چهارشنبه 11 خرداد 1390-17:8

نباید امام را مصادره به مطلوب کرد

...نمی توان و نباید امام را مصادره به مطلوب کرد. کسانی که داعیه پیروی از امام خمینی را دارند باید تمامیت افکار و مواضع سیاسی امام را مبنا و الگوی پیروی خود قرار دهند. (يادداشتي از مریم پروین-آمل)


امام خمینی (ره) در تاریخ معاصر ایران ، بدون تردید چهره ماندگاری است که نقش تاریخی او در روند تحولات سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی ایران و بازتاب آن در سطح جهانی، اهمیت فراوانی دارد.

جدای از برجستگی های علمی ، مذهبی، عرفانی و اخلاقی امام خمینی، نقش توأمان امام خمینی به عنوان ایدئولوگ و رهبر انقلاب اسلامی و معمار جمهوری اسلامی ایران و نوآوری های فکری او در حوزۀ اندیشه سیاسی تشیع، از جایگاه ممتازی برخوردار است.

همچنین با رهبری امام خمینی در مبارزات بر ضد رژیم پهلوی به ویژه از قیام پانزدهم خرداد 1342 به بعد، مناسبات علما با حکومت دستخوش تحول جدی گردید و نقش و جایگاه روحانیان در سیاست و در جامعه تقویت گردید.


تجربۀ تاریخی قیام پانزدهم خرداد 1342 به رهبری امام خمینی دستاوردهای مهمی را به دنبال داشت. اولین پیامد این قیام آن بود که مخالفان را به کلی از دولت پهلوی ناامید کرد.

اگر کسانی تا این زمان به اصلاح رژیم امیدوار بودند، از آن پس تحقق هر گونه اصلاحات را جز با فروپاشی رژیم پهلوی ممکن نمی دانستند. از این رو اغلب مخالفت های مسالمت آمیز و در چارچوب قانون، جای خود را به تلاش برای سرنگونی رژیم پهلوی سپرد.

پیامد دیگر قیام پانزدهم خرداد 42، انتقال رهبری مبارزه به روحانیت و به ویژه شخص امام خمینی بود. به رغم خشونت رژیم پهلوی در سرکوب قیام پانزدهم خرداد و سپس دستگیری و تبعید امام خمینی به خارج از ایران ، که به دنبال اعتراض شدید امام به لایحه کاپیتولاسیون و اعطای مصونیت قضایی اتباع آمریکایی از سوی رژیم پهلوی در زمان دولت حسنعلی منصور ، صورت گرفت ، نهضت اسلامی وارد مرحله جدیدی شد.

 سال های پس از قیام پانزدهم خرداد هر چند ظاهر آرامی داشت ، اما در بطن خود نطفه های انقلاب اسلامی 1357 ایران را پرورش می داد.


پس از قیام پانزدهم خرداد ، پایگاه اجتماعی روحانیان انقلابی تحت رهبری امام خمینی در میان توده های مردم از نفوذ و گسترش عمیقی برخوردار شد.

حضور روحانیان در میان مردم، مبارزه با رژیم را رنگی مذهبی بخشید. به رغم فعالیت های گروه های مختلف سیاسی مذهبی و غیر مذهبی، ادبیات انقلاب به ادبیاتی مذهبی تبدیل شد که سمبل آن در میان مردم امام خمینی بود.

 در سالهای پس از قیام پانزدهم خرداد تا انقلاب اسلامی 1357 ایران ، امام خمینی نقش بی بدیلی را در رهبری صبورانه و آگاهانه انقلاب بر عهده گرفت.

 از مهم ترین جلوه ها و پی آمدهای تلاش امام خمینی در مبارزه با رژیم پهلوی ، بر عهده گرفتن نقش ایدئولوگ انقلاب و تدوین نظریۀ حکومت اسلامی به عنوان جایگزین رژیم سلطنتی پهلوی بود.


هر چند نظریۀ ولایت فقیه در آرای فقهی برخی از علمای دینی پیش از امام خمینی و از آن جمله ملااحمد نراقی طرح شده بود،هرگز نتوانست به تدوین یک نظریۀ مدون و منسجم برای تشکیل یک حکومت اسلامی بینجامد.

 امام خمینی را می توان پایه گذار واقعی نظریۀ ولایت فقیه به عنوان محتوای حکومت مطلوب در اندیشه سیاسی تشیع تلقی کرد. هر چند امام خمینی نظریه ولایت فقیه را ابتدا در کشف الاسرار که در سال 1323 نگاشته شده بود طرح کرد، به طور هر چه جدی تر و مدون تر ، پس از سال 1348 بود که در درس فقه خود در نجف اشرف به تبیین آن پرداخت و در همان ایام تحت عنوان «حکومت اسلامی» نیز منتشر شد.

 به موجب اندیشه سیاسی امام ، فقها به نیابت از ائمه معصومین در عصر غیبت ، اداره امور سیاسی و اجتماعی جامعه اسلامی را در اختیار دارند.


از نوآوری های مهم امام خمینی دربارۀ نظریه حکومت در اسلام و جامعه اسلامی آن بود که او محتوای اسلامی حکومت را در قالب و شکل جمهوری ارایه کرد.

 امام خمینی با طرح نظام جمهوری اسلامی که از تلفیق دو رکن اسلامیت و جمهوریت شکل گرفت نه تنها ایدئولوژی ها و نظام های سیاسی متکی به دو قطب و قدرت بزرگ نظام کاپیتالیستی غرب و سوسیالیستی شرق را به چالش گرفت، بلکه پایه گذار نوآوری در اندیشه سیاسی اسلام شد.

 امام با طرح نظریه «جمهوری اسلامی ، نه یک کلمه کم و نه یک کلمه بیش» مدل جدیدی را طراحی نمود که بر دو عنصر مکمل اسلامیت و جمهوریت تکیه دارد. امام به صراحت تأکید کرده اند: «ما خواهان استقرار یک جمهوری اسلامی هستیم و آن حکومتی است متکی بر آرای عمومی (1) و « آن رژیمی را که می خواهیم یعنی اسلامی، اسلامی است که در آن دموکراسی مندرج است و مردم آزادند.» (2)


جمهوریت از دیدگاه امام خمینی، به معنای پذیرش حق مردم در انتخاب نوع نظام سیاسی و حاکمان اشاره دارد.

مردم از دیدگاه امام از ارکان مشروعیت نظام سیاسی جمهوری اسلامی تلقی می شوند. نظر و رأی مردم از  دیدگاه امام فقط در مراحل اولیه تأسیس نظام شرط نیست ، بلکه جمهوری اسلامی مقید به حضور مداوم مردم و نظارت دایمی آنها بر مسئولین است.

امام خمینی مشارکت مردم و حضور دائم آنان در صحنه را موجب افزایش درجه خلوص حکومت و استحکام انقلاب دانسته (3) و حکومت را وسیله ای می داند برای تحقق بخشیدن به هدف های عالی اسلام و خدمت به مردم.از همین دیدگاه است که به صراحت تأکید کرده اند: « ائمه و فقهای عادل مؤظفند که از نظام وتشکیلات حکومتی برای اجرای احکام الهی و برقراری نظام عادلانه اسلامی و خدمت به مردم استفاده کنند.» (4)


افکار و مواضع سیاسی امام خمینی در روند مبارزات بر ضد رژیم پهلوی به خوبی نشان دهندۀ اهمیت جایگاه مردم در حکومت و جامعه است. امام در دلایل نفی سلطنت تأکید کرده اند که با رژیم سلطنتی مخالف هستند زیرا سلطنت متکی به آرای مردم نیست و مردم هیچ نقشی در تعیین سلطان ندارند.(5)

از دیدگاه امام ، درنظام سلطنتی هیچ نظارتی بر سلطان صورت نمی گیرد ، (6) و لذا سلطنت با حقوق بشر مخالف است ، زیرا هر ملتی باید سرنوشت خود را خود تعیین کند. (7)

 امام خمینی در تبیین حکومت اسلامی و نقش مردم در آن، حق انتقاد از مدیران و مسؤولان حکومت را از حقوق مردم دانسته و تأکید کرده اند: «هر فرد از افراد ملت حق دارد که مستقیماً در برابر سایرین، زمامدار مسلمین را استیضاح کند و به او انتقاد کند و او باید جواب قانع کننده دهند و در غیر این صورت ، اگر به خلاف وظایف اسلامی خود عمل کرده باشد، خود به خود از مقام زمامداری معزول است.» (8)


دقت در اندیشه ها و سیرۀ عملی امام خمینی و پایبندی به آن، متضمن درس هایی ارزشمند برای همه مسؤولان نظام جمهوری اسلامی و شخصیت ها و فعالان سیاسی و اجتماعی دلبسته به امام و انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی است.

حاکمیت قوانین الهی و ولایت فقیه، نفی استبداد داخلی و استکبار خارجی ، تأکید بر اسلام ناب محمدی(ص) و نفی هر گونه تحجر و مقدس مآبی دینی ، عدالت اجتماعی و دفاع از حقوق و آزادی های مشروع و قانونی ملت، اتکای نظام سیاسی اسلامی به رای و اراده مردم ،حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش و نقش بنیادین آنان در تمام امور کشور و پاسخگو بودن همه مسؤولان نظام به ملت و تلاش آنان برای خدمت به مردم، از جمله مهم ترین شاخصه های گفتمان سیاسی امام خمینی است.

نمی توان و نباید امام را مصادره به مطلوب کرد. کسانی که داعیه پیروی از امام خمینی را دارند باید تمامیت افکار و مواضع سیاسی امام را مبنا و الگوی پیروی خود قرار دهند.

گفتمان سیاسی امام درباره حکومت و مردم می آموزد که حفظ و تداوم انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی جز از راه اجرای نظام عادلانه اسلامی و تفاهم و همدلی برای اصلاح نقاط ضعف و تلاش هر چه بیشتر برای خدمت به مردم و دفاع از حقوق آنان در جامعه میسر نخواهد بود.

 وجود برخی اختلافات سلیقه ای و جناحی نباید مانع تحمل نقدپذیری و توجه به ضرورت همدلی در خدمت به مردم شود.

 همه آنانی که ادعای دلبستگی به امام و انقلاب و جمهوری اسلامی را دارند، فارغ از اختلافات سلیقه ای و جناحی، باید با پرهیز از افراط و تفریط و اجتناب از خشونت و تهدید، مصالح و منافع انقلاب و نظام و مردم را بر منافع شخصی و جناحی ترجیح دهند.

همان گونه که امام خمینی تصریح و تأکید کرده اند: «در نظام اسلامی، محیط ، محیط محبت است. محیط برادری است. نه یک محیط رعب» (9) زیرا «مسأله، مسأله خدمتگزاری دولت به ملت است. نه فرمانفرمایی دولت به ملت، همین فرمانفرمایی جدا می¬کند شما رااز ملت و ملت را از شما و منشأ مفاسد زیاد می¬شود. » (10)

منابع و مأخذ
1. صحیفه نور ، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام ، جلد 2 ، ص 164.
2. همان ، جلد 3 ، ص 43.
3. همان ، جلد 3 ، ص 31.
4. حکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه امام خمینی ، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام، ص 108.
5. صحیفه نور ، جلد 4 ، ص 242.
6. همان ، جلد 18 ، ص 201.
8. همان ، جلد 3 ، صص 85 و 86.
9. همان ، جلد 4، ص 212.
10. همان ، جلد 8، ص 146.