يکشنبه 9 مرداد 1390-21:23

آیا قتلگاه استان مازندران را می شناسید؟!

آقاي استاندار؛مردم منطقه جويبار-ساري و جويبار-بابلسر عاجزانه تمنا و التماس می کنند که به منطقه بیایید و دستور ویژه بدهید. مردم در انتظار دستور شما هستند ، فقط خواهش مي کنيم بدون فرماندار جویبار بیایید!/مردم این منطقه از وضع موجود بی نهایت عاصی شده اند و صدای شان به گوش هیچ کس نمی رسد.


مازندنومه:نوشته زير را يکي از کاربران جويباري براي ما ارسال کرده است.مطلب به حوادثي مربوط است که در يکي از جاده هاي اين منطقه روي مي دهد.انتقاد اين مخاطب را بخوانيد،با اين توضيح که جاده هاي ديگري نيز در استان وجود دارند که از حداقل ايمني و امکانات بي بهره اند؛مثلا" محور کياکلا به ساري،غير از باريک و پرخطربودن،چراغ روشنايي و حتي يک تابلوي ساده براي راهنمايي مسافران ندارد.

---------------------------

گاهی از خود می پرسم که مسئولان نسبت به بعضی حوادث و سرنوشت مردم چه قدر سهیم هستند. در پاسخ،به بخش قابل توجهي از قصور بعضی مسئولان در سرنوشت و زندگی مردم مي رسم.

  یک مدیرکل یا یک فرماندار  یا یک معاون استاندار می تواند با بی تفاوت گدشتن از خیلی از مسائل و پیگیری نکردن مشکلات و ناله های مردم، ماهیانه بیش از بیست سانحه را فقط در یک مسیر کوتاه مرتکب شود و مردم بیچاره ای جان خود را از دست دهند یا تا سرحد مرگ پیش بروند. 

وقتی دو جوان که تازه زندگی شیرین خود را آغاز کرده اند ، گرفتار قتلگاه مازندران-حد فاصل پل میارکلا تا پل شیب آبندان- در مسیر جاده ی بسیار بسیار خطرناک "ساری-جویبار" و "جویبار- بابلسر" می شوند و جان شیرین خود را از دست می دهند...

 وقتی اتومبیل پدر شهیدی در این جاده گرفتار شانه های بسیار خطرناک  آن می شود و درون مراتع سرنگون می شود...

 وقتی زن بارداری خودرو اش گرفتار شانه های مرگبار جاده می شود و با خانواده به درون نهر سقوط می کند و جان خود و فرزندش را از دست می دهد...

وقتی خودروی چند خانواده در شالیزارها سرنگون می شود، و جان شان به مانند آب خوردن از دست می رود...

 وقتی پدری در این جاده ی مرگبار با همسر و فرزند خردسالش برای همیشه وداع می کند...

  وقتی سر و  دست مردم بیچاره  به شکل فجیع در زیر کامیون ها پیدا می شود...

 وقتی یک مادر و سه کودک نازدانه اش تا سرحد مرگ پیش می روند و ترس و وحشت همواره در مقابل چشمان شان موج می زند و صدها جنایتی که فقط مردم منطقه گواه صادق آن هستند، آیا نمی شود  فرماندار جویبار ، مدیرکل راه و ترابری استان مازندران و معاون عمرانی استانداری مازندران را مقصران اصلي دانست؟!

 اگر مردم بیچاره ای که گرفتار قصور و بی توجهی مسئولان شده اند ، از اقوام  معاون عمرانی استاندار یا فرماندار یا مدیرکل راه بودند، بازهم آقایان بی خیال از کنار آن مي گذشتند؟


اما چند نکته مهم از زبان مردم منطقه :


1- جناب آقای طاهایی،  استاندار محترم مازندران ! مردم این منطقه از وضع موجود بی نهایت عاصی شده اند و صدای شان به گوش هیچ کس نمی رسد. آن ها می گویند از فرماندارمان هم نپرسید که دل مان از او خون است.

 عاجزانه تمنا و التماس می کنند که به منطقه بیایید و دستور ویژه بدهید. مردم منطقه در انتظار دستور شما هستند ، فقط خواهش مي کنيم بدون فرماندار جویبار بیایید!


2- آقای مدیرکل راه و ترابری ! آقای معاون عمرانی استاندار ! بالاخره این جاده و قتلگاه ساری – جویبار و جویبار- بابلسر چه زمانی سامان می گیرد؟  شانه های بسیار خطرناک و دره وار ، خیلی از نقاط آن بدون خط کشی  ، بدون  چشم گربه ای، بدون تابلو و چراغ و محدوده ی مشخص جاده و ...به راستی شما این مسیر را جاده آدم رو  و  ماشین رو می دانید؟ تصورکنید خانواده شما گرفتار این جاده مهیب شوند ، چه حسی به شما دست می دهد؟!

3-از همه دوستانی که علاقه مندند از قتلگاه مازندران دیدند فرمایند! تقاضا می شود همه روزه خصوصاً از ساعت 5-6 غروب به بعد به این منطقه تشریف بیاورند! این مسیر همه روزه باز بوده و شاهد گذر صدها نفر از مردمی است که یا جان خود را ازدست می دهند یا با جان آنها و فرزندان شان بازی می شود.البته اگر می آیید قبل از آمدن فاتحه خود را بخوانید!


خاطرنشان می کنم شاهدان مطالب فوق مردم این مسیر ، خصوصاً محدوده پل میارکلا و پل شیب آبندان بوده و این مطلب به خواست و التماس مظلومانه ی مردم این منطقه نگاشته شده است.

امید آن داریم با شناختی که از استاندار پرتلاش مازندران داریم، این موضوع بسیار حیاتی، پیگیری عاجل شده و پشت گوش نیفتد.