درخبرها و رسانه ها حضور وزیر محترم آموزش و پرورش به اطلاع فرهنگیان رسيد.وزير آمد.آن چه را که او مي خواست بگوید،بعضی ها(!)می دانستند و معلمان مازنی،تنها نامحرمانی بودند که بيشتر آنان نباید به حضورش شرف یاب می شدند!

کافی بود به اطرافیان جایگاه سخنرانی آقای وزیر نیم نگاهی می انداختید! محیط پربود از نورچشمی هايي که باچشمانی توام با وسواس ،ورود همه ی آدم های اطراف رابه مثابه یک دشمن(!)مراقبت می کردند!

درجلوی جایگاه که بهتر ازمعلمان نشسته بودند،موجی ازگماشتگان آقای رئیس،آن چنان تمجیدی از محفل خودساخته می نمودندکه ما به دانسته هامان درمورد اختلال درآزمون-که اظهرمن الشمس بود-شک می کرد. آقایان مي خواستند این آزمون سراپا آشفته را درچنین جلسه ای تطهیرش کنند!

خيلي ساده آسمان را به ریسمان بندمی کردند،فقط کافی است به توجیهات آقای وزیرتوجه کنید!به جای مسئولیت پذیری درباره خطای صورت گرفته،ماهرانه آن راعاری از عیوب برشمرد!او به راحتی آب خوردن باتمسک به سهمیه های خانواده های معظم شهدا فرافکنی کرد!

نمی دانم چرا آقای وزیر ازمشکلات ومعضلات فرآروی فرهنگیان هیچ سخن نگفت؟نگفت چرا فرهنگیان بی قرارشده اند؟خسته اند؟افسرده اند؟بایدکاری بکنند و نمی کنند؟!

رييسان آموزش وپرورش بدانند که نمی توان بادهن کجی و تباه کردن خلاقیت هاوتوانائی های فرهنگیان ،آنان را با این نان وماست ها قانع کرد؟هرچندجلسات شماباتدبیر پادگانی پیش رفت، با دل هاي کسالت بار وتکیده ی فرهنگیان جه می کنید؟!

چگونه خودتان راقانع کردید حرکت عليه معلمی را که ناباورانه درجلوی چشمان نمایندگان برآمده از رای همان معلمان، نیروهای گماشته تان بابدترین شکل ممکن او را از محفل تان دورکردند!؟شگفت آن که حتی از نمایندگانی که شاهدصحنه بودندهم صدایی ازآنان برنخاست!

می دانید پر پرواز معلمان راشکستن یعنی چه؟يعني وقتی سخن حقی را درحلقوم معلمی خفه کرده باشید،تاشاید خوشایند وزیری باشد!

 اماگردن ما آقای رئیس!باورفرماییدخیلی خیلی نازک است برای....؟