ابتدا بايد گفت حد و مرز اصولگرایی معلوم است و همانی است که جامعتین آن را اعلام نموده اند،بنابراين جبهه پیروان خط امام (ره) و احزاب اصولگرا در همان چارچوب در انتخابات ورود پیدا می کنند و از کسانی حمایت می نمایند که در آن چارچوب قرار دارند، نه با جریان های انحرافی کشور که سوژه بحث داغ یک ماهه ی اخیر بوده است.

 البته این جریان از قبل وجود داشته که بانی و مدعی مکتب ایرانی در مقابل مکتب اسلام هستند،ليکن تازه  افکارشان برای همه آشکار شده است.

پول(بیت المال) و قدرت در اختیار اين گروه است.آن ها برای انتخابات نرسیده هزینه زیادی کرده و در حال هزینه کردن هستند .

بعضی نمایندگان و کاندیداهای مجلس به کفیل این جریان مراجعه کرده و توبه نامه و عهدنامه وفای به عهد داده اند تا از حمایت مادی و معنوی(؟) آنها بهره مند شوند.

 این عده باید حساب شان را از اصولگرایان جدا کنند، هرچند در حوزه انتخاباتی خود ادعای اصولگرایی داشته باشند ؛ چرا که هم خدا و هم خرما نمی شود!

 همين جا مي گويم که حتی مدیران استان هم باید مواظب باشند و اعتقادات خود را به این جریان انحرافی نفروشند، چراکه همیشه حق ماندنی و باطل رفتنی است.

در طول انقلاب اسلامی این گونه جریان ها زیاد ظهور نموده و سریع هم رسوا شدند که در واقع فتنه هایی است که استکبار برای مبارزه با انقلاب اسلامی و عمود انقلاب ، یعنی ولایت فقیه طراحی می کند.

پیروی از ولایت فقیه باید برای همه اصل باشد، نه اشخاص و جریان های خاص که مدعی پیروی ولایت هستند ولی وقعی به نظرات ولی امر نمی گذارند.

 شعار قانون حرف جدیدی نیست و بنی صدرها آن را کهنه کردند، مردم ما هم تابع ولایت فقیه و ولایت امر هستند و با هیچ کس عقد اخوت نبستند.

 تفکیک قوا در قانون اساسی کاملا روشن و آشکار است و قانون اساسی ضد استبداد است و تفکر استبدادی حتی در چارچوب شعار قانون هم منجر به شکست است .

 این موضوع را علاوه بر کاندیداها ، نمایندگان مجلس و مدیران استان هم باید بدانند که در فرداي نزدیک، دیگر نمی توانند چرخش 180 درجه ای بزنند.

 امروز تابعیت ولی امر بودن مهم است و از جریان های انجرافی باید فاصله گرفت و این ملاک برای جبهه پیروان خط امام (ره) و رهبری مهم و تعیین کننده است.