دوشنبه 10 خرداد 1389-0:0

اوستا و عبدلی

... نسل امروز به کسانی که از ویدئو به صورت قاچاقی استفاده می کردند می خندند و شاید فردا فرزندان ما به افرادی که امروز از ماهواره به صورت مخفی استفاده می کنند بخندند! کسی چه می داند؟ (دو يادداشت از کلثوم فلاحي،خبرنگار ساروي)


*يادداشت نخست:شبکه های ماهواره ای تهدید جدی نیستند

چند روز پيش غزت الله ضرغامی-رييس صدا وسيماي جمهوري اسلامي ايران- اعلام کرد: شبکه های ماهواره ای چه از نوع خبری و سیاسی و چه از نوع سرگرم کننده آن تهدید جدی برای کشور محسوب نمی شوند و در حال حاضر بسیاری از تولیدات رسانه ملی در حوزه فیلم و سریال در حال پخش از این شبکه ها است."

 روزگاری در دهه شصت ، آن وقت ها که نگارنده به سیب زمینی می گفت بیب زمینی(!) و شاید هم اصلا" نام سیب زمینی را نشنیده بود، استفاده از ویدئو جرم تلقی می شد.

 در همان سال ها خواهران بزرگ تر من از پوشیدن جوراب سفید محروم بودند! در آن سال ها سریال سال های دور از خانه نیز از تلویزیون پخش می شد که نگارنده در هنگام پخش این سریال ، پادشاه هفتم را درخواب می دید ، اما کسانی که این سریال را تماشا می کردند گاهی در خفا موهای خود را اوشینی درست می کردند!

 در آن سال ها عده ای ویدئوی خود را در پستو و در هفت سوراخ پنهان می کردند تا مجرم شناخته نشوند و گاه گاهی ویدئو را از مخفی گاه خارج کرده و  فیلم از جمله فیلم هندی تماشا مي کردند.

 سال هایی رنگ های مشکی ، قهوه ای و سرمه ای رنگ های اسلامی بودند و استفاده از سایر رنگ ها.... شاید برخی در آن روزها نمی دانستند که رنگ صورتی ، قرمز ، بنفش و ... هم وجود دارد.

سال ها گذشت ، امروز دانش آموزان مدارس ابتدایی باید از روپوش های رنگی استفاده کنند ، ویدئوها به همان پستوها بازگشته اند چراکه دیگر از مد خارج شده و مردم در دنیای دیجیتال غوطه ور هستند.

 این روزها با وجود ممنوع بودن ، مردم از ماهواره استفاده می کنند و با دنیایی از شبکه ها اعم از ترکی ، فارسی ، انگلیسی ، عربی ، کردی و ... مواجه اند و در مقابل رسانه ملی تنها 6 شبکه را در اختیار بیش از 70 میلیون جمعیت قرار داده است!

 استفاده از ماهواره ملی برای تماشای شبکه های استانی نیز مردم را اقناع نخواهد کرد چراکه شبکه های استانی در جای خود دارای نقد فراوان هستند که بی محتوایی برنامه ها و استفاده نکردن از نیروی مجرب از آن جمله است.

در هفته های اخیر نیروی انتظامی شروع به جمع آوري ماهواره ها در سطح شهر و روستا کرده و در همین زمان رئیس رسانه ملی ، ماهواره را تهدید جدی برای کشور تلقی نمی کند.

 جمع آوری مقطعی ماهواره و یا اجرای طرح امنیت اجتماعی مانند بستن کمربند به هنگام مشاهده پلیس است.

چنانچه استفاده از ماهواره دارای ممنوعیت قانونی است و یا رعایت عفاف و حجاب-که از حالت عفاف خارج شده و حجاب آن نیز تنها مربوط به پوشش بانوان است-جزء مبانی شرعی و دینی است ،برنامه های مقطعی این اندیشه را در اذهان فراهم می آورد که هر زمان مطلع شدید که پلیس در حال جمع آوري دستگاه های ماهواره است و یا هرگاه که خودروهای گشت امنیت اجتماعی در خیابان ها هستند، در این صورت رعایت قانون لازم است و در غیر این صورت هرآنچه دل تنگ تان می خواهد انجام دهید.

 مطمئنا رئیس رسانه ملی از سر خوشی این جمله را بر زبان نیاورده چراکه خود در خط مقدم مبارزه با ناتوی فرهنگی قرار دارد و از تهدیدها و آسیب ها شناخت کامل دارد.

 اینکه ضرغامی ماهواره را تهدید جدی ندانسته شاید بتواند جرقه ای باشد که در نهایت به لایحه ای در مجلس برای آزادسازی ماهواره ختم شود.

 هرچند که پدران و مادران باید در انتخاب برنامه ها برای نسل جوان و خردسال خود از طریق ماهواره دقت لازم را داشته باشند تا تماشای برخی برنامه ها منجر به آسیب جدی نشود اما قانون ممنوع بودن استفاده از ماهواره نیاز به بازنگری دارد.

 نسل امروز به کسانی که از ویدئو به صورت قاچاقی استفاده می کردند می خندند و شاید فردا فرزندان ما به افرادی که امروز از ماهواره به صورت مخفی استفاده می کنند بخندند! کسی چه می داند؟

 

*يادداشت دوم:استادي و شاگردي

 

احیای نظام استاد شاگردی در کشور از طرح های وزارتخانه برای ایجاد شغل است. از این طریق افراد به مهارت های ویژه ای دست پیدا می کنند .

هم اکنون 4 الی 5 میلیون واحد صنفی در کشور وجود دارد که اگر موانع آن برطرف شود واحدهای صنفی می توانند شاگرد مغازه بگیرند.

اصلا تعجب نکنید ، اینها سخنان وزیر کار و امور اجتماعی است. عبدالرضا شیخ الاسلامی برای ایجاد 4 میلیون شغل در کشور ، احیای نظام استاد شاگردی را جزء طرح های این وزارتخانه اعلام کرده است.

دوستان همه مطلع هستید که نظام استاد شاگردی همان داستان معروف اوستا و عبدلی است.

 اوستایی حریص و شاگردی نکته بین که همواره از سر سهل انگاری موجبات متضرر شدن اوستای بیچاره را فراهم می آورد.

 در دنیایی که دریچه ای به سوی پسا ارتباطات گشوده است ، جناب وزیر کار به جای نگاه به آینده و افق های روشن، به گذشته ای می نگرد که در سیاهی مانده است.

 این روزها به هر دکان و دکه و مغازه و شرکت و کارخانه و ... اعم از خصوصی و دولتی که پای بگذارید ، اغلب از اوضاع نامساعد بازار گله مند هستند.

 برخی واحدها رو به تعطیلی رفته و برخی نیز کج دار و مریز راه می پیمایند. کسبه و بازاریانی که فقط به مقدار اجاره و خرج خانه و خانواده درآمد دارند و در نهایت راهی به جز تعطیل کردن واحد ندارند.

شیخ الاسلامی در این آشفته بازار به فکر احیای نظام استاد- شاگردی است اما دریغ که نه استادی باقی مانده و نه شاگردی .

تفکر در این نکته وزیر کار بنده را به این مساله هدایت کرده که حتما"استاد نباید اوستا و شاگرد هم که نباید عبدلی باشد!بالاخره نگارنده نیز روزگاری شاگردی در محضر استادان محترم دانشگاه بوده و البته به شهادت استادان محترم ، شاگرد خلفی نیز بوده ام.

 از آنجا که یکی از هم کلاسی های بنده که با هم در رشته خبرنگاری مشغول به تحصیل بودیم با وجود ساعی نبودن ، پس از فارغ التحصیلی و با استفاده از بند پ در سازمانی که نمی خواهم نامش را ببرم مشغول به تدریس در پایه اول ابتدایی شده ، بنده حقیر نیز از جناب وزیر علوم یا رئیس دانشگاه خودمان یا همین رئیس سازمان فوق الذکر تقاضا دارم جهت به مقصد رسیدن طرح جناب وزیرکار ، بنده را به علت اینکه دوره شاگردی را با معدل 18 گذرانده ام، به مقام استادی نائل کرده و در دانشگاهی در سطح شهر که نزدیک خانه خودمان هم باشد و بتوانم پیاده رفت و آمد کنم تا هر روز مجبور نباشم با برخی رانندگان که نرخ های متفاوت برای کرایه تاکسی طلب می کنند گلاویز شده و باز هم مجبور به نوشتن متن انتقادی نسبت به تاکسی رانی نشوم ، به عنوان عضو هیات علمی استخدام کنند!

اين يادداشت من هم رو به اتمام است اما در آخر کار نیز من نفهمیدم چرا تکلیف اداره کل بازرسی استان در خصوص نظارت بر تاکسی رانی مشخص نیست ، اصلا چرا تکلیف تاکسی رانی مشخص نیست که نهاد دولتی است یا غیر انتفاعی تا اگر دست اندرکاران تاکسی رانی بر نرخ کرایه تاکسی نظارت ندارند حداقل برادران اداره کل بازرسی دراین زمینه اقدام کنند. البته استخدام بنده جهت احیای نظام استاد شاگردی فراموش نشود. باقی بقای تان!

ايميل نويسنده: (falahi.dargahlo@gmail.com)