سه شنبه 18 بهمن 1390-21:52

تلويزيون سنت شکني کرد/استخوان هايم زير شکنجه ساواک شکست

عبدالحميد عبدالاحد از خاطرات خود مي گويد:در روز 29 آبان 57 در جریان راهپیمایی، با قطع کردن برق منزل و سپس وصل آن ، زنگ منزل را زده و ماموران ساواک مرا دستگیر کردند/ساواک با وضع وحشیانه ای مرا بردند/در محل اداره ساواک با حضور حدود 50 نفر مرا بدون سوال اولیه و تفهیم اتهام با چوب و لگد به شدت شکنجه کردند/ استخوان های دست و سینه و کمرم را شکستند و از شدت جراحات به بیمارستان شهربانی منتقل کردند.


مازندنومه،خبر ارسالي کاربران،حسن موسوي:شامگاه دوشنبه 18 بهمن ماه، برنامه طلوع بیداری سیمای تبرستان میهمان ویژه ای داشت:عبدالحميد عبدالاحد.

 مردم ساری سال هاست منتظر حضور اين مبارز انقلابي در رسانه ملی بودند و جای خالی او را در ویژه برنامه های ایام الله دهه فجر حس می کردند.

حجت الاسلام والمسلمین عبدالحمید عبدالاحد، روحانی نام آشنایی است که سابقه پرافتخار مبارزاتی اش بر انقلابیون این دیار پوشیده نیست.

 این روحانی مبارز در این برنامه تلويزيوني با اشاره به گوشه ای از وقایع قبل از انقلاب در شهرستان ساری، ناگفته هایی را از خاطرات آن ایام بیان کرد ؛ از جمله بخشی از اتفاقات روز 29 آبان و 18 دی.

 وی ضمن بیان شور و شوق زائد الوصف جوانان آن ایام نسبت به نهضت امام راحل(ره)، از علاقه ای که نسبت به منابر پرشور و انقلابی نشان می دادند یاد کرد و بیان داشت: جوانان با حضور پر شور پای سخنرانی هایی که در مسجد جامع، مسجد مصطفی خان و چهار تکیه ساری توسط خودش و شهید قاسمی ایراد مي شد، تظاهرات ضد رژیم را به راه انداختند.

عبدالاحد با اشاره به گوشه ای از خاطره دستگیری اش افزود: در روز 29 آبان در جریان راهپیمایی، با قطع کردن برق منزل و سپس وصل آن ، زنگ منزل را زده و ماموران ساواک مرا دستگیر کردند.

وی به اشاره به اینکه ساواک حتی لحظه ای به من فرصت پوشیدن لباس روحانیت را نداد،بیان داشت : با وضع وحشیانه ای مرا بردند و در محل اداره ساواک با حضور حدود 50 نفر مرا بدون سوال اولیه و تفهیم اتهام با چوب و لگد به شدت شکنجه کردند به نحوی که استخوان های دست و سینه و کمرم را شکستند و از شدت جراحات به بیمارستان شهربانی منتقل کردند.

 میهمان دیگر اين برنامه صادق رنجبر-فعال رسانه اي و استاد دانشگاه- بود.او نیز ضمن تحلیل جریان انقلاب اسلامی ایران و نقش روحانیت و رهبری امام عظیم الشان(ره)، به بيان گوشه ای از خاطرات خود پرداخت و گفت: در یکی از روزهای اوج انقلاب،جوانان ساروي در مسجد جامع جمع شده بودند که متوجه شدند کسی برای سخنرانی نمی آید،اما پس از مدتی اعلان کردند سخنران حاجی عبدالاحد است.

وی افزود: عبدالاحد آنچنان پرشور و شجاعانه سخنرانی کرد که گمان کردیم او از تهران دعوت شده است و این بیان انقلابی ایشان در تهییج مردم خصوصا جوانان آن چنان مؤثر بود که زمینه ساز گسترش و قوت گرفتن تظاهرات و مبارزات شد.

 عبدالاحد در ادامه اين برنامه گفت:ما طلبه های جوانی بودیم، لکن مقلد امام بوديم و با تأسی و تأثر از سیره و روحیه مقاوم و جهادی ایشان، روحیه ای مضاعف گرفته و با شور و اشتیاقی بیش از پیش به مبارزات خود ادامه می دادیم.