شنبه 3 ارديبهشت 1390-22:18

ما چگونه ما شديم؟

...به دليل نبود شفافيت و كنترل و نظارت كافي و... جامعه مطمئن نيست كه سود حاصله ازاين نوع سرمايه گذاري ها به آنها برخواهد گشت، به همين دليل فشار بر نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي مبني بر ادامه نگرش محلي ومنطقه اي توسط مردم بيشتر مي شود.(يادداشتي از بهمن صادقي لاريمي،كارشناس استانداري اصفهان)


 ما انسان ها با خواسته هاي نامحدود و منابع محدود روبه رو هستيم و به خاطر همين محدوديت ها ،ثروتمندترين كشورهاي دنيا هم قادر نخواهند بود به تمام نيازهاي جامعه پاسخ دهند.

به همين دليل به يك نسبت، تمام مناطق كشور خود را نمي توانند صنعتي کنند و فقط به تعدادي ازمناطق واجد شرايط خود سرمايه گذاري كلان و اساسي ازجمله صنايع سنگين مادر و خدمات برتر اختصاص مي دهند. به عنوان مثال سياتل در آمريكا ،باواريا(مونيخ) در آلمان ،اوزاكا و ناكازاكي در ژاپن ،شانگهاي و پكن در چين و...

 آنچه كه كشورهاي پيشرفته و توسعه يافته را ازكشورهاي در حال توسعه ازجمله كشور ما متمايز نموده اين است كه در آن كشورها مكانيزم ها به گونه اي طراحي مي شود كه اصل اساسي و كليدي اقتصاد آزاد كه معتقد است منافع فرد، منافع جمع را تضمين مي كند تحقق يابد و تقريبا همه اقشار جامعه به صورت نسبي اطمينان دارند ارزش افزوده حاصل از اين فعاليت هاي اقتصادي ، تحت عنوان ماليات ،هزينه هاي اجتمايي،توسعه فعاليت ها ، اشتغال بيشتر و...به جامعه بر مي گردد.به همين دليل آنهاحساسيت زيادي روي فعاليت هاي اقتصادي (صنعتي ،خدماتي و...) درمناطق خاصي از كشور يا استان خود ندارند.

در آن ممالک تفكر محلي و قومي جايگاه كليدي و اساسي بين توده هاي اصلي جامعه ندارد.متاسفانه در كشورهاي درحال توسعه ازجمله كشور ما بخش قابل توجه سودحاصل از فعاليت هاي اقتصادي كه توسط دولت و رانت هاي دولتي ( ازجمله وام هاي بانكي اخذ شده توسط بخش دولتي ،تعاوني يا خصوصي) شكل گرفته، به دليل نبود شفافيت ها و مكانيزم هاي كنترلي و نظارتي، دوباره به چرخه اقتصادي كشور وارد نمي شود و باعث تغيير ناگهاني الگوهاي رفتاري ، اجتمايي ، اقتصادي و... صاحبان سرمايه مي شود و به جاي توسعه فعاليت هاي اقتصادي ، افزايش رفاه عمومي ، اشتغال بيشتر و... به شكل بسيار سريع و ناگهاني تبديل به ساختمانهاي مسكوني مجلل تر، ويلا و باغ هاي متعدد، اتومبيل هاي گران قيمت ،سفرهاي غير ضرور خارجي و در نهايت خروج سرمايه از كشور مي شود.

 البته حق طبيعي هركسي است كه در قبال زحمت وتلاش بيشتر، سطح رفاه عمومي خود و خانواده خود را ارتقا دهد ولي اين را هم بايد بدانند در قبال تامين امنيت ، تهيه مواد اوليه ، تحميل هزينه هاي اجتماعي و زيست محيطي به مردم و استفاده ازمجموعه شرايط فراهم شده براي فعاليت هاي اقتصادي ،جامعه هم به نوعي از آنها انتظار دارد تا از اين سرمايه هاي ايجاد شده استفاده نمايد.

 به اين دلايل مي توان گفت متاسفانه حدود نيم قرن است كه كشور ما دچار اين سيكل معيوب است و گاهي اقدامي هم كه خواسته صورت بگيرد در بين راه نيمه تمام رها مي شود.

با وجود اين شرايط دربيشتر جوامع در حال توسعه ، منافع فرد، منافع جمع راتضمين نمي كند و اثرات مخربي هم بر جا مي گذارد.

 اتحاد و همدلي زماني ايجاد مي شود كه همه اطمينان داشته باشند اگرصنعت يا خدماتي از امكانات دولتي يا سيستم هاي بانكي در نقطه اي از استان يا كشور شكل گرفته آنها هم از سود حاصله ناشي از آن فعاليت ها منتفع خواهند شد.

به دليل نبود شفافيت و كنترل و نظارت كافي و... جامعه مطمئن نيست كه سود حاصله ازاين نوع سرمايه گذاري ها به آنها برخواهد گشت، به همين دليل فشار بر نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي مبني بر ادامه نگرش محلي ومنطقه اي توسط مردم بيشتر مي شود تا به دور از اولويت هاي منطقه اي و کشوري خواهان ايجاد فعاليت جديد صنعتي يا خدماتي در حوزه انتخابيه خود باشند و از اين طريق فشار را برتصميم سازان و تصميم گيران جامعه بيشتر مي کنند.

 همچنين فشار بر وزارت كشور جهت تقسيمات كشوري ازجمله شهر ، بخش ، شهرستان و استان جديد بيشتر خواهد بود و.... تا شايد ازاين طريق بخشي از نابساماني هاي اقتصادي مردم سامان يابد.

 اين گونه فرهنگ سازي ها ،نگرش ها وراه حل ها ، جزو بدترين روش هاي درمان محسوب مي شود. زماني اتحاد، همبستگي و همدلي درسطح جامعه ايجاد مي شود كه اطمينان و شفافيت صورت گيرد. در چنين شرايطي است كه همه به خانواده ، روستا ، شهر، شهرستان ، استان و.... خود افتخار خواهند كرد، در غير اين صورت اين مشكلات ازجمله محلي و قومي فكر كردن و تفكيك سازي ها تحت عنوان تقسيمات كشوري وجود خواهد داشت.


ايميل نويسنده: (sadeghiL_bahman)