يکشنبه 29 آبان 1390-22:33
من زنده ام و هنوز...
به بهانه جشن ده سالگي؛رويه معهود ما اين مفاهيم است:صراحت در خبرنويسي،شجاعت در بيان موضوع،شفافيت در انعکاس رويدادها و نقد وضعيت موجود/حاشيه نگاري جلسات و برگزيده نويسي،باعث رضايت مندي بيشتر مخاطب مجازي شده است/سبکي را براي خودمان ايجاد کرده ايم که اسمش را گذاشته ايم:"فراخبر".(يادداشتي از علي صادقي،مدير پايگاه خبري،تحليلي مازندنومه)
عشق آن نيست که به هم خيره شويم،عشق آن است که هر دو به يک سو بنگريم."آنتوني د ِ سنت اگزوپري"
***
اواخر تابستان 1381، دفتر يک موسسه کامپيوتري در قائم شهر،کنار تعدادي از دوستان علاقه مند،طرح يک پايگاه اينترنتي چيده شد-عاشقانه-
نام را مازندنومه انتخاب کردم،هر چند دوستان پيشنهادهاي ديگري نيز داشتند؛ترکيبي از"مازند" معرف مازندران عزيز ما و "نومه" همان نامه و نوشته.
دوستي با امکانات برنامه نويسي اوايل دهه هشتاد، سايت را با گرافيکي ساده طراحي کرد.حالا پاييز 81 بود.گاه به گاه از نويسندگان و پژوهشگران و شاعران مازندراني مطلب و شعر تازه مي گرفتيم و در سايت قرار مي داديم؛کاملا" فرهنگي و هنري.
دو سالي گذشت.تابستان 83 طراحي مازندنومه را تغيير داديم و صفحات و ستون هاي تازه اي ايجاد کرديم.روند را نيز دگرگون کرديم و بر آن شديم به دليل نبود پايگاه اينترنتي خبري در مازندران،کار خبري را بياغازيم.تنها بوديم و کم تجربه،به تدريج بيشتر شديم و تجربه هم کنارمان آمد.
به جرات مي توانم بگويم در سال هاي شروع فعاليت خبري مان،در شمال کشور هيچ سايت خبري و تحليلي وجود نداشت و در کل کشور نيز تعداد سايت هاي خبري به تعداد انگشتان يک دست نيز نمي رسيد.چند سايت خبري بود و تازه فعاليت وبلاگ نويساني چون حسين درخشان آغاز شده بود.
سعدي بزرگ گفته:"هر چه زود برآيد،دير نپايد"؛اما ما کوشيديم به شعر مهدي اخوان ثالث فکر کنيم که:"هم چنان تا جاودان در راه..."اين شعار ده ساله مان است و دمي فکر نکرديم که زود آمده ايم و ديري نمي پاييم،حتي هنگامي که به اشتباه ده روز فيلترمان کردند.
اصل ها و سياست هاي ما بر هشت محور مي گشت که آن محورهاي هشت گانه را بارها در جشن تولدهاي پيشين مرور کرديم و در آرشيومان موجود است.
در دو،سه سال گذشته روند تازه اي را پيشه کرديم.همکاران و خبرنگاران خوبي به ياري مان آمدند و اکنون تيمي از زبده ترين يادداشت نويسان و خبرنگاران و روزنامه نگاران استان با ما همکاري مي کنند.تلاش کرديم خبرها و مطالب،توليد خودمان باشد و بر اين کار اصرار داريم.
اکنون همه گزارش ها،مقاله ها،يادداشت ها،خبرها و نوشته هاي ما توليد همکاران خوبم در مازندنومه است و به مثابه يک خبرگزاري منطقه اي عمل مي کنيم.(و صد البته با امکانات و سرمايه اندک و محقرمان)
رويه معهود ما اين مفاهيم است:صراحت در خبرنويسي،شجاعت در بيان موضوع،شفافيت در انعکاس رويدادها و نقد وضعيت موجود.
ادعا مي کنيم مازندنومه پايه گذار و مبدع برخي روش هاي نوين در عرصه روزنامه نگاري الکترونيکي در کشور است که برخي ردپاهاي آن را مي توان در رسانه هاي استان ما نيز مشاهده کرد.
انتخاب تيترهاي کوتاه و گويا همراه با ضرباهنگ مناسب و مطلوب مخاطبان ديجيتالي،تنظيم خاص خبرها و سوتيترها و ميان تيترها،پرداختن به اخبار ويژه و به گزيني خبرها و نوشته هاي دريافتي و نيز برجسته سازي و حاشيه نگاري رويدادها از ويژگي هاي خبرنويسي ماست.
حاشيه نگاري جلسات و برگزيده نويسي باعث رضايت مندي بيشتر مخاطب مجازي شده است.بارها مسئولاني اذعان داشته اند که گمان نمي کردند فلان جمله و حرف آنان در متن خبر بيايد،اما ما اتفاقا" به سراغ همان نکته ها و ظرايف به ظاهر کم اهميت مي رويم تا بر جذابيت خبر بيفزاييم و اکنون مسئولان بيشتر مراقبند که چيزي نگويند تا باعث حاشيه نويسي خبرنگار شود!
من و همکارانم سبکي را براي خودمان ايجاد کرده ايم که اسمش را گذاشته ايم:"فراخبر". فراخبر فراتر از خبرنويسي روتين و معموليست؛آميخته اي است از خبر،گزارش،طنز،داستان و حاشيه و نيز ادغام دو سبک هرم وارونه و سبک تاريخي.
البته مدعي نيستيم همه خبرها و مطالب مازندنومه چنين تنظيمي دارد،اما باور داريم خبرنويسي در فضاي سايبري بايد متفاوت تر از خبرنويسي در فضاي مکتوب باشد تا براي مخاطب مجازي جذابيت داشته باشد.
با کمال احترام به همکارانم در پايگاه هاي خبري ديگر که خود خواننده هر روزه مطالب آنان هستم،ادعا مي کنم که اکنون مازندنومه به عنوان پدر معنوي سايت هاي استان(و حتي شمال کشور)به خاطر سابقه ده ساله اش ، برندي معتبر و خوشنام در ميان رسانه هاي استان محسوب مي شود.
علاوه بر اين که براي تغيير ذائقه مخاطب در تلاشيم،در کنار رويدادها و حواشي سياسي،نيم نگاهي نيز به مسايل فرهنگي و اقتصادي و اجتماعي داريم.
در صفحه مقالات سايت انبوهي از مقاله هاي مختلف درباره فولکلور،تاريخ،جغرافيا،گردشگري،ادبيات و شعر و... وجود دارد که گنجينه اي باارزش براي دانشجويان و فرهيختگان و علاقه مندان فرهنگ مازندراني به حساب مي آيد.
در صفحه گزارش نيز مطالب گوناگوني درباره مسايل اقتصادي و توسعه اي استان مازندران پخش شده که بعضا" همين گزارش ها باعث ترغيب و پيگيري مسئولان شده است.
علاوه بر اين ها تلاش کرديم در صفحه گفت و گو،با برخي چهره هاي استاني چهره به چهره گپ بزنيم،به طور متوسط هر ماه يک نظرسنجي را با موضوعات مختلف استاني در دسترس قرار داده و نتيجه آن را به مخاطبان اعلام و در ستون روزانه،هر روز يک سايت يا وبلاگ استاني را معرفي مي کنيم.
چند ساليست که در کنار مطالب و خبرها،پادکست مازندنومه را براي اولين بار در استان راه انداخته ايم و اگر قانون به ما اجازه مي داد، آمادگي کامل داشتيم که راديو اينترنتي را نيز با برنامه هاي متنوع بومي راه بيندازيم.
ورود به عرصه طنز و نوشتن مطالب انتقادي به زبان طنز در سپهر رسانه اي استان،فعاليت امسال ماست که با استقبال مخاطبان نيز روبه رو شده است.
ايده تازه ما راه اندازي وبلاگ"هشت فصل عاشقي"است.اين وبلاگ که زير مجموعه مازندنومه فعاليت مي کند به ادبيات پايداري در گستره مازندران اختصاص دارد و در اين نشاني قابل دريافت است:http://www.8.mazandnume.com
همه آن چه گفته شد در برابر کاستي ها و ضعف هاي ما چيزي نيست.خودمان بر ضعف هامان آگاهيم که البته بيشتر به نداشته ها و موانع مالي و اقتصادي برمي گردد و بخشي هم به مشغله هاي روزمره و غم نان!
درصدديم بر طراحي و گرافيک سايت دستي بکشيم و در آينده تغييراتي در مازندنومه ايجاد کنيم.ايجاد صفحات و ستون هاي جديد و در دسترس قرار دادن امکانات تازه براي مخاطبان را در ذهن داريم که در کوتاه مدت اجرايي خواهد شد.همين طور با موسساتي همچون شهر کتاب مذاکراتي داشتيم تا نشست هاي رونمايي يا نقد و معرفي اقلام فرهنگي مثل کتاب و سي دي را با حضور صاحبان آن آثار و علاقه مندان برگزار کنيم.
نقشه هايي نيز براي آينده داريم که در رديف آرزوهاي ماست،ايده هايي مانند سه زبانه کردن سايت(فارسي،انگليسي و مازندراني) و ايجاد شبکه اجتماعي براي کاربران مازندراني و اتاق هاي گفت و گوي آنلاين و...
و پايان نوشته،پيش از سپاس گويي،اعتذار است.عذرخواهي به خاطر کلمات و نوشته هايي که به احتمال رنجش کسي/کساني را فراهم کرده است.هرگز سعي نکرديم مچ بگيريم،تخريب کنيم،تخطئه بشماريم و از مدار اخلاق و مردانگي خارج شويم،اما اگر به خطا-سهوا"- چنين کرده ايم عذر تقصير مي آوريم.
و سپاسگزارم از همکارانم در مازندنومه به پاس ده سال کمک و ياري.آنان که با نه بر اساس محاسبه هاي عقلي امروزي،بل به خاطر معرفت و روابط عاطفي و اخلاقي کنار ما گرد آمده اند و نيت شان اصلاح امور است و کمک به همنوع. از مخاطبان گرامي نيز به خاطر اعتمادشان قدرداني مي کنم.
***
زمان...
بس کند مي گذرد براي آنان که در انتظارند،
بس تند مي گذرد براي آنان که مي ترسند،
بس طولاني مي گذرد براي آنان که در اندوهند،
و بس کوتاه براي آنان که سرخوشند،
اما ابدي است براي آنان که عاشق اند!
"هنري ون دايک"
***
توضيح:تيتر يادداشت،وامي است از غزل ناب استاد محمدعلي بهمني:
باور کنيد حال و هوايم مساعد است
اين شايعات،شيوه بعضي جرايد است
يک صبح، تيتر مي شوم:اين شخص...بگذريم
يک عصر:خوانده ايد... و تکرار زايد است
من زنده ام و هنوز غزل فکر مي کنم
باور نمي کنيد،همين شعر شاهد است.