دوشنبه 9 آبان 1390-23:44

...و کودکي جان داد!

در رنج نامه خانواده کودک 4 ساله فريدون کناري مطرح شد:ابوالفضل کوچولو در پي افتادن دمپايي اش در رودخانه،داخل آب افتاد/ماموران آتش نشاني آمدند اما به دليل نداشتن امکانات کافي کاري از پيش نبردند/به مامور هلال احمر گفته شدحداقل گروه امداد را خبر کند یا وسایل و امکانات بدهد،گفت اداره تعطیل است،ان شاءالله فردا!/هلال احمر براي بيگانگان کمک مي فرستند اما از کمک به هموطنان خودش عاجز است.(مسئولان هلال احمر...نه،استاندار بخواند!)


مازندنومه:متن زير رنج نامه خانواده يک کودک چهارساله فريدون کناريست که چند روز پيش در اثر برخي سهل انگاري ها از دست رفت.متن را بخوانيد و لحظه اي تصور کنيد ابوالفضل 4 ساله ممکن بود فرزند من و شما بوده باشد که در اثر کاهلي سازمان هاي مسئول راحت جان سپرد.

دوستي تعريف مي کرد اخيرا" پسر 5/3 ساله اش به نوعي رماتيسم مفصلي مبتلا شد.در يکي از بيمارستان هاي ساري چند بار روي پاي اين کودک جراحي انجام دادند،اما به علت ناتواني کادر درماني،بيمار را به يکي از بيمارستان هاي خصوصي تهران انتقال دادند(البته با داشتن رابطه و آشنا) که بعد از نزديک به 45 روز بستري شدن تشخيص داده شد کودک رماتيسم دارد.هزينه درمان فرزندش تا اين لحظه 25 ميليون تومان شده است(هنوز مشخص نيست کودک کاملا" بهبود مي يابد يا نه) اين دوست حالا در پي فروش خانه مسکوني اش برآمده است!تازه خوشحال است که منزلي دارد که مي تواند بفروشد و خرج درمان پسرش را بدهد!دلش به حال ديگراني مي سوزد که هيچ ندارند و بيمار مي شوند.

به کنايه مي گفت:در اين مملکت نبايد بالاتر از سرما خوردگي رفت که اگر بيماري ات جدي باشد خرج ميليوني دارد و هيچ کس هم به دادت نمي رسد.مي گفت کم ترين دستمزد پزشک آن بيمارستان در تهران،براي هر عمل 12 ميليون تومان است و اگر آن جا هم نبري بيمارت به راحتي جان مي سپرد!

 قرار بود اين دولت عدالت را بگستراند و مهر بورزد،اما...از بحث خارج نشويم.رنج نامه خانواده اين کودک را بخوانيد و مراقب خود و فرزندتان باشيد.

---------------------------------

بسمه‌تعالی

 سلام علیکم

 احتراماً ما خانواده کودک از دست رفته‌- ابوالفضل گرجیان- 4 ساله که در روز یک‌شنبه يکم آبان ماه ساعت 17:20 در پی بازی کودکانه‌اش به داخل رودخانه افتاد و در پی بی‌اهمیت جلوه دادن جمعیت هلال احمر شهرستان فریدون‌کنار،فرزند دلبندمان جان داد،گزارش حادثه را براي شما مي نويسيم تا خودتان قضاوت کنيد:

 ساعت 17:20 بود. مادر و پدر ابولفضل طبق عادت همیشگی‌شان چای دم دادند و ابوالفضل کوچک در پی بازی، داخل حیاط منزلی که کنار رودخانه بود آمد و در را با خیال کودکانه‌اش باز کرد و آمد روی پل.

 یکی از دمپایی‌هایش به داخل رودخانه افتاده بود و او به دنبال دمپایی ازدست‌رفته به داخل رودخانه سرخورد.

 با صدای جیغ کودک مادر متوجه قضیه شد ولی به دلیل سرعت بالای آب و عمق 5/2-2 متری،بچه به زیر آب رفته بود.

 مردم روستای مهلبان به داخل آب پریدند و جستجو را شروع کردند ولی اثری نیافتند.

ساعت 18:15 به خانواده و اقوام خبر دادند. یکی از اقوام به نیروهای آتش‌نشانی خبر داد و آن‌ها ساعت 18:35 در محل حاضر شدند ولی با دیدن مردم بی‌شمار که داخل آب بودند و نداشتن امکانات کافی از قبیل قایق نجات و وسایل غواصی کاری نمی‌توانستند از پیش بگیرند.

به پیشنهاد پرسنل آتش‌نشانی برای گرفتن کمک به هلال احمر مراجعه کردند.ساعت حدوداً 18:45 بود. ولی هرچه  انتظار ‌کشیدند تیم امداد و نجات نيامد و در مرکز هم بسته بود.

در مرکز هلال احمر را زدند. یکی از پرسنل به‌نام آقای "ن" آمد دم در.ماجرا را شرح دادند و گفتند غواص می‌خواهیم. با تلفن خودش با اولین غواص تماس گرفتند،اما او در منطقه حضور نداشت. با دومین غواص تماس گرفته شد ولی عذر آورد که شب است و شدت آب زیاد و بنده معذورم.

به همان فرد گفته شد حداقل گروه امداد را خبر کند یا وسایل و امکانات بدهد،گفت: اداره تعطیل است. ان شاءالله فردا!

 مردم با همت روستای مهلبان کودک را نیمه‌جان در ساعت 22:45 شب پیدا کردند، درحالی که خس خس می‌کرد و به آرامی قلبش می‌زد.آن ها ابولفضل کوچولو را حدوداً 5/1 کیلومتر پایین‌تر از محل حادثه پیدا کردند که در نی‌زار گیر کرده بود و از سرما می‌لرزید.

اکنون اما نیروی امداد نبود که او را CPR کند و یا تنفس مصنوعی دهد. مردم هم بلد نبودند. به‌ناچار او را به داخل اتومبیل گذاشتند و به سرعت به سمت فریدون‌کنار راهی شدند.

 هنوز چیزی از حرکت نگذشته بود که طفل بي گناه جان به جان‌آفرین تسلیم کرد و زجرکش شد.

نمي دانيم جواب مادر و پدری را که تا صبح بر سر مزار او ضجه و گریه می‌کردند، چه کسی می‌خواهد بدهد؟! ان شاءالله همان ارگانی که نيرو می‌فرستد برای زلزله زدگان فلان کشور خارجي و سيل زدگان ترکيه و...تا بيگانگان را را از داخل آب نجات دهند و هرگز به غريبه ها نمي گويند" اداره تعطیل است!"

قلب انسان مي گيرد وقتي بي تفاوتي ماموري را هنگام بروز حادثه مي بيند.بي تفاوت گذشتن از کنار زجرکش شدن کودکی که از سرما لرزيد و درگذشت،گناهي نابخشودنيست.

البته در جلسه‌ای که فرماندار با اقوام و رئیس مرکز جمعیت هلال احمر فریدون‌کنار داشتند،بروز چنين سهل انگاري هايي را برای گروه امداد نجات محکوم کردند که امیدوارم به حرف نباشد و پیگیر قضیه‌ باشند.

 بر اساس گزارش منابع آگاه در شب حادثه علاوه بر اینکه هلال احمر منطقه کشیک امداد نداشت، تنها قایق موجود در این اداره سوراخ و کپسول اکسیژن غواصان هم خالی بود.

مي گويند با اینکه خودروی امداد نجات هلال احمر فریدون‌کنار با ميليون ها تومان اعتبار خریداری شده، ولی به علت عدم تخصیص اعتبار برای جذب راننده و ... چند سالی است که در پارکینگ این اداره خاک می‌خورد.