دوشنبه 23 خرداد 1390-12:54
قرارمان ديرتر...همان جا
...همه چیز عقب افتاده هیچ چیز اون جور که دلم می خواد اتفاق نمی افته! خسته شدم! کار یک روز و دو روز من نیست! مدتیه این طوریه، روزها به چیزهای زیاد و بی اهمیت فکر می کنم و شب ها را تا دیر وقت بیدارم.(گزارشي از حرمت السادات نورانی-ساري)
ساعت 4 بعدازظهر روز شنبه نوبت دکتر داشت.یک ساعت دیر در مطب پزشک حاضر شد. مطب پر بود از مریض.
با نگرانی رو به منشی کرده، می گوید:"دیشب دیر خوابیدم، صبح هم دیر بیدار شدم و توي ترافیک ماندم و کمی دیر رسیدم، تو را به خدا بذارید برم تو!"
..."همه چیز عقب افتاده هیچ چیز اون جور که دلم می خواد اتفاق نمی افته! خسته شدم. کار یک روز و دو روز من نیست! مدتیه این طوریه، روزها به چیزهای زیاد و بی اهمیت فکر می کنم و شب ها را تا دیر وقت بیدارم، وقتی به دور و برم نگاه می کنم می بینم بقیه، روزها را کار می کنند و شب ها استراحت می کنند، اما من نمی تونم شب ها بخوابم و از استراحت و آرامش شب استفاده کنم و انرژی بگیرم برای شروع یک روز جدید..."
اینها بخشی از صحبت هاي یک جوان حدودا 30 ساله در مطب روان شناس بود. بارها و بارها با این مساله روبه رو شديم.برخي از جوان ها برای روزشان برنامه ای ندارند و شب ها را تا صبح به بیهودگی می گذرانند.
روی هم رفته مدیریت زندگی از دست شان در رفته و به قول معروف باری به هر جهت زندگی می کنند.
آنها دیر می خوابند و دیر بلند می شوند و انگیزه ای برای زود بیدارشدن ندارند. همیشه هم خسته اند و مدام از طرف اطرافیان سرزنش می شوند.
پدرام جوانی است 30 ساله و مجرد. وی در پاسخ به سوال ما در خصوص وضعیت زندگیش می گوید:" روزها دائم فکرم مشغول است به همه چیز فکر می کنم اما در عمل موفق به انجام هیچ کاری نیستم. نمی تونم به موقع سرقرارهام برسم و همیشه از زندگی عقبم ".
برای پاسخ به سوالات وابهامات مطرح شده و اینکه چرا هیچ وقت با برنامه کارهای مان را انجام نمی دهیم به سراغ دکتر ابراهیم میثاق -روان شناس- رفته موضوع را با وی در میان گذاشتیم.
دکتر میثاق با بيان اين که برخي از جوانان برای شروع و پایان کارهای شان برنامه ای ندارند،گفت:در نظر بگیرید خانم خانه داری که وقتی صبح بیدار می شود یک ساعت فکر می کند که ناهار چه چیزی درست کند و بعد از ظهر هم یک ساعت فکر می کند که شام چه چیزی بهتر است؟ در نتیجه 2 ساعت صرف فکر برای درست کردن ناهار و شام در هر روز مي شود! به قول خانم ها فکر درست کردن غذا، از خود آشپزی سخت تر است! اما اگر همین خانم یک ساعت وقت بگذارد و یک برنامه برای یک ماه بریزد بهتر از این است که هر روز 2 ساعت از وقتش را تلف کند.
وی در بخش دیگری از صحبت هایش ادامه می دهد: آدم های برنامه شکن خاطره شیرینی از نظم در کودکی ندارند. سرزنش می شدند، آزار می دیدند و به خاطر بی نظمی های شان تنبیه های سختی می شدند و این می تواند ریشه بی نظمی در بزرگسالی باشد و این نظم خشن و خاطره بد باعث می شود که به برنامه عمل نکند و برای رسیدن به قرار انگیزه رفتن و رسیدن نداشته باشد و همیشه بعد از موعد به قرار برسد.
میثاق برای حل مشکل این دسته از جوانان راه کارهایی هم دارد؛وی می گوید: بهتر است برای شروع در برنامه ریزی از دادن وعده ای که خارج از توان تان است خودداری کنید، در زمان وعده فرجه بگذارید مثلا فلان کار را بین ساعات 9/5 تا 11 انجام دهید .
وي افزود: کم وعده دهید و در روزهای اول و شروع کار فقط یک تا 2 کار را برنامه ریزی کنید که بتوانید آنها را انجام دهید.
اين روان شناس در توضيح راه حل بعدي گفت: برای برنامه های تان ضمانت اجرایی داشته باشید؛ مثلا تا این کار را انجام ندادید فیلم مورد علاقه تان را نگاه نکنید.
ميثاق در ادامه می افزاید: عاقل در مشکلات تدبیر می کند اما جاهل مدام غر زده و گله می کند.
وی در پایان می افزاید: وقتی توانستید برنامه اولیه و سبک را به خوبی اجرا کنید و موفق به اجرای برنامه شدید این موفقیت های کوچک و ذره ذره اعتماد به نفس شما را بالا می برد و به آرامش می رسید و وحشت دیر به سر قرار رسیدن و اجرا نشدن برنامه از بین می رود، در این زمان می توانید رفته رفته فرجه ها را کم کرده و مواد برنامه ریزی را زیاد کنید تا به این ترتیب یک برنامه خوب و قابل اجرا و متناسب با زندگی تان داشته باشید.