يکشنبه 18 ارديبهشت 1390-22:12
توسعه،توازن، مازندران
مدتي قبل معاون برنامه ريزي استان از تهيه كتابچه اي خبر داد كه مي شود دورنمايي از توسعه استان را در آن يافت.هر چند از جزييات آن خبري نيافتم و اينكه از چه كارشناساني در تهيه آن استفاده شده است.(يادداشتي از عباس شريفي-ساري)
*توسعه
هنگامي كه با كلمه "توسعه" برخورد مي كنيم، شايد اولين واژه اي كه به ذهن متبادر مي شود "پيشرفت" باشد.
البته اگر از تعاريفي كه علوم انساني ،اقتصاد و....ارائه كرده اند بگذريم،انتظار عموم نيز اين است كه در نهايت ، "توسعه" منجر به پيشرفت زندگي بشر(در هر بعدي) شود.
همانطور كه پيشرفت در مقوله هاي گوناگون، تعاريف متفاوتي پيدا مي كند،توسعه نيز ضمن قرار گرفتن در کنار کلمه ای دیگر، تعريفي جديد پيدا مي كند. "توسعه اقتصادي"،"توسعه سياسي"،"توسعه پايدار" و... هر كدام می توانند مثال هایی برای اين تعاريف جديد باشد.
البته گاهی برای "توسعه" ، وصله هاي جور يا ناجوري نیز دوخته ایم . به نام چند سمينار توجه کنيد:
• "كار آفريني محور توسعه پايدار"
• "صادرات پايدار،محور توسعه"
• "ظرفيت تعاون در توسعه اجتماعي"
• "كشاورزي و توسعه پايدار"
• "نقش بازيافت آب در محورتوسعه ملي پايدار" و ...
منظور اين كه خواه،ناخواه، "کشاورزی"، "بهداشت"، "راه"، "توریسم"، "انرژي"، "تعاون" و... يا محور توسعه اند يا حداقل بر انواع توسعه اثر گذار!
اين گونه هاي متفاوت توسعه،ضمن آنكه هر كدام بايد رشدي معقول و مناسب داشته باشند ،نمي توانند نسبت به رشد ساير ابعاد توسعه بي تفاوت باشند. به عبارت ديگر نكته مهم مورد نظر ،رشد متوازن توسعه است.
*توسعه،توازن
در نگاه كلي يك كشور اگر توازن توسعه در ابعاد گوناگون آن (توسعه سياسي، اقتصادي،...)را از دايره بحث خارج كنيم،در هر بعد از توسعه نيز نياز به حفظ توازن است.
مثلا" در توسعه ورزش،نمي توان يك يا چند رشته ورزشي را آن چنان تقويت كرد(یعنی توسعه داد) كه در سطح بين المللي هميشه حرفي براي گفتن داشته باشد،در حالي كه از رشته هاي ديگر "غافل" ماند.رشته هايي كه مي توانند عموم مردم يا خانواده را به ورزش (و نه تماشاي آن)بكشانند،شايد در سطح بين المللي براي جامعه مدالي نياورند ولي سلامت جامعه را تقويت و تضمين مي كنند كه سلامت خود محور ديگري از توسعه است.
شايد بتوان اين رشد متوازن را در رشد يك كودك تجسم كرد.چنانچه اعضاي بدن اين كودك به طور متعادل(نه يكسان)رشد نكنند،نمي توان يك انسان سالم و كامل را انتظار داشت.ضمن آنكه در رشد متوازن،اصولا تعادل نياز است،نه تساوي.مثلا كودك براي داشتن اندامي متناسب،نياز به رشد چند سانتي متري دست ها و رشد چند ميلي متري چشم و گوش و چند ميكرومتري مويرگ ها دارد.
در همان مثال ورزش،نيازي نيست كه وقت، انرزي،منابع مالي و... يكساني در تمام فدراسيون ها صرف شود، ضمن آن كه بايد متعادل بودن را نيز مواظبت نمود.
*توسعه،توازن، مازندران
اقتضائات بومي هر استان ايجاب مي كند كه توسعه آن استان از مدل خاصي پيروي كند. توسعه متوازن ،براي مسؤلان نظام كه ديدي ملي دارند، مفهومي متفاوت با رشد متوازن توسعه در سطح استاني دارد.
به عبارت ديگر در توسعه مازندران بايد به گونه اي اندیشید كه تمام بخش هاي كشاورزي ، توريسم ، جنگل ، صادرات ،حمل و نقل و... در آن مورد توجه قرار گيرند.
مسلما" در ابعاد كلان توسعه، حفظ اين توازن مدنظر قرار گرفته است(ان شا...) ، اما آنچه دغدغه اين نوشتار است ، فداشدن بعضي ارزش هاي انساني و اجتماعي يا بي مهري نسبت به آنها درخلال انجام اين فرآيند است.
وقتي مازندران به عنوان يكي از قطب هاي توريستي مطرح مي شود و از طرفي از توريست هاي سرمايه گذار استقبال مي شود(يعني توسعه گردشگري، بايد راهكاري انديشيد تا جنگل ها و مراتع كشاورزي مورد تعرض يا تغيير كاربري غير معمول قرار نگيرند(توسعه پايدار). به گونه اي كه بعد چندسال ، وضعيت كشاورزي يا جنگلداري استان به لحاظ كميت و كيفيت دچار تغيير ساختار شود.
يا مثلا وقتي "راه"و "تلفن" و "برق" را (كه هركدام شاخصي براي توسعه مي باشند) ،به دورترين روستاهاي استان مي رسانيم، بايد ويلاسازي شهري ها ياتوريست ها را در روستاها كنترل كنيم(و اين يعني توسعه فرهنگي).زيرا مهم تر از خوشگذراني آنها-كه البته در جاي خود نياز است- حفظ فضاي سنتي ، مشاغل وآداب و سنن كهن آنجاست؛ اتفاقي كه هم اينك در شهرهاي ما افتاده است. به طوري كه تقريبا در هيچ شهر استان بافت قديم "حفظ" نشده است. در حالي كه در كشورهاي توسعه يافته در بستر توسعه ،"سنت" الزاما نفي يا حذف نشده است. نمونه اش (البته در معماري) حفظ بافت قديم در شهرهاي ونيز، پاريس و...است كه علي رغم حجم ساخت و سازها در اين شهرها ، قسمتي از بافت قديم آنها دست نخورده است.(با همان سنگ فرش ها ، سقف هاي سفالين و...)
فيلم توسعه آن قدر سكانس دارد كه با بيان بايدها و نبايدهاي توسعه (ازنوع متوازن آن) بتوان فيلمنامه ها نوشت و سريال هاي دنباله دار ساخت.
*آخر کلام
مدتي قبل معاون برنامه ريزي استان از تهيه كتابچه اي خبر داد كه مي شود دورنمايي از توسعه استان را در آن يافت.هر چند از جزييات آن خبري نيافتم و اينكه از چه كارشناساني در تهيه آن استفاده شده است و نكته مهم تر اينكه آيا الزامات گفته شده در اين مقال، دردورنماي استان لحاظ شده است ياخير؟ و سوالاتي از اين دست كه رابطه اين كتابچه با افق ايران 1400 چيست؟ وسوالاتي ديگر كه مطمئنا" مدنظر تدوينگران محترم نيز قرار داشته است.
در دنيايي كه برنامه هاي مدون و جامع نيز بعضا"به نتيجه مطلوب و از پيش تعيين شده ،نمي رسند (و البته اين خاص ايران هم نيست)مهم است كه برنامه اي كه تدوين مي شود ،نگرشي جامع و اصولي به همه جوانب توسعه داشته باشد تا خداي ناكرده بعد گذشت زماني كه برگشت آن امكان پذير نيست ، متوجه نبود توازن در ابعاد گوناگون جامعه توسعه يافته آن روز نباشيم.