سه شنبه 28 ارديبهشت 1389-0:0
اصلا" به من چه؟!
...گویی در عرصه سیاست و مدیریت ايران،طرفداران دیلتای کیفیتگرا و هرمنوتیک مسلک، پیروز شدهاند و پرونده کمیتگرایان پوزیتیویست را مختومه کردهاند.(يادداشتي از محمد فاضلی، مدرس جامعهشناسی و انسانشناسی دانشگاه مازندران)
از روزی که پا به دنیای جامعهشناسی گذاشتهام، منازعهای روششناختی میان طرفداران کمیتگرایی و حامیان کیفیتگرایی را شاهد بودهام که به جای خود بسی هیجانانگیز است و البته علیالقاعده بیپایان خواهد بود.
اما گویی در عرصه سیاست و مدیریت طرفداران دیلتای کیفیتگرا و هرمنوتیک مسلک، پیروز شدهاند و پرونده کمیتگرایان پوزیتیویست را مختومه کردهاند. اما شواهد این ادعا چیست؟ من شواهد را فقط در دو اظهار نظر ارائه میکنم و شما خود بقیه شواهد را بجویید.
این آقای کیومرث هاشمی که یکبار سر از فدراسیون فوتبال انتقالی درآورده بود و حالا معاون وزیر آموزش و پرورش در امور تربیت بدنی است در جایی گفته وزارت آموزش و پرورش مصوب کرده که ورزش شنا جایگاه ویژهای در برنامه درسی مدارس داشته باشد و از این به بعد اتمام دوره ابتدایی و رفتن به دوره راهنمایی منوط به یادگیری شنا و گویا برگزاری امتحان شناست.
یک نماینده مجلس هم درباره متن دستنوشتههای برنامه پنجم توسعه چیزهای قابل توجهی گفته است:
«در این برنامه بیشتر کلی گویی شده است و سعی شده الزامات برنامه چهارم به صورت کلی مطرح شود به طوری که در صورت تطبیق موردی این دو برنامه تفاوتی احساس نخواهد شد. ... برنامه پنجم به عنوان يک برنامه ميان مدت بايد داراي اهداف مشخص باشد، اما در برنامه ارائه شده جدول و آماري مبنی بر اینکه اقتصاد و به ویژه صنعت کشور هم اکنون در چه وضعي قرار دارد و پس از پایان برنامه به چه هدفي خواهد رسید وجود ندارد. ...
در برنامه پنجم از مجلس خواسته شده که به دولت اجازه دهد در اين برنامه سقف توليد نفت روزانه يک ميليون بشکه و ميزان توليد گاز نيز روزانه 250 ميليون مترمکعب افزايش يابد، اما مشخص نشده در چه زماني و با چه راهکار و برنامهاي ميخواهيم به اين نقطه برسيم. ... اکثریت قریب به اتفاق نمایندگان مجلس نیز بر این باورند که دربرنامه پنجم کلی گویی شده و الزاماتی که در برنامه چهارم وجود داشته در برنامه پنجم بصورت کلی مطرح شده است بطوریکه در برنامه پنجم بیشتر به اهداف کیفی پرداخته شده در حالی که اهداف کمی قابل ارزیابی است و اهداف کمی در این برنامه کمتر دیده میشود.»[1]
شما از این دو گفته چه نتیجهای میگیرید؟ من نتیجه شما را نمیدانم، اما خودم فکر میکنم: آقای کیومرث هاشمی حتما با پوزیتیویسم مخالف هستند و از کاربرد آمار و رقم در بررسیهای علمی اصلا خوششان نمیآید و ترجیح میدهند تفسیری-هرمنوتیکی کار کنند.
اگر چنین نبود، ایشان حتما یک بار تعداد مدارس کشور را میشمردند و بعد تعداد استخرهای کشور را هم میشمردند. بعد نگاهی به معوقات پرداخت نشده معلمان میانداختند، و بعد از والدین – بالاخص والدین دانشآموزان مدارس دولتی - میپرسیدند چقدر حقوق میگیرند و چقدر حاضرند برای شنا یاد گرفتن کودکانشان هزینه کنند.
تعداد معلمان ورزش را هم میشمردند و حساب میکردند که اصلا این همه معلم ورزش، استخر، پول و هزینه برای شنا یاد دادن به این جماعت هست یا نیست. حالا این بماند که این طرح قرار است برای آینده اجرا شود و تا همین آینده، سیاست افزایش جمعیت و کاهش کنترل موالید نتیجه داده و جمعیت رو به فزونی گرفته و خلاصه نیاز به استخر، معلم ورزش و ... زیادتر شده است. وقتی این شمارشها صورت نمیگیرد و چنین حرفی زده میشود، شما فکر نمیکنید گرایش کیفیگرا در سیاست و مدیریت غلبه یافته است؟
حرفهای این نماینده مجلس هم که اصلا واضح و مبرهن است، به همان واضح و مبرهنی که کلاس پنجمیها در انشاهایشان مینوشتند! بیچاره رک و راست گفته در برنامه میانمدت توسعه مملکت عدد و رقم نیست، جدول و نمودار استفاده نشده، راهکار مشخص نیست، و «بیشتر به اهداف کیفی» پرداخته شده است. خب من چه شواهدی بیاورم که باور کنید گرایش کیفیگرا گوی سبقت ربوده است؟ اصلا به من چه! ...
-----------------
1-http://www.ilna.ir/newsText.aspx?ID=123697