دوشنبه 2 خرداد 1390-11:16

در کمال عصبانيت

گزارش يک کامنت؛آيا مازني ها آدم هايي عصباني و اهل دعوا هستند؟+با حضور دکتر عباسي و دکتر يزدان پناه،استادان دانشگاه.(ربابه حسين پور،خبرنگار-ساري)


کامنت يک مخاطب غيرمازندراني مازندنومه انگيزه تهيه اين گزارش شد.ابتدا يادداشت کوتاه:"سامان" را بخوانيد:

"سلام.من از کرمان به صورت مسافر دانشجویی حدود 4 روز مهمان شما در آمل و بابل بودم. شما مازندرانی ها خیلی خیلی عصبی و آدمهایی بی اعصابی هستید و از روابط عمومی خیلی خیلی ضعیفی برخوردار هستید، آدم جرات پرسیدن آدرس را از شما نداره و مردم خیابان و کوچه بازار و رانندگان تاکسی و فروشندگان و مغازه داران همه و همه با آدم دعوا دارن، واقعا چرا؟ چتونه؟

آيا ما مازني ها واقعا" همين گونه هستيم که اين دانشجوي کرماني گفته است؟

مهرباني و ميهمان نوازي يكي از خصوصيات خوب و منحصر به فرد مردم كشورمان است و بر خلاف بسیاری از کشورها كه از سردی و رفتار خشک و بي روح و زندگی ماشینی همیشه در رنج و عذاب هستند ،حتي در دورترین روستاها و دهکده های ایران به خصوص مازندران مهمان دوستي،خونگرمی و مهمان نوازی مردمان این دیار زبان زد همگان است تا جایی که هانری نویسنده آلمانی معتقد است : "مهمان نوازی ایرانیان به حد کمال است و شهره جهانی دارد."

 از سال های دور خطه سرسبز شمال به ویژه مازندران به دلیل بهره مندی از شرایط اقلیمی متعادل و الطاف و مواهب بی شمار خدادادی همیشه مورد توجه مسافران و گردشگران بوده و در فصول مختلف سال به خصوص ایام نوروز و تعطیلات تابستان پذیرای میلیون ها نفر مسافر و مهمان از سراسر کشور و نیز کشورهای مختلف است.

مردمان ساده شمال با الهام از سخاوت طبیعت و بی آلایشی دشت ها و صلابت البرز بسیار مهربان و مهمان نواز هستند،آنها بی ریا و بدون هیچ چشم داشتی خاطراتی خوب و به یاد ماندنی از خود و این بهشت روی زمین در اذهان مهمانان به یادگار می گذارند تا هر وقت اسمی از شمال بیاید سادگی و مهمان نوازی در ذهن شان متبادر شود.

 البته طی سال های اخیر جسته و گریخته کمی از نامهربانی های شمالی ها با مهمانان شنیده ایم اما باورش برای مان که سال هاست به این صفت پسندیده خو گرفته ایم،مشکل است.

خواننده فهیم مازندنومه از کرمان،با ارسال کامنتی از برخورد برخی از اهالی مازندران در اولین سفرش به این استان گله کرده و متعجب بود از آن همه تعاریفی که از مهمان نوازی و صفا و صمیمیت مردمان این خطه شنیده و آنچه که دیده بود!

براي يافتن پاسخ  به سراغ کارشناسان اجتماعی و روان شناسی رفتیم تا موضوع را کارشناسانه مورد تحلیل قرار دهیم.

 دکتر یزدان پناه روان پزشک و استاد دانشگاه در گفتگو با ما ضمن تاکید بر این نکته که ما مازندرانی ها مهمان نواز هستیم و غریبه ها را بیشتر از خود دوست داریم،معتقد است: علت رفتارها همیشه مبتنی بر افکار انسان هاست،وقتی افکار خوبی داشته باشیم رفتاری خوب و متعادل داریم و اگر افکاری منفی در ذهن مان نقش ببندد رفتارهایی از ما سر می زند که با هنجارها سازگار نیست.

وی می گوید:مبنای رفتارهای مان همان قضاوت های ماست،وقتی در خصوص موضوعی احساس بدی پیدا می کنیم رفتار ناخوشایندی از خود بروز می دهیم،ممکن است عصبانی و خشمگین شویم و حتی پرخاش کنیم.

 این استاد دانشگاه پرخاشگری را وسیله ای برای دفاع،انتقام و رسیدن به هدفی خاص می داند و معتقد است:هنگامی که راجع به موضوعی احساس و هیجان منفی پیدا می کنیم این حالت خشم تلقی می شود ،گاهی خشم به عصبانیت تبدیل می شود و گاهی هم با مدیریت بر خشم جلوی این احساس ناخوشایند را می گیریم اما زمانی که عصبانیت خود را بروز می دهیم پرخاش می کنیم.

 به عقیده وی پرخاش رفتار ناخوشایند برخی از بومیان استان با مسافران ناشی از دردسر، شلوغی و ترافیک، ایجاد مسائل اخلاقی ،گرانی ،کثیف شدن محیط زندگی مان و نگرانی های دیگر است که اعتراض مان با رفتار انفعالی خود را نشان می دهیم.

 وی می گوید:البته بخشی از رفتارهای مسافران که موجب ناخرسندی ما می شود به خود ما برمی گردد که بر رفتارهای آنها نظارت درست نکردیم و هیچ کنترلی بر آنها نداریم.

 در این خصوص با یک جامعه شناس هم وارد گفتگو شدیم؛دکتر عباسی-استاد دانشگاه- در این خصوص می گوید:در شکل گیری ارتباط میان دو نفر که با هدفی صورت می گیرد ممکن است نتیجه آن مثبت،ناقص و یا تعارفی باشد.

 به نظر وی مراودات مسافران با افراد بومی مازندران بنا به دلایلی با هم گره خورده و ممکن است برای برطرف کردن انواع نیازها باشد.

 این استاد دانشگاه معتقد است:هرچه تعداد مسافران بیشتر باشد بر پیچدگی روابط اجتماعی افزوده و در پی آن ترافیک و رفت و آمدها بیشتر می شود و این پیچیدگی ها باعث به وجود آمدن اختلال در ارضای نیازهای انسانها می گردد و بومی ها این اختلالات و آشفتگی ها را به حضور مسافران نسبت می دهند و آنها را مقصر می دانند.

 وی می گوید: تظاهر این پیچیدگی و پاسخ به آن به گونه ای تجلی می یابد که افراد بخواهند به نوعی رفتار خود را با یک سمت و سو و رنگ و بوی واکنشی نشان دهند، بنابر این وقتی این ذهنیت پشت تفکرشان شکل گیرد در ارتباطات اضطراری و تعمدی خود به نوعی اعتراض شان را با زبان شفاهی و یا با زبان بدن نشان می دهند.

 دکتر عباسی معتقد است:گرچه این یک توجیه پسندیده و عقلانی نیست، به نظر می رسد در چنین شرایطی تا حدودی طبیعی باشد.

بروز برخی از رفتارهای نادرست نتیجه ازدحام و رفت و آمد مسافران است که باعث شلوغی و اختلال در زندگی روزمره بومیان می شود اما هیچ توجیهی را برای چنین برخوردهایی نمی پذیریم تا هموطن ما خاطرات ناخوشايندي را از سفر خود به مازندران همراه ببرد.

 مازندران خوانی گسترده از الطاف خداوندی است، وقتی خداوند بی منت می بخشد چرا ما بخل بورزیم و دریغ بداریم؟! 

ايميل نويسنده: (heyran55@yahoo.com)