يکشنبه 9 خرداد 1389-0:0

لرگان

نگاهي به تاريخ روستاي لرگان کجور-پژوهش وتحقیق از محمود سلطانی


نام لرگان اقتباس از این است که درخت قدیمی به نام لرگ در منطقه وجود داشته و به علت پوست دهی خوب آن از قدیم به جهت بستن هیزم و چیزهای دیگر استفاده می نمودند.

 این درخت از لرگان فعلی شروع و از به هم پیوستگی سلسله جبال البرز به لرگان کلارستاق ختم شده بود به همین دلیل این دو روستا را در کجور و کلارستاق به همین نام شهسواراست.

 منطقه لرگان از انتهای صحرای لکتور ابتدای سی تک و در ارتفاعات علیخان پل شروع و از یک طرف به سوی راه قدیمی قشلاقی معروف به دشت راه تا سامان زینه و کوچ و سامان روستای مونج وصل می باشد و از طرفی به سرگردنه پشته روستای پول تا همین مبدا که این محدوده اراضی و زمینها به صورت منتطقه ای نام گذاری گردیدند که به نامهای کلارزن- سی تک- زمین صیادی- پاشا- میر- کاردرباغ- خرابه- گراز- لت دره- ورو- چتی پشت- سالارخته سر- گنجنو- علفزار(واشکپا)- لو – اغوزدارپشت و .... می باشند.

 ورود ساکنین روستای لرگان به قبل از تاج گذاری سه سلسله قاجار (آقامحمد خان) برمی گردد که طوایفی نظیر کاردگر خواجه- صیادی – جلائی و گروهی از ایل کرد ولر سکونت داشته که بیشتر در منطقه کلارزن زندگی می کردند و چون چشمه ای وسط روستای فعلی لرگان وجود داشته با ساختن گل رس به عنوان لوله هدایت آب جهت شرب به محل سکونت خود مورد مصرف قرار می دادند و جماعتی از اقوام امیریهای این روستا که به شغل آهنگری مشغول بودند در اطراف چشمه و حومه آهنگر روستا اسکان داشته و به صورت چادر نشینی زندگی می کردند.

 در مورخ پنجم ماه شوال در سال 1213 قمری به استناد سند مالکیت روستای لرگان به دلیل رشادت و عناوین جنگی یکی از فرماندهان دوره فتحعلی شاه قاجار پادشاه مذکور باتعین حد و حدود ملک شش دانگی لرگان را ازمحرو مدخل- مرتع و مزرع- آسیاب و آبدنگ و سایر متعلقات به سرسلسله خسروی های لرگان به نام خسرو خان اعطا نمود و از آن پس خسرو خان مالک اصلی روستای لرگان شناخته شد.

خسرو خان از نظامیان زمان قاجار بود و اصالتاً اهل فیروزآباد کجور و عموماً به طائفه رئیس موسوم بود. که در این روستا(فیروزآباد) در حال حاضر طائفه رئیس اسکان دارند و بیشتر با شهرت محمدی فیروز معروفند و طائفه رئیس در روستای لرگان عموماً با شهرت خسروی معروف می باشند. در مورخ 28/8/1196 آقایان کمال الدین و جمال الدین از طائفه جلائی این روستا تمامی و همگی املاک موروثی و متصرفی خود را به آقایان اسدالله و شکرالله کاردگر و تیمور مسیح آهنگر فروختند و از لرگان خارج شدند (توضیح اینکه قسمتی از روستای لرگان فعلی بوده) و حدود 1 سال بعد 7/8/1197 تیمور مسیح سهم خود را آفاین شکرالله و اسدالله کاروگر فروخت.

با مهاجرت پی در پی ساکنین و فشار خسرو خان به عنوان مالک اصلی و حمایت شاهان قاجار طوائفی چون کاردگر به صلاح الدین کلا- خواجه به دلسم-صیادی به مرزن آباد- پاشا به پاشاکلای نوشهر- میر به میخساز مهاجرت و کوچانده شدند و تنها طوائفی که از حمایت پادشاهان قاجار برخوردار بودند طائفه ایل کرد ولر روستا که عموماً خواجوند ها موسومند نقل مکان نشدند.

 در سال 1330 قمری اجاره نامه ای فی ما بین مالکین روستا از طوائف رئیس به نامان ملاعلی و کدخدا امان الله و طوائف کاروگر به نامان عباس و اسدالله و سایر رعایان این دو طائفه با سران طوائف خواجوندها به نامان ملا نعمت- میرزا محمد- ابراهیم- حاج علی اعظم- میرزا بابا و سایر ایل لرگان تنظیم گردید که از آن پس املاک های تحویلی در اختیار خواجوندها قرار گرفت و پس از کشت و زرع سرانجام بهره محصول را به صورت خراج تقسیم می نمودند و هیچ مالکیتی نداشتند و ورود سادات لرگان را طبق نقل قول اهالی بدین صورت است که وقتی سرسلسله یکی از طوائف لک بنام نظر که حدود 7 پسر داشته و در منطقه زاغمرز بهشر فعلی در جنگهای منطقه آن فاتح جنگ بوده و غنیمت زیاد جنگی به دست آوردند و چون فرد مذهبی بوده و با رایزنی وی و سید صالح ساکن میخساز قرار بر این شد که مظلمه ای بگذارند سرانجام تصمیم گرفت که چون اکثر ساکنین روستای لرگان بی سواد بودند و تعدادی از ساکنین مونج (فرزندان سید آقا بابا (سید مهدی)) از سواد مکتب خانه ای برخوردار بودند سبب حضور ایشان در روستاگردید که با خرید پنج پیمانه محلی ملک در محدوده مجاور چشمه محل از آقایان کاردگر خریداری نماید وبه ایشان هبه نموده و دوره مظلمه را سپری نماید و مدیون نباشد.

به همین دلیل سید مهدی سرسلسله سادات لرگان پدر وی سید علی محمد اهل و لیان منطقه طالقان بوده به این روستا ساکن شوند و چون همسر وی ریحانه از طائفه کیا سپل خوشل بوده و دارای چند فرزند به نامان سید اسماعیل- سید رمضانعلی- سید مرتضی- سید علی بابا بوده وارد لرگان شدند. قسمتی از محدوده گراز و خرابه را را آباد نمود و متصرف گردید و پایین زا قشلاق معروف به دشت راه را از جد خود ریحانه به ارث بردند و از طائفه بنا در میخساز چشمه شیاع را خریداری و آب آن را ته لرگان آوردند و زمینهای دیمی خود را آبیاری نمودند.

مالکیت به همین صورت ادامه داشت تا دوره پادشاهی رضا خان که به زور و جت راملاکی را در سرارسر ایران به نام خود ثبت نمود و از زارعین و مالکین به اجبار می گرفت به طورری که در کشور ایران دارای حدوحد 44000 سند مالکیت بوده که فقط یک سند آن که در بلوک ییلاقی زانوس رستاق کجور به شماره ثبت 11 در تاریخ 25/11/1317 صادر گردید و حدود 35 روستا پلاک گذاری شد و به نام خودش ثبت نمود.

پس از خروج رضا شاه از کشور در سال 1320 خورشیدی و تشکیل هیئت واگذاری وتصفیه امور املاک در جای جای ایران با شرح دادخواست شماره 696 -9/12/1321 در اداره املاک شهسوار به نمایندگی از تعدادی اهالی و ملاکین حدود 7 نفر از طائفه خسروی و 7 نفر از طا.فه سادات و 3 نفر از طائفه امیری با وکالت وکیل رسمس دادگستری بنام عبدالصمد خلعتبری در سال 1326 مالکیت این اراضی به نام مالکین ذکر شده ثبت و درج شد و تشکیل قانون اصلاحی اراضی وتصویب آن در سال 42 به بعد و سرانجام در سال 1349 مالکیت املاک بنام زارعین و مالکین در کلیه طوائف ثبت و درج شده است. 

*برگرفته از کتاب"فرهنگ عامه لرگان"،تاليف محمود سلطاني لرگاني