شنبه 19 آذر 1390-13:5

رابطه پيش از ازدواج؛بله يا خير؟!

جوانان می خواهند یک ازدواج مدرن داشته باشند و با یک دوره آشنایی شروع کنند و ما باید بین این دو عقیده و خواسته پل بزنیم(گزارشي از حرمت السادت نوراني،ساري)


پاسی از شب گذشته زنگ تلفن منزل به صدا در می آید.مادر گوشی را برمی دارد.از آن طرف دختري جوان می گوید: با علیرضا کار دارم.

مادر تعجب می کند.گوشی را می گذارد و علیرضا را صدا می کند: این دختر کیه که این وقت شب با تو تماس می گیره؟

- همکارم هست.

- اگر کار دارد، فردا در محیط کار بگوید.

 مشاجره بین مادر و علیرضا بالا می گیرد.مادر می گوید در خانه ما، این مرام ها را نداریم اگر وقت ازدواجت است بیا بگو می خواهم ازدواج کنم.چند نفر بزرگتر با هم جمع شوند و تصمیم بگیرند.

علیرضا می گوید: خانواده دختر این طور برخورد نمی کنند و خیلی راحت با این موضوع کنار آمده اند.

 مادر با عصبانیت ادامه می دهد: فرهنگ خانواده ها با هم فرق می کند اگر کاری برای آنها عادی است قرار نیست ما هم با آن راحت برخورد کنیم...

*مردم چه مي گويند؟

 یکی از مسايلي که بسیار روی آن تأکید شده و از دلایل و بهانه های ایجاد رابطه بین دختر و پسر بیان می شود، شناخت قبل از ازدواج است، این که اگر میان دختر و پسر رابطه ای نباشد و طرفین از هم شناختی نداشته باشند، ازدواج آن ها کورکورانه خواهد بود.

  مهدی 24 ساله،مجرد،مهندس عمران می گوید: در محیط کار با خانمی آشنا شدم، چون خانواده من یک خانواده سنتی است موضوع آشنایی را با آنها در میان نگذاشتم، صبر کردم تا آشنایی ما به جایی برسد و جدی شود آن وقت اطلاع دهم.

نظر مهدی در مورد رابطه دختر و پسر قبل از ازدواج این است: من ترجیح می دهم که ابتدا با هم آشنایی داشته باشیم. وقتی ما در محیط کار با هم هستیم رفتار و برخورد هم دیگر را می بینیم با هم بیشتر آشنا می شویم.

مادري که دبیر یکی از دبیرستان هاست، می گوید: من وقتی مطمئن شوم پسرم قصد ازدواج دارد و احساسی برخورد نمی کند، استقبال می کنم.

 او در مورد احساسی برخورد کردن جوان ها اعتقاد دارد: بچه من اگر عاطفی باشد و این دیدارها به نتیجه مطلوب خود نرسد ضرر می کند.به نظر من باید این آشنایی ها با حضور و مشورت خانواده ها و در زمان محدود حداقل 2- 3 ماهه صورت گیرد و خانواده ها در جریان این با هم بودن ها باشند.

مادر ترانه که دختر کم سن و سالش بعد از سه سال زندگی مشترک طلاق گرفت، می گوید: دختر من سن کمی داشت و در یک موسسه کار می کرد.در آنجا آقایی به او پیشنهاد ازدواج داد. ابتدا برای آشنایی زیر نظر خانواده ها نزدیک یک سال رفت و آمد کردند و الان بعد از 3 سال ازدواج و زیر یک سقف رفتن متاسفانه با هم کنار نیامدند و علت آن هم اختلاف سنی بالای آنها بود. البته در زمان آشنایی با هم کنار می آمدند چون احساسی برخورد می کردند و ضعف های همدیگر را می پوشاندند و ایرادی از هم نمی گرفتند اما بعد از ازدواج مخالفت ها و ناسازگاری ها شروع شد و در همه زمینه ها با هم اختلاف پیدا کردند.

*کارشناس چه مي گويد؟

 دکتر بهرامی -مشاور خانواده- معتقد است: ما در محل کار تیپ و شخصیت شغلی داریم،من مثل روان شناس ها رفتار می کنم یک مهندس هم مثل مهندس ها و یک معلم نیز مانند معلم ها رفتار می کند اما در خانه من یک مادر یا پدر هستم و شخصیت من فرق می کند.

او ادامه داد: ما در محل کار با شخصیت شغلی دیگران روبرو هستیم لذا برای شناخت عمیق تر باید غیر از محل کار با هم ارتباط داشته باشیم البته در این ارتباط اول از همه باید خانواده ها را درگیر کنیم. با حضور خانواده دو طرف در محلی مناسب همدیگر را ببینند و جلسه معارفه برگزار شود در این خصوص خانه محیط خوبی است چون روابط افراد و فضای خانه، اطلاعات خوبی به ما می دهد.

 دکتر بهرامی در مورد چگونگی آشنایی جوانان اظهار می دارد: بعد از چند جلسه آشنایی خانواده ها، به جوانان فرصت 3تا5 ماهه دهیم تا با هم آشنا شوند و همدیگر را ببینند و البته از محل با هم بودن آنها خانواده ها آگاهی داشته باشند و همین طور بعد از جلسات، اطلاعات بین بچه ها و خانواده ها رد و بدل شود و این رد و بدل اطلاعات باید هدفمند بوده و منجر به انتخاب درست شود.

 اين مشاور خانواده همچنین در مورد نقش خانواده ها می گوید: جوانان ما باید بدانند که مطمئن ترین و بهترین جا برای جوانان خانه و بهترین و دلسوز ترین افراد پدر و مادر هستند خانواده مقدس ترین نهاد جامعه است و اگر آسیب ببیند همه افراد خانواده آسیب می بینند جوان اگر خانواده اش را حذف کند ضرر می کند.

دکتر بهرامی در مورد فرهنگ سازی از طریق سریال های تلویزیونی می گوید: برای فرهنگ سازی، باید ذهن و باور مردم آماده شود.بیشترین مخاطب را سریال ها دارند. همچنین 80 درصد اطلاعات از طریق چشم ها دریافت می شود و داستان زندگی یک فرد که در سریال نمایش داده می شود مردم با آن ارتباط برقرار می کنند و همزاد پنداری می کنند.

 این مشاور خانواده در مورد ارتباط صحیح و درست خانواده ها با فرزندان جوان شان می گوید: والدین معتقدند که برای شکل گیری یک ازدواج، باید شروع از طرف خانواده باشد اما جوانان می خواهند یک ازدواج مدرن داشته باشند و با یک دوره آشنایی شروع کنند و ما باید بین این دو عقیده و خواسته پل بزنیم خانواده ها باید اجازه دهند جوانان مدت زمانی را با هم باشند و ما و مسوولان امر باید با نمایش سریال ها و مستندات، فرهنگ سازی کنیم تا خانواده ها آماده شوند و بدانند که بچه ها نیاز به دوره آشنایی دارند، اگر خانواده ها در جریان باشند خودشان شرایط را برای فرزندانشان مهیا می کنند و جوانان زودتر و بهتر به نتیجه می رسند.