مواضع رهبری معظم
14-حرمت شکنی از امام راحل و عاشورا و مقابله با عزاداران حسینی از سوی منتسبان به آنها
15-تخریب اموال عمومی و اموال مردم و ایجاد اختلال در زندگی و معیشت مردم
16-سکوت و یا همراهی با معترضان در براهه مختلف
این اشتباهات بزرگ در یک سوی اتفاق افتاده و در دگرسوی نیز شاهد اشتباهاتی بوده ایم :
1-تهمت و تخریب وجهه بزرگان و معتمدان نظام در مناظره تلویزیونی
2-اعلام غیر متعارف نتیجه انتخابات
2-شبهه خار و خاشاک خواندن مخالفان خود که البته بعداً تکذیب شد.
3-تندرویها،تیترهای تحریک آمیز مطبوعاتی و تخریب میانه روها،اعتدال گراها و وحدت خواهان
4- استفاده تندروانه از رسانه ملی و تحریک مخالفان
5-عدم استقبال و تمکین فراخوان رهبری معظم به وحدت عمومی
6-حمله به خودروها،مجالس سخنرانی و بیوت و غیره
7-بازداشتهای گسترده ای که البته به آزادی گسترده هم انجامید!
8-تهدیدهای بی اثر رسانه ای که به تشجیع و تحریک معترضان جوان منجر می شود
البته در هر دو سوی موارد متعدد دیگری هم یافت می شوند که ذکر آنها در این مجال نمی گنجد.
هدف از ذکر این اشتباهات،اولاً اثبات اشتباه از هر دو سوی است و ثانیاً امکانی برای ارزیابی شمارشی اشتباهات است و ثالثاً از همه مهم تر، فرصتی برای محاسبه بزرگی اشتباهات است.
آنچه که به این مقاله مربوط می شود،بزرگی اشتباهاتی مثل مقابله با تدابیر رهبری،اهانت به ساحت امام راحل، مقابله با جایگاه و اصل ولایت فقیه، حرمت شکنی از عاشورا و امام حسین(ع) و لزوم عذرخواهی و بازگشت از مسیری است که این روزها رهبری آن به عهده رسانه های استکباریست.
سوال من اینجاست که آیا با این اتفاقات تاسف بار در عاشورای حسینی، زمان اعتراف به اشتباهات و بازگشت به دامان نظام نرسیده است؟!
و اینکه آیا این نحو اعتراض منجر به ابطال انتخابات و احقاق مطالبات معترضان می شود و یا اینکه مستقیماً به تضعیف نظام منجر می شود؟!
آیا این فاجعه مستحق محکومیت سریع و صریح و قاطع نبوده و واقعاً در این مسئله هم می بایست درنگ شود و اینگونه با همه ارزشها و آرمانها مقابله گردد؟!
بهر حال باید متذکر شوم که بیانیه ها و اطلاعیه های متعدد و دشمن شادکن، دردی را دوا نکرده و تا صبری باقی است، باید جلوی جریان مشکوکی را گرفت که روزی ندا آقا ساطان را در کوچه خلوت ترور می کند و امروز به ترور بستگان نامزدها رفته و معلوم نیست که چه در سر می پروراند؟!
باید متذکر شوم که تجربه ثابت می کند؛عبور از خط قرمزها،با واکنشهای گسترده مردمی مواجه شده و با فراگیر شدن این اعتراضات، امکان مهار آن از بین رفته و دیگر نمی توان حوادث را پیش بینی و تدبیر کرد!
در پایان نیز مصرانه توصیه می کنم : آنانی که اشتباه کردند، تا دیرتر نشده، شجاعانه برگردند.