شنبه 11 دی 1389-9:8
براي نيمايي كه مجالِ دَمي اِستادن ندارد
...از تمامي دلسوختگان فرهنگ و ادبيات ايران زمين درخواست مي کنيم تا با توجه بيشتر به ميراث فرهنگي و معنوي سرزمين خود، هنر ديرسال سرزمين ايران را پاسداري نموده و نام نامي نيما را در كهكشان شعر جهان پرآوازه سازند.(به بهانه 13 دي سالروز خاموشي نيما؛يادداشتي از محمد عظيمي،نيما پژوه بهشهري)
در آغازين روز 13 دي ماه 1338، روح بلند نيما يوشيج از جسم نحيف و سرمازده اش جدا شد و زندگي دوباره اي را در كالبد شعر، ادبيات و فرهنگ ايران زمين آغاز كرد. حياتي كه هر روز بيدارتر مي شود و حضورش را در سير تكاملي شعر ايران جلوه گر مي سازد.
مردي كه از ميان كوه هاي سر به فلك كشيده روستاي كوچك يوش مازندران سر برآورد و توانست بناي هزار ساله شعر ايران را دگرگون سازد. هرچند كه در زمان حياتش كساني نظير جلال آل احمد با برگزاري مراسم به تكريم از پيرمرد برخواستند، پس از خاموشي اش دهها مراسم يادمان جهت تجليل از زحمات طاقت فرساي نيما برگزار شد.
به جرات مي توان گفت كه در سه دهه ي اخير، مراكز علمي و ادبي ايران و جهان در جهت معرفي و بازشناختش كوشش هاي فراواني نمودند.
از مهم ترين مراسم برگزار شده در اين دوره، مي توان به مراسم انتقال پيكر نيما از تهران به يوش و خاك سپاري در خانه ي اجدادي، ثبت نام نيما يوشيج در ليست مشاهير جهان توسط سازمان يونسكو و كنگره بزرگداشت يكصدمين سال تولد نيمايوشيج توسط يونسكو در تهران اشاره كرد.
همچنين همايش هاي مختلفي توسط دانشگاه هاي كشور، سازمان ميراث فرهنگي، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، نهادهاي مختلف فرهنگي و دوستداران نيما در داخل و خارج كشور برگزار شد و هر مجموعه اي سعي كرد تا به قدر همت خود نسبت به اين شاعر بزرگ ملي، اداي احترام نمايد.
به جز آثاري كه در زمان حيات نيما به چاپ رسيد، ديگر دست نوشته هاي شاعر كه برطبق وصيت مي بايست با نظارت مستقيم زنده ياد دكتر محمد معين منتشر مي شد، به علت بيماري و درگذشت معين، در اختيار سيروس طاهباز قرار گرفت و ايشان توانستند آثار ايشان را در حد توان خود، به چاپ برسانند.
انتشار اسناد و آثاري از نيما توسط سازمان اسناد ملي، برخورد سليقه اي و گاه تجاري از آثار شاعر توسط فرزندش شراگيم و عدم چاپ برخي از اسناد باقي مانده موجب شد تا دوستداران شعر نو ايران را دچار سردرگمي و يا بي خبري از ديگر نوشته هاي نيما نمايد. اين تلاش مي تواند با تشكيل بنياد ملي نيما با مديريتي واحد و حضور شاعران و نيماشناسان ايران به سرانجام برسد.
سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري با آغاز تعمير خانه مخروبه ي يوش در سال 1368 اقدام به خريد خانه در سال 1374 و ثبت ملي در سال 1375 نمود. طرح اوليه ايجاد موزه ي شعر ايران توسط سازمان ميراث فرهنگي و يونسكو به افتتاح موزه ي نيما در سال 1388 منجر شد و متاسفانه اين مكان بيش از آنكه موزه ي آثار و اسناد نيما باشد، به نمايشگاهي از لوازم زندگي و معرفي صنايع دستي مازندران تبديل شده است.
تخريب بناي آرامگاهي مقبره نيما و اجرانکردن طرح جديد، عدم ساماندهي روستاي يوش و نبود اماكن مناسب اقامتي و پذيرايي موجب شده است تا عليرغم حضور فراوان گردشگران و دوستداران نيما، استفاده ي شايسته اي از اين مكان به عمل نيايد. درخواست شاعران ايران از نامگذاري روزي به نام نيما بمناسبت روز تولد شاعر و استقبال و حمايت مدير ارشد استان از اين اقدام ضروري، از ديگر دغدغه هاي دوستداران نيماي نام آور مي باشد.
همايش ملي نيما يوشيج با عنوان (صبح دمان ...) در پنجاه و يكمين سال خاموشي شاعر، فرصتي ديگر است تا با شناخت بيشتر پدر شعر نوين ايران، از تمامي دلسوختگان فرهنگ و ادبيات ايران زمين درخواست نماييم تا با توجه بيشتر به ميراث فرهنگي و معنوي سرزمين خود، هنر ديرسال سرزمين ايران را پاسداري نموده و نام نامي نيما را در كهكشان شعر جهان پرآوازه سازند.
ايميل نويسنده: (www.nimayooshij.com)